به گزارش شهرآرانیوز، متهم که زنی ۳۵ ساله است در اعترافات اولیهاش گفته بود اسلحهای خریده تا از شوهرش انتقام بگیرد، اما حالا اعترافاتش را پس گرفته است.
دو سال قبل زنی با پلیس تماس گرفت و مدعی شد شوهرش گم شده است. این زن به ماموران گفت شوهرش به نام مهران طبق معمول هر روز از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. چند روز بعد جسد مردی جوان پیدا شد. پلیس متوجه شد جسد متعلق به مهران است. مهران با شلیک دو گلوله به سرش از پشت سر جان باخته بود.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی و بررسیهای انجامشده مشخص شد مهران و همسرش منیژه مدتها با هم اختلاف داشتند. به این ترتیب منیژه بازداشت شد. او بعد از چند روز بازجویی به قتل اعتراف کرد و گفت همسرش را کشته است.
منیژه گفت: من سالهای زیادی بود که با همسرم مشکل داشتم. او خیلی بداخلاق و عصبی بود، مرتب من را کتک میزد و فحاشی میکرد. اوایل که بچههایم کوچک بودند به خاطر آنها طلاق نمیگرفتم. وقتی بچهها بزرگ شدند من هم تصمیم گرفتم جدا شوم. یک بار که صحبت از طلاق کردم آنقدر کتکم زد که دیگر جان بلند شدن نداشتم. بعد عذرخواهی کرد و گفت دیگر دست روی من بلند نمیکند و دعوا و درگیری نخواهیم داشت؛ اما انگار همه چیز بدتر شده بود.
او ادامه داد: شوهرم فقط به زدن بسنده نمیکرد و در واقع من را شکنجه میکرد. روزها و ساعتها من را کتک میزد. آنقدر عصبانی بود که همیشه زیر مشت و لگدش بودم. دیگر تصمیم خودم را گرفته بودم. باید همسرم را میکشتم، به یک نفر پول دادم که برایم اسلحه بیاورد. او یک سلاح به مبلغ ۱۱ میلیون تومان برایم تهیه کرد. روز حادثه همسرم میخواست بیرون برود. از من خواست همراهش بروم. در راه یک نفر به تلفنش زنگ زد و وقتی گوشی را جواب داد عصبانی شد و بعد هم دوباره مرا کتک زد. عصبانی شدم و به صندلی عقب رفتم، از همانجا دو گلوله به شوهرم شلیک کردم. او را کشتم و بعد از ماشین پیاده شدم و فرار کردم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و با توجه به اینکه دو فرزند مقتول اعلام گذشت کرده بودند برای متهم درخواست صدور حکم به لحاظ جنبه عمومی جرم کرد.
وقتی نوبت به متهم رسید، اتهام را انکار کرد و گفت: من شوهرم را نکشتم و زیر فشار اعتراف کردم.
متهم گفت: روز حادثه من همراه شوهرم در ماشین بودم، ما با هم بحث کردیم و بعد من قهر کردم و از ماشین پیاده شدم و فرار کردم. به یک پمپ بنزین رسیدم، آنجا ماشین گرفتم و به خانه آمدم، ولی من او را نکشتم.
در این هنگام نماینده دادستان گفت: شما در همه جای پرونده به قتل اعتراف کرده و حتی نوع اسلحهای را که استفاده کردهای گفتهای که با واقعیت منطبق بوده است. حتی مبلغی را هم که بابت خرید اسلحه دادی عنوان کردی. چطور حالا منکر میشوی؟
متهم گفت: من تحت فشار روانی شدید این حرفها را زدم. خیلی شرایط بدی داشتم، شوهرم کتکم میزد و آزارم میداد، ولی من او را نکشتم.
با پایان جلسه دادگاه، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
منبع: اعتماد