به گزارش شهرآرانیوز، مدتی پیش بود که در یکی از جلسات مردمی فرماندار، چند نفر از اهالی محله توس ۳۳، برای بیان درخواست خود در جلسه حاضر شدند. پای صحبتهای آنها که نشستیم، صحبت از وجود یک دامداری غیرمجاز بود که زندگی را برای ساکنان آن محله سخت و طاقت فرسا کرده بود. به گفته مردم استقرار این دامداری غیرمجاز در حوالی خیابان شکری۲۵ و۲۷ درست در جایی است که محدوده و بافت مسکونی در چند قدمی آن قرار دارد.
ماجرای وجود دامداری غیرمجاز در بلوارتوس و پیگیری ده ساله اهالی این محله برای پلمب یا جابه جایی آن که البته به سرانجام هم نرسیده است، سوژه پیگیری ما قرار میگیرد. ساکنان این محله تمام گلایهها و درخواست هایشان یک فصل مشترک دارد، سلامتی عمومی مردم که به واسطه وجود این دامداری و تبعات بهداشتی آن به خطر افتاده است.
با یکی از اهالی در خیابان شکری ۲۵ قرار میگذارم. وارد کوچه که میشوم. سگ ولگردی که آثار زخم هم روی بدنش نمایان است، در سایه دیوار منازل پرسه میزند. یکی دو سگ ولگرد دیگر نیز در کوچههای خاکی مجاور در حال تردد هستند. تعدادی از اهالی محله در کوچه جمع میشوند و یکدیگر را با خبر میکنند که بتوانند تمام و کمال مشکلات محله را با ما در میان بگذارند.
خانم میان سالی که یکی از ساکنان است به در آهنی که میان دو خانه در کنج کوچه قرار دارد اشاره میکند و میگوید: این در پشتی دامداری است. در اصلی در حاشیه خیابان است و تابلو هم دارد. باور کنید بوی تعفن و لاشه زندگی مان را فلج کرده است. مرد میان سالی که در جمع ایستاده است ادامه میدهد: صاحب دامداری از اتباع بیگانه است. شاید شصت یا هفتاد رأس گوسفند دارد.
نزدیکیهای اعیاد و مناسبتها و محرم و صفر که فصل قربانی کردن است، تعدادشان دو برابر میشود، همین جا گوسفند را ذبح و لاشههای آن را روی هم تلنبار میکنند و از همین در پشتی مشتریها میآیند، گوسفند ذبح شده را تحویل میگیرند و میروند. انگار چاهی در داخل دامداری داشته باشند، شکمبهها را آنجا خالی میکنند و بوی تعفنش همه جا را بر میدارد.
خانم جوانی که از ساکنان همین کوچه است صحبت را ادامه میدهد: همه زندگی مان را کک و پشه و سالک برداشته و واقعا هر کاری هم میکنیم فایده ندارد. سال گذشته یکی از همسایهها بچه اش سالک گرفت، خانه را فروخت و رفت. گفت: اینجا دیگر نمیتوانم زندگی کنم. خانم دیگری با تأیید این صحبتها در ادامه میگوید: دو تا بچههای خودم سالک گرفتند. به خدا پاهای بچهها را ببینید کسی باور نمیکند این دانهها جای زخم کک باشد. بعضی وقتها دستم را خیس میکنم و روی فرش میکشم که ککها را پیدا کنم.
کولر که نمیشود روشن کرد، اگر بزنیم بوی لاشه و مردار و تعفن خانه را پر میکند. پنکه سقفی زده ایم که شاید کمتر بوی بد به داخل بیاید. این هم وضعیت کوچه و تردد سگهای ولگرد! بچه را که مدرسه میبرم یک تکه استخوان دستم میگیرم که اگر سگی به سمت ما حمله کرد استخوان را به سویش پرتاب کنم تا نتواند بچه ام را گاز بگیرد.
او ادامه میدهد: یکی از بچههای همین محله را سال قبل سگ گاز گرفت، پدر و مادر مجبور شدند به بچه واکسن هاری تزریق کنند.
میپرسم این سگهای ولگرد ارتباطی به دامداری غیرمجاز ندارند؟ مرد میان سالی که در جمع ایستاده است میگوید: سگهای ولگرد همیشه هستند، اما صاحب دامداری لاشه سگهای مرده دامداری را به بیرون پرتاب میکند. داخل کوچه، خودمان چند بار لاشه سگ مرده جمع کرده ایم. البته صاحب دامداری گاهی دل و روده گوسفندان ذبح شده را بیرون میفرستد.
خسروی، یکی دیگر از ساکنان این محله که چندی پیش به نمایندگی از اهالی محل نیز برای پیگیری این مشکل در نشست مردمی فرمانداری حاضر شده بود به طولانی شدن این ماجرا اشاره میکند و میگوید: از سال ۹۰ پیگیری کرده ایم و به نتیجه نرسیده ایم. شاید در گذشته این مشکل تا این حد جدی نبود، اما حالا که در توس ۳۳ و شکری ۲۵ و ۲۷ ساخت و ساز شده است و مردم سکونت دارند واقعا آلودگی ناشی از این دامداری سلامت همه اهالی را به خطر انداخته است.
زن میان سالی که به تازگی از در خانه اش بیرون آمده است به کوچه کناری اشاره میکند و میگوید: وجود این دامداری یک مشکل است. وضعیت کوچه را ببینید. باران بیاید باید قایق بیندازیم! برای بچهها یک پارک وجود ندارد که تفریح کنند. ضایعات فروشیها هم منبع آلودگی شده اند. خیابان کشاورز ۱۵ محل استقرار ضایعاتیها شده است. سه تا کوچه این طرف و یک کوچه آن طرف را آسفالت کرده اند. این کوچه ما رها شده و بلاتکلیف مانده است.
