دمای نزدیک به ۵۰ درجه سانتیگراد هم بر گرمای نبرد بیستوسوم خرداد ۱۳۸۷ میافزود و تماشاگران ورزشگاه تختی شهر اهواز را روی سرشان گذاشته بودند. سبز و سفیدهای مشهدی در همان دقیقه ۱۵ غافلگیر شدند و احمد مؤمنزاده دروازهشان را باز کرد، اما در دقیقه ۸۱ با گل قاسم اکبری به بازی برگشتند. این بازگشت آنها را در موقعیتی دراماتیک قرار داد و پیام توانست در پایان آن بازی از جهنم اهواز به بهشت لیگبرتر فوتبال ایران صعود کند.
تیم فوتبال پیام پانزده سال پیش در چنین روزی و در دل تاریخ، نخستین و آخرینبار به لیگبرتر صعود کرد. این صعود حالا به خاطرهای شیرین در ذهن فوتبالدوستان مشهدی تبدیل شده است. از آن ترکیب برنده پیام در لیگبرتر فصل بعدش خبر چندانی نبود، اما حالا پس از پانزده سال میخواهیم روایتی داشته باشیم از سرنوشت بازیکنان پیامی که پیام موفقیت با بومیگراییاش هیچگاه از سوی مدیران ورزش استان شنیده نشد.
این تیم با ترکیبی بومی و با اتکا به جوانان شهر خودمان موفق شد به لیگبرتر صعود کند، اما پس از این اتفاق بزرگ که در آن سالها رؤیایی برای پیام بود که همیشه در لحظه آخر از صعود به سطح اول فوتبال کشور بازمیماند، سونامی حضور غیربومیها که با اشتباهات واضح مدیریتی هم همراه شد، خیلی زود کاخ آرزوهای این تیم محبوب مشهدیها را فرو ریخت، آنچنانکه دیگر هرگز توان بلندشدن نیافت.
تیم فوتبال پیام در گروه اول لیگ دستهاول فوتبال سال ۱۳۸۷ توانست بهعنوان دوم برسد و خودش را به پلیآف برساند. از آن سمت فولاد تیم صدرنشین گروه دوم بود؛ فولادی که با یکدوجین ستاره در سالهای بعد هسته فولاد قهرمان لیگبرتر را شکل داد. تیم متمول فولاد ستارههایی مانند احمد مؤمنزاده و محمد قاضی را در ترکیب داشت و پس از تساوی بدون گل در مشهد و تساوی ۱ بر ۱ در اهواز از رسیدن به لیگبرتر بازماند. با وجود این، مدیران فولاد همان سال امتیاز تیم سپاهان نوین را که آنها هم لیگبرتری شده بودند، خریدند و توانستند در سالهای بعد حتی به قهرمانی لیگبرتر هم برسند.
پیام پیشفصل را با عباس چمنیان آغاز کرد؛ پیشفصلی که به اذعان بسیاری از کارشناسان عامل اصلی این موفقیت به حساب میآمد، اما پس از اتفاقات عجیبوغریب که به انصراف اسپانسر پیام منجر شد، عباس چمنیان را از کار برکنار کردند و علی حنطه سر کار آمد. سومین مربی فصل پیام هم در آن سال هادی برگیزر بود که برای در آوردن کار در پلیآف روی نیمکت این تیم نشست و البته پشتیبانی خداداد عزیزی بهعنوان مدیرفنی را نیز بههمراه داشت. اما بخش زیادی از این صعود مرهون پیشفصل خوب چمنیان بود و درنهایت هادی برگیزر و خداداد عزیزی کار را تمام کردند.
ترکیب پیام در بازی تاریخی با فولاد خوزستان در پلیآف لیگ دستهیک فصل ۸۸-۸۷ ترکیبی کاملا بومی بود؛ تیمی که بازیکنانش همه مشهدی یا خراسانی بودند و در این میان فقط علی زادعلی و حمیدرضا هدایتی از خارج استان به این تیم پیوسته بودند.
در درون دروازه سیروس سنگچولی عنصر مهم سنگر پیام بود که پس از صعود به لیگبرتر هم حفظ شد و توانست دروازه پیام را مقابل حملات حریفان حفظ کند. سنگچولی بعدها برای فجرسپاسی هم بازی کرد و در دوران بازنشستگی هم مسیر فوتبال را در پیش گرفت.
