به گزارش شهرآرانیوز تغییر الگوی خانواده جریانی است که در بستر زمان رخ داده است؛ اتفاقی که با سرعت زیادی در سالهای گذشته تحولات اجتماعی بسیاری را رقم زده است. حمید صادقیان، دکترای مشاوره خانواده، این تغییرات را نه فقط قابل بررسی با گذشته بسیار دور، بلکه در سالهای گذشته نیز درخورتأمل میداند؛ تغییراتی که زمانی حرکت الگوی خانواده از سنتی به صنعتی شدن بود، اما این روزها بیش از همیشه متأثر از فناوری و رسانه است.
صادقیان واکاوی سیر تحول الگوی خانواده را منوط به بررسی تحولات و تغییراتی میداند که از حدود پنجاه سال پیش تاکنون رقم خورده است. او در این باره میگوید: تغییر در ساختار خانواده، تغییر و تحولاتی را در روابط اعضای خانواده رقم میزند. برای این تغییر مجموعهای از مسائل را باید بررسی کنیم.
در پنجاه سال پیش، برخی والدین به علت وضع مدارس در سالهای پیش از پیروزی انقلاب، به دخترانشان اجازه تحصیل نمیدانند یا به دلیل اشتغال به کشاورزی، پسران کمتر به ادامه تحصیل فکر میکردند و در کنار خانواده بودند. خانهها ویلایی بود و به دلیل ارتباط محلی خانوادهها با هم، بخشی از تربیت فرزندان متأثر از هم محله ایها بود. جایگاه و نقش پدر و مادر مشخص و انسجام خانوادگی به دلیل اشتغال در کشاورزی و دخیل بودن همه اعضای خانواده در کسب وکار خانه بیشتر بود.
صادقیان در ادامه حرف هایش میگوید: جلوتر که میآییم، فناوری آرام آرام به خانهها وارد شد. آپارتمان نشینی اتفاق افتاد و ادامه تحصیل برای فرزندان اهمیت ویژهای پیدا کرد، تا جایی که برای تحصیل در دانشگاه، فرزندان خانواده را ترک کردند و به شهرهای دیگر رفتند. مدرک گرایی جدی شد و خانواده نیز به تدریج به سمت شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» حرکت کرد و امروز آسیب هایش را میبینیم. همه این تحولات و تغییرات بر ساختار خانواده تأثیر داشت. رسانه نیز نقش مؤثری در زندگی ما پیدا و شروع به الگوسازی کرد، تا جایی که امروز بسیاری از تأثیراتی که در خانواده میبینیم، متأثر از الگوسازیهای رسانه برای خانواده هاست.
صادقیان با بیان اینکه مسائل اقتصادی نیز در کنار دیگردلایل تأثیر بسزایی داشته است، میگوید: در گذشته پدر مسئولیت تأمین اقتصادی خانواده را به تنهایی بر عهده داشت، اما امروزه مادران نیز به دلیل شاغل بودن، یک پایه اقتصادی خانواده هستند و به همین دلیل این انحصار دیگر متوجه پدران نیست. فرزندان نیز به دنبال حقوق خود هستند و به همین دلیل پدر با دادن حقوقهایی به فرزندان، از جایگاهش عقب نشینی میکند و دیگر نمیتواند برای همه تصمیم بگیرد و همه در تصمیمهای خانواده مشارکت دارند.
این مشاور خانواده معتقد است که یکی از اهداف رسانهای دشمن این بوده است که جایگاه پدر آسیب ببیند. حتی برای ازبین بردن جایگاه خانواده، مجموعههایی هستند که با برنامه ریزی و تولید محتوا در این زمینه کار کرده اند؛ اینکه افراد ازدواج نکنند یا اگر ازدواج کردند، فرزنددار نشوند یا تلاش کنند ازدواجها به طلاق بینجامد. ابزارهایی که دشمن برای ازبین بردن جوامع در نظر میگیرد، تخریب خانواده است. در تخریب خانواده جایگاه پدر وقتی آسیب جدی میبیند، در ساختار تربیتی خانواده نیز تغییراتی ایجاد میشود.
صادقیان این نکته را در ادامه یادآور میشود که این تغییرات را نباید مطلقا بد یا خوب ببینیم و به ذکر مثالی در این باره میپردازد: فرض کنید در گذشته مردی همسرش را کتک میزده و زن مدام در فضای زندگی مشترک مورد ضرب و شتم قرار میگرفته است، ولی اکنون این زن میتواند پیگیری و شکایت کند و حق خودش را بگیرد. چون کسی حق ندارد به او آسیب بزند. این تغییر بجاست، اما وقتی تغییر به سمت آسیب رساندن به جایگاه پدر و مادر میرود، مضر است.
