از بامداد ۱۸ دی که سپاه پاسداران به قصاص ترور سردار سلیمانی، چندین موشک به سمت ۲ پایگاه آمریکایی در عراق و بهویژه پایگاه عین الاسد (یا الاسد) شلیک کرد، تاکنون که بیش از یکماه از آن واقعه میگذرد، هنوز هم گزارشهای جدیدی درباره ابعاد آن حمله منتشر میشود، بهطوری که پنتاگون در گزارش چهارم بهمنماه خود اذعان کرد که در نتیجه حمله موشکی ایران ۳۴ تن از سربازان آمریکایی صدمه دیدهاند و حال کمتر از ۱۰ نفر آنها وخیم گزارش شده است. پس از آن نیز در ۲ گزارش دیگر آمار مصدومان تا ۶۰ نفر افزایش یافت. این گزارشها در شرایطی منتشر میشود که ترامپ بلافاصله بعد از حمله در یک توئیت اعلام کرده بود که «همهچیز خوب است» و سربازان آمریکایی صدمهای ندیدهاند. در مقابل، برخی منابع ایرانی از چند ده کشته در نتیجه حملات موشکی صحبت کردهاند و سردار وحیدی، وزیر دفاع اسبق ایران، بر کشته شدن ۷۰ سرباز آمریکایی تأکید کرده است. اما در آخرین اعلام آماری، مصدومیت مغزی ۱۰۹ نظامی آمریکایی از سوی پنتاگون تأیید شد. پرسشی که در اینجا مطرح میشود، این است که چرا درباره یک واقعه ملموس نظامی گزارشهای خبری و امنیتی ضد و نقیضی به گوش میرسد؟
برای پاسخ به این پرسش باید بین ۲ نوع منازعه تمایز قائل شد: الف) منازعه کلاسیک که میان بازیگرانی اتفاق میافتد که آماده پذیرش عواقب رفتار خود هستند. در این گونه منازعه که تقریبا تمام جنگها و منازعات قبل از جنگجهانی دوم و برخی جنگها و منازعات پس از شکلگیری سازمان ملل را شامل میشود، طرفهای منازعه ۳ حالت دارند که عبارت است از: نخست، طرفهای منازعه از نظر قدرت همسطح هستند و با آمادگی وارد جنگ میشوند و هر یک از ۲ طرف ممکن است پیروز شود، مانند جنگ آلمان و فرانسه در سال ۱۸۷۰. دوم، طرفهای منازعه از سطح قدرت خود اطلاع دقیقی ندارند و ممکن است به علت سوءمحاسبه وارد جنگ شوند و شکست بخورند، مانند جنگ میان عثمانی و کشورهای بالکان قبل از شروع جنگجهانی اول. سوم، سطح قدرت طرفهای منازعه با هم برابر نیست، اما از پذیرش جنگ آشکار نیز بیمی ندارند، مانند جنگهای ایران و روس در ابتدای سده نوزدهم. بهطور کلی منازعات کلاسیک را میتوان منازعات واقعی تلقی کرد. ب) منازعه جدید که میان بازیگرانی اتفاق میافتد که به هر دلیلی رغبتی برای شروع جنگ ندارند. این بیرغبتی ممکن است ناشی از ضعف قدرت، آسیبهای پیشبینینشدنی جنگهای جدید، محکومیتهای بینالمللی از نظر حقوقی، تهدید منزلت و اعتبار بینالمللی، ملاحظات و چالشهای داخلی سیاستمداران و... باشد. در این فضا کشورهایی که درگیر منازعات پایدار هستند، سعی میکنند از ابزارها و روشهایی برای ضربه زدن به یکدیگر استفاده کنند که نمیتوان بهطور مطلق مسئول آن ضربات را اثبات کرد. بنابراین، استفاده از ابزارهایی نظیر جنگهای نیابتی، ترور، پهپادها، ویروسهای اینترنتی، بیماریهای مسری، گروههای تروریستی بدنام و... محبوبیت مییابد. این ابزارها تفاوتهای زیادی با هم دارند، اما شباهت برجسته آنها این است که نمیتوان بهصورت مشخص و محکمهپسند آنها را به یک کشور خاص (بهعنوان تابع اصلی حقوق بینالملل) نسبت داد. بنابراین، سرشت منازعات جدید با لفافه و افسانه گره خورده است.
اگر با توجه به ۲ نوع منازعه بالا، به ترور سردار سلیمانی و در پی آن حمله موشکی ایران به عینالاسد نگریسته شود، مشاهده میگردد که این واقعه و پیامدهای پس از آن همزمان از ویژگیهای هر ۲ نوع منازعه بالا برخوردار است. زیرا الف) از یک سو، هم آمریکا و هم ایران بهطور صریح به رفتار تهاجمی خود اذعان کردهاند و از سوی دیگر، هر ۲ طرف به روشهای مختلف تلاش کرده و میکنند تا از شروع یک جنگ فراگیر بگریزند. ب) هر ۲ کشور با برجستهسازی عملیاتهای خود به ترتیب در هدف قرار دادن سردار سلیمانی و پایگاه عینالاسد به دنبال نشان دادن واقعیت قدرت خود هستند. ج) هم رفتار آمریکا و هم رفتار ایران نوعی عملیات تهاجمی به اهداف طرف مقابل محسوب میشود، اما هر ۲ کشور آن را در قالب قاعده دفاع مشروع تصویرسازی میکنند. بهطور کلی پدیده عینالاسد نشان میدهد که الف) واقعیت سخت یعنی آسیب دیدن سربازان آمریکایی مانع افسانهسازی رسانههای این کشور درباره آسیبپذیری پایگاههای آمریکا شده است. ب) توان موشکی ایران در خور توجه است و شاید یکی از دلایل اصلی خروج آمریکا از برجام و ناکامی این معاهده نیز همین توانمندی ایران باشد که باعث بیم این کشور و سایر قدرتها شده است. ج) پایگاههای آمریکایی باوجود توانمندی نظامی فوقالعاده این کشور، آسیبپذیر و ابهت ابرقدرتی آن بهشدت در معرض چالش است. د) ترامپ تلاش میکند خود را بازیگر دیوانهای معرفی کند که ترسی از برخورد شدید با دشمنانش ندارد، اما در واقعه عینالاسد مشخص شد که خود این بازیگر دیوانه نیز گاهی به بازیگر بزدل/ منطقی بدل میشود و همین امر مانع عملیاتی شدن تهدیدات قبلی او شده است. هـ) به نظر میرسد هنوز هم باید منتظر گزارشهای جدید از صدمات سربازان آمریکایی در نتیجه حمله موشکی ایران باشیم.