او مربیگری را بهصورت جدی دنبال کرد و ضمن گرفتن مدارک لازم مربیگری، حالا با مدرک A آسیایی میتواند بهعنوان سرمربی روی نیمکت هر تیمی بنشیند. سنگچولی در همین چندسال تجربه سرمربیگری تیم امیدهای پدیده در لیگبرتر امیدها و دستیاری محمدرضا مهاجری در لیگبرتر را در کارنامه دارد و احتمالا در سالهای آینده بیشتر از او خواهیم شنید.
کاپیتان یونس مسعودی در کنار محمد دلارام، روحا... بهرامی، علی جلیلی و روحا... سلطانی مدافعان مشهدی پیام بودند؛ بازیکنانی که در ادامه زندگی حرفهای سرنوشت متفاوتی پیدا کردند. یونس مسعودی راه مدیریت در فوتبال را در پیش گرفت و پس از آنکه در ترکیه در فوتبال پایه مشغولبهکار شد، تصمیم گرفت پیام را احیا کند و همین چند سال پیش تیم «پیام توس» را تأسیس کرد که دستآخر این تیم هم که از لیگ دستهدوم فوتبال وارد چرخه رقابتها شده بود، با سیاستهای غلط به سرنوشت پیام اصلی تبدیل شد.
محمد دلارام، پسر مؤدب خط دفاع پیام که از پایههای ابومسلم آمده بود، این روزها در آسایشگاه شهیدفیاضبخش مشهد کار میکند و از فوتبال دور است. روحا... بهرامی چند فصل پس از صعود پیام به لیگبرتر برای سیاهجامگان بازی کرد. او در شهرآورد مشهد در لیگ دستهیک میان سیاهجامگان و پدیده مچ پایش شکست و مجبور شد فوتبالش را کنار بگذارد. بهرامی این روزها مربی بدنسازی است.
علی جلیلی پس از پیام به فجرشهیدسپاسی شیراز رفت. او که از پایههای ابومسلم بالا آمده بود، چند فصل در سطح اول فوتبال ایران بازی کرد و درنهایت از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. روحا... سلطانی هم دیگربازیکن پیام در آن سالها بود که امروز در کادرفنی تیم شهیدقندی یزد است و در سالهای جدایی از پیام هم برای پیکان بازی کرد.
رضا حقیقی بزرگترین نام در خط هافبک پیام سال ۱۳۸۷ بود؛ بازیکنی که البته آن روزها هنوز به شهرت نرسیده بود، اما از همان موقع، جوانی آیندهدار به نظر میرسید. حقیقی که بعدها به پرسپولیس رفت و حتی پیراهن تیمملی را هم در جامجهانی برزیل پوشید، در راه صعود پیام به لیگبرتر ۱۳۸۷ نقش مهمی ایفا کرد. محمد سهیمی، دیگرهافبک پیامیها، امروز مربی تیم سفیدجامگان است و فصل قبل با این تیم از لیگبرتر استان به لیگ دستهسوم کشور صعود کرد.
حمیدرضا هدایتی، هافبک شماره ۲ پیام یکی از اندکغیربومیهای این تیم بود؛ بازیکنی که از پاس تهران آمده بود و جزو خریدهای خوب پیام در آن سالها به شمار میرفت. اما تراژیکترین بازیکن این تیم علی زادعلی بود؛ بازیکنی که عباس چمنیان او را در استعدادیابی تیمملی دانشجویان کشف کرد و با خود به پیام آورد. زادعلی پس از صعود با پیام در هفتههای چهارمپنجم لیگبرتر فصل بعد بود که در سانحه تصادف جان به جانآفرین تسلیم کرد.
ایمان نعمتپور تکمهاجم پیام در دیدار مقابل فولاد بود؛ بازیکنی که این روزها یک باشگاه به نام «ایمان پیشرو» دارد و در سطح لیگهای مشهد و استان تیمداری میکند. او پس از پیام برای شیرینفراز کرمانشاه، فولاد یزد و سیاهجامگان بازی کرد. دیگربازیکن این خط برای پیام که در بازی برگشت به میدان آمد و توانست روی ضدحمله بهت و حیرت را به اهواز بیاورد، قاسم اکبری بود؛ بازیکنی غیربومی که توانست تیر خلاص را به پیکره فولاد بزند و رؤیای یک شهر را برای صعود به لیگبرتر تحقق بخشد. بازیکن ساروی پس از پیام مسیر پیشرفت را خوب در پیش گرفت. او به اتکای گلستان رفت و درخشید و سالهای بعد هم برای صبای قم، نفت آبادان و حتی تراکتور تبریز بازی کرد. اکبری این روزها در زادگاهش ساری آکادمی فوتبال دارد.