تنهاخ شیوه اسطوره مربیگری منچستریونایتد را در پیش گرفته است. با نگاهی دقیقتر به وضعیت منچستریونایتد و سیاست در پیش گرفته شده توسط او، شاید بتوان نتیجه گرفت سرمربی هلندی هنوز برای شرکت در رقابتهای قهرمانی جامهای مختلف آماده نیست و بازسازی ادامه دارد. فقط چند ماه پیش، در آستانه دیدار مقابل بارسلونا در لیگ اروپا عکسهایی از ملاقات مرد هلندی با سرالکس فرگوسن منتشر شد؛ دیداری که ظاهرا علاوه بر همنشینی با سرالکس بزرگ، درسهای جدیدی برای سرمربی جوان قرمزها داشته است.
تنهاخ با درپیشگرفتن روندی مانند سرالکس، قصد یکپارچهکردن رختکن تیم را دارد؛ جایی که سالهاست به معضل باشگاه تبدیل شده و عملکرد فوقستارههای گرانقیمت و کلاس جهانی این تیم را تحتتأثیر قرار داده است. شاید اغراق نباشد اگر رمز موفقیت فرگوسن در دوران پرافتخار او را مدیریت قوی بر جزئیات بدانیم.
الکس فرگوسن در طول دوران حضورش در اولدترافورد، همیشه بهخوبی نشان داده بود رسیدن به موفقیت و بالانگهداشتن روحیه رقابت و جنگندگی در میان بازیکنان، بزرگتر از هر هدفی برای او بوده و برای رسیدن به آن با هیچ بازیکنی تعارف نداشته است. یکی از مهمترین ویژگیهای این اسطوره مربیگری، جرئت برای بازسازی تیم است. فرگوسن میگوید: هدف من این بود که بهتدریج تکامل پیدا کنیم و بازیکنان مسنتر را خارج و بازیکنان جوانتر را وارد کنیم.
برخی بازیکنان مانند رایان گیگز، پل اسکولز و ریو فردیناند میتوانند برای مدت طولانی به رقابت ادامه دهند، اما سن مهم بهنظر میرسد و سختترین کار این است که با بازیکن بزرگ تیم خود خداحافظی کنی. رود فننیستلروی که دوران طلایی بازیاش را زیر نظر فرگوسن تجربه کرد، شاید سختترین تجربه سرالکس در رویارویی با ستارگان تیمش بود.
او که در پنج فصل حضور در اولدترافورد ۱۵۰ گل برای تیمش به ثمر رسانده بود، با رسیدن به نقطه پایانی داستان در آخرین دیدار فصل ۲۰۰۶-۲۰۰۵ از ترکیب تیم برای دیدار مقابل چارلتون کنار گذاشته شد و فرگوسن بهصراحت به او اعلام کرد دیگر جایی در این تیم نخواهد داشت. روی کین، اسطوره این باشگاه، هم از دیگر قربانیان تصمیمات بزرگ سرالکس بود.
دیوید بکام، از بزرگترین ستارگان تاریخ فوتبال انگلیس، مانند بقیه بازیکنان بهمحض افزایش سن و نداشتن انگیزه کافی و اختلاف نظر با فرگوسن، سیگنالهای خروج از باشگاه را بهوضوح دریافت کرد و راهی مادرید شد. فرگوسن در کتاب خاطراتش دلیل کنارگذاشتن آنها را فاش کرده است: تنها چیزی که هرگز نمیتوانستم اجازه بدهم، ازدستدادن کنترل رختکن بود، زیرا این کار تنها برگ برنده من نام داشت.
اریک تنهاخ پس از محکمکردن جای پایش در بدنه باشگاه و پیداکردن مقبولیت نسبی در میان سکوها، کارش را با اصلاحات اساسی در پشت پرده تیم آغاز کرد. کنارگذاشتن هری مگوایر، کاپیتان باشگاه، از ترکیب اصلی، اولین اقدامی بود که نشان داد مرد هلندی در راه اهداف با هیچ بازیکنی تعارف ندارد.
رویارویی با بازیکنی که لقب برترین بازیکن را توسط هواداران پرشمارش در سرتاسر دنیا دریافت میکند، کار بزرگ و ترسناکی بهنظر میرسد، اما تنهاخ با مماشات با رونالدو پس از سرباززدن از تعویض در دیدار مقابل تاتنهام و علنیشدن اختلافات میان آنها، روی نام بزرگترین بازیکنش هم خط قرمز کشید. مارکوس رشفورد، ستاره تیم تنهاخ در فصل گذشته، با وجود نمایش فراتر از انتظارش، بهدلیل تأخیر در حضور در تمرینات، از ترکیب اصلی دیدار مقابل ولوز کنار گذاشته شد تا تنهاخ به همه ثابت کند در راه رسیدن به موفقیت، نظم و انضباط مهمترین معیار اوست.
کنارگذاشتن داوید دخیا بازهم نشان داد آقای سرمربی شیوه سرالکس را در رویارویی با بزرگان تیمش در نظر گرفته و هدف موفقیت تیمش از هر بازیکنی برای او بزرگتر و مهمتر است. تنهاخ در آخرین اقدامش، بازوبند کاپیتانی را از هری مگوایر پس گرفت تا بار دیگر اقتدار و صلابتش را به همه اعضای باشگاه اعلام کند. باید دید با روند در پیش گرفته شده که کپی ناقصی از مدل سرالکس بوده است، دوران درخشان و سلطنت دوباره قرمزها بر شهر منچستر و فوتبال انگلیس آغاز خواهد شد یا خیر.