کلیپهایی که این روزها در فضای مجازی با محتوای شوخیهای نامتعارف بین فرزندان و پدر و مادر منتشر میشود، یکی دیگر از عواملی است که به طور جدی به جایگاه والدین و ساختار خانواده آسیب وارد میکند. صادقیان بازنشر و ترویج این کلیپها را ناشی از ضعف در ورود و پیگیری سیستمهای نظارتی میداند و میگوید: اینجا جایی است که مسئولان باید وارد شوند.
در گذشته شاید تولید چنین مضمونهایی بسیار محدود توسط برخی بلاگرها اتفاق میافتاد که با انگیزه کسب فالوئر و لایک و به دنبال آن درآمدزایی بود. فرد ادای پدر یا مادرش را درمی آورد یا شوخیهای نامتعارفی میکرد. مخاطب ممکن است به این کلیپها بخندد، اما این موضوع را در نظر نمیگیرد که چنین کلیپهایی بیش از طنزبودن، توهین به جایگاه و قداست مادر و پدر است؛ بنابراین باید مراجع قضایی و قانونی ما با این مسئله برخورد میکردند؛ شوخیهایی که این روزها با کلیپهایی مانند پدر و کنترل تلویزیون یا خاموش کردن کولر، مادر و بیرون رفتن با دوستان یا کارکردن در خانه و... تولید و رواج یافته است.
این مشاور خانواده میافزاید: حتی در فیلمها و سریالهایی هم که درست کردیم و در شبکههای خانگی مخاطب زیادی دارند، چنین الگوسازیهایی شده است. تأثیر رسانه در این مواقع بسیار جدی است.
صادقیان درباره نوع برخورد برخی والدین با چنین کلیپ هایی، میگوید: برخی پدر و مادرها این کلیپها را خودشان با فرزندانشان میسازند یا به آنها نشان میدهند، با این تصور که جنبه طنز و خندیدن دارد، درحالی که این طنز آسیب زاست و چرخه معیوبی در خانواده شکل میگیرد که در آینده زمینه ساز درگیری پدر و مادر با فرزندان یا حتی والدین با هم میشود و آرامش خانواده را به هم میزند.
این مشاور خانواده در ادامه میافزاید: حتی کلیپهایی که در مقایسه زمان گذشته با امروز ساخته میشود، با مضمون تمسخر پوشش دهه شصتی ها، مراسم صبحگاهی مدارس، تمسخر مربیان و ناظمها و معلمها و... نیز در همین راستاست، یا انتقال این محتوا که آنچه در قدیم بوده است، تاریخ مصرفش تمام شده است و برای امروز نیست، درحالی که ما چیزی با عنوان قدیمی فکرکردن نداریم. پشت صحنه همه این موارد، تخریب است؛ تخریبی که یا منجر به قانون گریزی فرزندان امروز شده است یا تخریب خانواده را به دنبال دارد.
جدا از آنچه فرزندان در فضای مجازی تولید و منتشر میکنند، کلیپهایی هست که این روزها خود زوجین که پدر و مادر نسلهای آینده هستند، تولید و بازنشر میکنند. صادقیان در این باره میگوید: باید این موضوع بررسی شود که چه اتفاقی میافتد که زوجین مقابل دوربین به راحتی حریم شکنی میکنند یا رفتارهایی انجام میدهند که اخلاق را زیر پا میگذارند. عاقلانه فکر نمیکنند که این سبک استوریها یا کلیپها چه جایگاهی را برای آنها در خانواده، محله و... رقم میزند.
هیچ فکر و آینده نگری در این باره وجود ندارد، اگرچه این اتفاق تقلیدی کورکورانه در سطح جهان است. الگوهایی که با ساختن کلیپهایی مشابه که در ایران هم کپی برداری میشود، مفاهیمی مثل بی وفایی و خیانت را قبح شکنی و ترویج میکنند و هرگز این مسئله را متصور نمیشوند که در واقعیت هرکدام از این آسیبها ممکن است تا مدتها فرد را درگیر کند یا در مرز فروپاشی ببرد.
وی میافزاید: خانوادهها به آثار این موضوع توجه نمیکنند و به نظر میرسد فقط درگیر لایک و فالوئر و درآمدزایی هستند، تا جایی که حتی صفحههای مجازی را برای فرزندانشان میسازند و برای دیده شدن، هر محتوایی را تولید میکنند. اتفاق تلخ این است که حریم خانواده شکسته میشود و بیشتر این زوجها به سمت جدایی میروند. مقابل دوربین میخندند، اما در واقعیت زندگی شان درگیر طلاق عاطفی و سردی روابط هستند.