سال قبل بود که یکی از مسئولان دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد که «۵۵ درصد ورودیهای دانشگاه صنعتی شریف از دهک ۱۰ هستند». دهک ۱۰ در جامعه افرادی هستند که احتمالا ۱۰۰ میلیون درآمد ماهانه دارند و منزل هایشان در بهترین نقاط شهر است و چند ماشین دهها میلیاردی هم دارند. دانشگاه صنعتی شریف نیز براساس رنکینگهای بین المللی بهترین دانشگاه فنی مهندسی کشور است.
با تأمل بیشتر در اینکه بیشتر صندلیهای بهترین دانشگاه کشور، به ثروتمندترین دهک جامعه اختصاص دارد، میتوان دریافت که ورود به دانشگاه تناسب مستقیمی با سطح درآمدی خانواده دارد. این بدان معناست که آموزش در کشور ما به یک کالا برای خرید تبدیل شده است و اگر شما تمکن مالی برای هزینه کردن در بحث آموزش را داشته باشید، مستند به آمار ارائه شده میتوانید موفق شوید.
سال هاست که پیشرفت در تحصیل در کشور ما تابع میزان سرمایه افراد شده است. کنکور در کشور ما تنها راه ورود به رشتههای پر مخاطب در دانشگاههای برتر است. محدود بودن ظرفیت رشتههای خاص مانند دندان پزشکی، پزشکی و حقوق از یک طرف و بازار کار بسیار مناسب این رشتهها از طرف دیگر، باعث شده است تا تعداد مخاطبان این رشتهها افزایش یابد.
طبق گفته یکی از مسئولان، «رقابت در کنکور فقط معطوف به ۱۵ درصد از صندلی هاست» که مربوط به همین رشتههای خاص است. به عنوان مثال در کنکور تجربی نزدیک به ۸۰۰ هزار نفر داوطلب شرکت میکنند؛ در حالی که ظرفیت رشته پزشکی در کل کشور فقط ۳ هزار نفر و در رشته دندان پزشکی حدود هزارنفر است.
در مجموع ۴ هزار نفر (نیم درصد از متقاضیان) در این دو رشته پذیرفته خواهند شد؛ یعنی ۷۹۶ هزار نفر به امید قبولی در این دو رشته، حداقل یک سال تلاش و هزینه کرده اند؛ اما قبول نخواهند شد. هر قدر در سالهای اخیر سؤالات کنکور سختتر شده، به نفع اقشار پر درآمد جامعه است؛ زیرا با تأمین معلم خصوصی یا تهیه کتابهای کمک درسی و آزمونهای آزمایشی، دانش آموز خود را تقویت میکنند.
این مجموعههای آموزشی روشهای تست زنی و نکات مهم کنکوری را آموزش میدهند و این دانش آموز در کنکور و در یک رقابت کاملا نابرابر با دانش آموزان مستعدی که خانواده آنها جزو دهکهای پایین جامعه هستند، با هم سنجیده خواهند شد. مردم حاشیه نشین محروم نیستند و بسیار هم مستعد هستند؛ اما وقتی سیستم ضد عدالت طراحی شده، این هوش و استعداد در زیر چرخ دندههای سرمایه سالاری له خواهد شد.