برای پیگیری وجود دامداری و تبعات بهداشتیای که برای شهروندان به وجود آورده است، به سراغ رئیس گروه بهداشت محیط و حرفهای مرکز بهداشت شماره یک میرویم.
حسین امام وردی زاده میگوید: ورود به مسائل دامداریهای غیرمجاز با دام پزشکی است. ما شناسنامهای نداریم تا بدانیم با چه کسی باید برخورد کنیم؟ وقتی نمیدانیم هویت شخص چه کسی است چطور باید برخورد کنیم؟
او ادامه میدهد: دام پزشکی باید هویت و شناسنامه دامداریها را داشته باشد تا ما بتوانیم در صورت تخلف از طریق قضایی اقدام کنیم. برای سامان دهی دامداریها چند جلسه را کارگروه جهادکشاورزی برگزار کرده است. موضوع در حال پیگیری است. فقط همین یک مورد هم نیست دامداریهای دیگری هم وجود دارند که رسیدگی به آنها باید پیگیری شود.
امام وردی زاده میافزاید: بحث مجاز یا غیرمجاز بودن و احراز هویت تعدادی از این دامداریها در حال پیگیری است. شناسنامه هویتی این موارد دست جهاد کشاورزی است تا ما این را نداشته باشیم نمیتوانیم برخورد کنیم. ولی اینکه چنین دامداریهایی باید جمع شود از سال ۹۷، ۹۸ در دستور کار ما قرار دارد.
رئیس شبکه دام پزشکی مشهد نیز در پاسخ به نحوه برخورد با دامداری غیرمجاز در توس ۳۳ میگوید: دامداری غیرمجاز در این منطقه زیاد داریم. ۱۷۸ دامداری غیرمجاز در سطح شهر مشهد داریم که نزدیک به هفتاد یا هشتاد دامداری غیرمجاز در نزدیکی خیابانهای توس، اسماعیل آباد، کشاورز و.. است. برای حل این معضل هر دستگاهی وظیفهای دارد. برای تخریب دامداریهای غیرمجاز نظر دستگاه قضایی بر پیشروی مرحله به مرحله بود. به همین دلیل قرار شد مرحلهای پیش برویم. یعنی در وهله اول کسانی که دامداری غیرمجاز دارند دامداری را جابه جا کنند. نظارت بر این مرحله طبق قانون با جهاد کشاورزی است.
محمد سیاح لائین میافزاید: مرحله دوم بحث خود بهداشت است. وقتی اهالی شاکی هستند که بوی بد و تعفن ما را اذیت میکند باید گلایه خود را به بهداشت منعکس کنند تا ورود کند.
او بیان میکند: طبق قانون وظیفه دام پزشکی بررسی کشتار غیرمجاز و غیر بهداشتی است. ما در این موارد پرونده تشکیل میدهیم و فرد را به دادگاه معرفی میکنیم. البته در اجرای این موارد هم باید همراهی نیروی انتظامی را داشته باشیم تا به ما کمک کند با حکم دادستانی اقدام کنیم.
سیاح در ادامه بیان میکند: شهرداری نیز در جلوگیری از ایجاد این معضل مسئولیتی دارد. در قسمت جمع آوری تابلوها مانند «دام زنده موجود است» و... شهرداری باید ورود کند، اما نکته اینجاست که وظیفه و مسئولیت شهرداری هم تا همین جاست یعنی گاهی کار از حوزه شهرداری هم خارج میشود و شهرداری دیگر نمیتواند به لحاظ قانونی ورود کند. معمولا این گونه دامداریها وقتی در چارچوب ساختمان قرار بگیرند دیگر شهرداری نمیتواند ورود کند.
او اظهار میدارد: در این مرحله است که دوباره جهاد کشاورزی باید ورود و دامها را جمع آوری کند. یا باید برای جابه جایی دامها نیاز به مکان اعلام شود یا باید کشتار انجام شود. حالت دوم هزینه دارد و باز سؤال پیش میآید که هزینه اش را چه گروهی میپردازد؟ چون این بودجه دیده نشده است. به همین دلیل دوباره به لحاظ قانونی به مشکل میخوریم و نمیتوانیم مشکل را حل کنیم.
رئیس شبکه دام پزشکی مشهد میافزاید: پلمب دامداری غیرمجاز به جهاد کشاورزی بر میگردد. دام زنده نگهداری و تأمین آن هم با جهاد است. اگر محل نامناسب باشد مربوط به مرکز بهداشت است. اگر تابلو بیرون باشد با شهرداری است و اگر کشتار غیرمجاز باشد به شبکه دام پزشکی بر میگردد.
با پیگیری دامداری غیرمجاز در خیابان توس ۳۳ ضرب المثل مشت نمونه خروار در ذهنمان تداعی میشود. گویا معضل وجود دامداریهای غیرمجاز در سطح شهر که به اذعان متولیان ذی ربط تعدادشان هم در شهر خیلی کم و اندک نیست تنها به یک نمونه گزارش ما معطوف نمیشود و مشکل فراتر از این حرف هاست. جمع آوری، نظارت و مهر تأیید بر روند کار این گونه فعالیتها در چرخه معیوبی گرفتار شده است که نیاز به تصمیمات بالادستی و فرا دستی دارد.
گویا حل این معضل نیاز به ورود جدی تمامی نهادهای مرتبط دارد تا با سامان دهی، چرخهای را که در شرایط فعلی در بن بست قرار دارد از این وضعیت خارج کنند. بن بستی که دست کم در یک نمونه سال هاست اهالی توس ۳۳ را گرفتار کرده است.