مساجد بهعنوان پایگاههای حکمرانی اسلامی محور برنامهریزی و اقدام برای پیشبرد اهداف اسلام ناب محسوب میشوند. طبیعتا یکی از آن اقداماتی که باید در بستر مساجد شکل بگیرد و اتفاق بیفتد، این است که مسجد به لحاظ معرفتی اطراف خودش را ارتقا بدهد و به عبارتی در حوزه نظری ارتقای معرفت و رشد عقلانیت مدنظر است؛ اما در حوزه عمل، مسجد باید بتواند محله را درگیر حل مسائل محله کند که از این طریق به حوزه مسائل اجتماعی مرتبط است.
در تنظیم ارتباطات جامعه باید وظایف مسجد تعریف شود. مسائل اقتصادی، ازدواج جوانان محله، فرزندآوری و تربیت نسل محله و مشابه اینها مسائلی هستند که مسجد باید نقش خود را در برطرفکردن مشکلات آنها ایفا کند.
ممکن است در یک محله یکنوع آسیب فراگیر باشد و در محله دیگر، آسیب دیگری. مسجد باید ناظر به آن آسیب فراگیر اقداماتی را انجام دهد؛ البته حل مسائل نباید تکبعدی و تکساحتی باشد، چراکه در اینصورت ممکن است ما یک مسئله را حل کرده و ۱۰ نوع مسئله جدید ایجاد کنیم که دراینراستا مشابه آن را در مسائل اجتماعی و جامعه در سطح کلان شاهد هستیم.
یعنی با پرداختن تکبعدی به مسائل اجتماعی چند نوع مشکل دیگر ایجاد شده است. مثلا برای تفریح مردم برنامهریزی کرده و یک سرانه فضای سبز برای محله اختصاص دادهایم؛ ولی نکته اینجاست که این فضای سبز اگر یک پیوست فرهنگی نداشته باشد و در مسیر درستی قرار نگیرد، به محل زایش مشکلات در محله تبدیل خواهد شد. خب مسجد باید این موضوع را حل کند.
در این مثال نتوانستند نسبتی بین مسجد و آن محل تفریحی برقرار کنند. اینجا اگر مرکز محله، مسجد در نظر گرفته شد، آنچه از مسجد باید در محله ظهوروبروز پیدا کند، باعث ایجاد محبت و الفت و انس و برادری در شبکه محله خواهد شد.
مسجد نسبت به همسایگانش بیتوجه نیست و درواقع پایگاهی برای اجتماعات مردمی است؛ چراکه در این محیط تبادل فرهنگ، نیازها و حل مشکلات محله با یک عقلانیت جمعی با محوریت مسجد حل میشود.
این کارکرد مسجد است که با محوریت مسجد و امام مسجد باید شکل بگیرد تا بتوانیم یک جامعه مسجدمحور و توحیدی داشته باشیم. بههرحال مسجد محلی است برای انتشار فکر اسلام ناب و توحید که میتواند به ما کمک کند که از یک جامعه سالم برخوردار شویم.