وصول مالیات به وسیله دولتها دارای سابقه طولانی است. افزایش دائمی مخارج و هزینههای دولت، وظایف جدیدی را برعهده دولتها قرار داده است تا همراه با افزایش هزینههای عمومی برای تأمین احتیاجات مالی و نیز به منظور توسعه اقتصادی و فرهنگی، سیاستهای خاصی را در پیش بگیرند که سیاست مالی ازجمله مهمترین آن است.
سیاست مالی شامل تدابیری است که برای وضع وصول مالیات ها، قرضهها و انجام مخارج عمومی به کار برده میشود و هم زمان با اقدامات فوق، دولت میتواند اهداف متفاوت و گوناگونی ازجمله تأثیر بر عوامل تولید، تخصیص منابع، توزیع عادلانه ثروت و درآمد تأمین منابع مالی برای پیشبرد اهداف برنامههای توسعه اقتصادی و فرهنگی، بودجه پنج ساله و سالانه را تعقیب کند. باتوجه به تعریف مالیات، افراد جامعه باید بخشی از حقوق خود در استفاده از منابع و امکانات متعلق به یک ملت را به بخش دولتی واگذار کنند تا مقامات دولتی از این وجوه و منابع در راستای ارائه کالا و خدمات دولتی، اعمال حاکمیت، استقرار امنیت و... بهره گیری کنند.
یکی از دلایلی که موجب کاهش سهم مالیاتها در بودجه کشور میشود، فرار مالیاتی است؛ یعنی افراد به شکلهای مختلف از پرداخت مالیات سر باز میزنند. افراد مختلف سعی در کتمان کردن درآمد خود دارند و مالیات خود را که حقوق حقه دولت برای اجرای سیاست اقتصادی و توسعه کشور است، نمیپردازند.
درحالی که در کشورهای توسعه یافته، مالیات مهمترین منبع عایدی دولت هاست. تأمین منابع درآمدی کشور از طریق درآمدهای حاصل از نفت همواره انجام برنامه ریزی در کشور را در هنگام اجرا با مشکل جدی روبه رو کرده است. باید در نظر داشت که حوزه فرهنگ در جوامع و سازمانهای بشری مرکزیت انسانی دارد.
این ویژگیها نشان دهنده تعهد فردی و متعاقب آن تعهد فرهنگی است که شامل پیوستگی روحی به جامعه، احساس مسئولیت و وفاداری و اعتقاد به ارزشهای جامعه است و به نوبه خود باعث افزایش اثربخشی و کارایی در جامعه میشود.
پرداخت بهینه مالیات در گستره فرهنگ مالیاتی مطلوب، امکان پذیر است و این مطمئنترین راه برای بهبود تمکین مالیاتی است که همانا مهمترین هدف مدیریت مالیاتی را تشکیل میدهد.
مدیریت نظام مالیاتی یک کشور نمیتواند بدون شناخت از فرهنگ مالیاتی حاکم و مدیریت آن به اهدافش برسد. باتوجه به اینکه مطالعه فرهنگ مالیاتی در برخی کشورها سابقه نسبتا طولانی دارد، در یک سامانه مالیاتی، توجه به فرهنگ آن به عنوان یک زیرساخت اساسی و مدیریت آن، یک امر مهم و ضروری است. بهترین قوانین مالیاتی، امکانات و روش ها، منابع و سایر تسهیلات بدون توجه به باورها، ارزشها و هنجارهای جامعه و به طورکلی فرهنگ مالیاتی کشور ناکارآمد و غیراثربخش خواهند بود.
اشاعه فرهنگ پرداخت مالیات در جامعه، به سرمایه گذاری و آگاهی مردم از نتایج و آثار مثبت آن نیاز دارد. مردم باید حس کنند که پرداخت مالیات یک نوع مشارکت ملی است و برای رسیدن به پیشرفت اقتصادی و عظمت و اقتدار کشور، میزان همکاری افراد یک جامعه با دولت و تمایل آنها به پرداخت داوطلبانه مالیاتهای قانونی از یک سو به درجه رشد اجتماعی و از دیگر سو به میزان اعتماد آنان نسبت به دولت بستگی دارد و فقط در چنین شرایطی است که مردم ارائه اظهارنامه را نشان قانون خود دانسته و پرداخت بموقع مالیات و بهادادن به دستگاه مالیه کشور را یاری کردن دولت در قبال برنامههای اقتصادی خواهند دانست.
یکی از مهمترین راهکارهایی که برای جلوگیری از کتمان درآمد وجود دارد، هوشمندسازی مالیاتی و به دنبال آن شفافیت اقتصادی است که در سایه هوشمندسازی پدید میآید. چنانچه مشاهده میشود در سایه هوشمندسازی نظام مالیاتی و حاکمیت دادهها و اجرایی شدن سیستم حسابرسی بر مبنای ریسک مؤدیان تحول محسوسی در راستای مبارزه با فرار مالیاتی صورت گرفته است.
خوشبختانه با رویکرد جدید سازمان امور مالیاتی کشور درباره تأکید بر اجرای قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مؤدیان؛ در آینده نزدیک شاهد تحول مهمی در زمینه مبارزه با فرار مالیاتی خواهیم بود. این جانب ضمن عرض تبریک هفته فرهنگ مالیاتی (۱۶ تا ۲۲ تیرماه) به کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان که سربازان خط مقدم جهاد اقتصادی هستند؛ همچنین فعالان اقتصادی و مؤدیان محترم؛ از خداوند سبحان سلامتی، عزت، عاقبت به خیری و سربلندی در تمامی عرصههای زندگی را مسئلت دارم.