سرخط خبرها

نگاهی به ماجرای هتک حرمت به قرآن کریم و پیامدهای آن | سوئد در برابر سوئد

  • کد خبر: ۱۷۱۹۹۰
  • ۱۰ تير ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۳
نگاهی به ماجرای هتک حرمت به قرآن کریم و پیامدهای آن | سوئد در برابر سوئد
درواقع، بسیاری از کسانی که آغازگر راه مدارا و رواداری بودند و پای در آن گذاشتند، دین داران بودند؛ دین دارانی که به گوهر مشترک بین ادیان ایمان آورده بودند و آن را وسیله‌ای برای هم زیستی مسالمت آمیز اعضای یک جامعه می‌دانستند که ازجمله در باور‌های دینی نیز اختلاف نظر دارند.

شریف شیرزاد | شهرآرانیوز؛ «وَ جادِلهُم بالَّتی هِیَ أحسن»؛ گرچه اکنون همه ماجرا را می‌دانند، اینجا لازم است یک بار دیگر آن را مرور کنیم: پلیس سوئد که پیش‌تر با صدور مجوز برای برگزاری تجمع قرآن سوزی در استکهلم مخالفت کرده بود، پس از رأی دادگاه استیناف این کشور به این مضمون که پلیس دلایل کافی برای ممنوع کردن قرآن سوزی ندارد، اعلام کرد خطرات امنیتی ناشی از این کار چندان نیست که توجیهی برای رد این درخواست فراهم آورد و درنتیجه به این کار تن داد و سرانجام مردی عراقی تبار به نام سَلوان مومیکا جلو چشم حدود دویست مسلمان یک نسخه از قرآن را آتش زد. او گفته است از آتش زدن قرآن قصد توهین به مسلمانان را ندارد و فقط می‌خواهد دیدگاهش را درباره این کتاب بیان کند.

سوئد کشوری است با نظام پارلمانی که احزاب لیبرال در آن کرسی‌های بسیار دارند. بنابراین، کاملا معقول است که بخواهیم قوانینش با اندیشه‌های لیبرال هم خوانی داشته باشد. اما آیا چنین است؟ اینجا (و شاید هیچ کجا) نخواهم توانست درباره همه قوانین این کشور و هم خوانی آن با اصول لیبرالیسم (از هر سنخی که باشد) سخن بگویم و به داوری بنشینم و ناچار کار را به همین حکم اخیر محدود می‌کنم: آیا رأی دادگاه استیناف با آموزه‌های لیبرالیسم (نه با اعتقاد مسلمانان یا عامه دین داران) تناسب دارد؟ پرسش کم اهمیت‌تر این است: آیا سلوان‌مومیکا فقط دیدگاه شخصی اش درباره قرآن را بیان کرده است؟ پاسخ من به هر دو پرسش منفی است.

بسیاری، ازجمله برخی نظریه پردازان بزرگ لیبرالیسم، مثلا جان رالز، برجسته‌ترین فیلسوف سیاسی سده بیستم، و کارل پوپر، فیلسوف اتریشی بریتانیایی پرنفوذ، و برنارد ویلیامز، فیلسوف بریتانیایی اخلاق، ضمن آثارشان ناگزیر به موضوع «مدارا» نیز پرداخته اند. از این بین، رالز در دو کتاب اساسی اش، یعنی «نظریه‌ای درباب عدالت» و «لیبرالیسم سیاسی»، با تفصیل بیشتری به این امر پرداخته و مدارا را بیشتر محصول ستیز‌های دینی دانسته است.

درواقع، بسیاری از کسانی که آغازگر راه مدارا و رواداری بودند و پای در آن گذاشتند، دین داران بودند؛ دین دارانی که به گوهر مشترک بین ادیان ایمان آورده بودند و آن را وسیله‌ای برای هم زیستی مسالمت آمیز اعضای یک جامعه می‌دانستند که ازجمله در باور‌های دینی نیز اختلاف نظر دارند.

حال ببینیم این فیلسوفان درباره کسانی که خود روادار نیستند، درباره نامداراگران و راه وروش رویارویی با ایشان چه گفته اند. پوپر در «جامعه‌باز و دشمنان آن» چنین نوشته است: «.. بردباری نامحدود لزوما به نابودی بردباری می‌انجامد. اگر دامنه بردباری را و تسامح نامحدود را حتی به نابردباران گسترش دهیم و اگر حاضر به مدافعه از یک جامعه بردبار در برابر تاخت وتاز نابردباران نباشیم، نه تنها بردباران، بلکه خود بردباری را نابود کرده ایم.»

رالز نیز در «نظریه‌ای درباب عدالت» آورده است: «هرچند فرقه نامداراگر، خود، حق ندارد به نامداراگری اعتراض کند، مداراگران تنها هنگامی مجازند آزادی او را محدود سازند که صادقانه و بر پایه دلایلی به این باور رسیده باشند که امنیتشان و امنیت نهاد‌های آزادی در خطر است.»

اکنون زمان آن است که پاسخ منفی به پرسش نخست را قدری بسط بدهم: رأی دادگاه استیناف با آموزه‌های لیبرالیسم، دست کم درباره مدارا و ضرورت تحدید آزادی برای پاسداشت خود آزادی، نمی‌خواند. زیرا آن امنیت‌هایی را که رالز یادآور شده، به خطر انداخته است. این رأی حتی با اصول پیامدگرایی که عده‌ای از لیبرال‌های شاخص، متفکرانی مانند جرمی بنتام و جان استیوارت میل، هم از برخی انواع آن دفاع می‌کنند نیز جور درنمی آید.

دقت کنید: یک عرب عراقی در روز بزرگ‌ترین عید مسلمانان در موسم گردهمایی فرقه‌های مختلف اسلامی در مراسم حج، کتابی را که همه آنان مقدسش می‌دانند، سوزانده است. سوئد با همین تعداد زخمی و واکنش ترکیه و جلسه فوری سازمان همکاری اسلامی چه خواهد کرد؟

* بخشی از آیه ۱۲۵ سوره نحل

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->