تبعیت از امامزادگان یعنی از اهل بیت شدن| برای اینکه از خاندان پیامبر (ص) باشیم؛ راه آن تبعیت است ت‍ولیت آستان قدس رضوی مطرح کرد؛ لزوم توجه به مسائل روز و نیاز‌های جامعه در پژوهش‌های حوزوی حرم مطهر رضوی در شب شهادت امام صادق (ع) غرق در عزا و ماتم شد آیت‌الله علم‌الهدی: مقاومت، امتداد سیره سیاسی امام صادق(ع) است عضویت عراقچی و قاآنی در بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس و مقاومت «مشهد، عزادار صدیق امام صادق(ع)» | اجتماع بزرگ صادقیون در مشهدالرضا(ع) برگزار شد (۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) + فیلم نقش امام صادق(ع) در احیای امامت و عاشورا | از سنگ‌چین مزار امام علی(ع) تا مرثیه‌سرایی بر کربلا تنهاترین استاد به غیر گوشه بامت مباد جای قرارم ایستاده، چون سرو | سپهبد شهید سید محمد‌ولی قرنی، اولین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران صادق آل‌محمد، پیشوای اهل سلوک امام صادق (ع) پرچم‌دار جهاد تبیین | مروری بر دستاورد‌های ششمین خورشید ولایت تولیت آستان قدس رضوی: هنر ابزاری برای انتقال مفاهیم دینی و انسانی است زمان آزمون استخدامی فرزندان شهدا و جانبازان اعلام شد ۵۰ هزار بسته نبات متبرک از حرم رضوی به سراسر کشور ارسال شد ویژه‌برنامه‌های حرم امام‌رضا(ع) به‌مناسبت سالروز شهادت امام‌جعفرصادق(ع) اعلام شد سامانه‌ اطلس محافل و تشکل‌های قرآنی، مرجع جامع دسترسی به محافل قرآنی پویش «سهم من از کرامت» در وبسایت آپارات در ایام دهه کرامت برگزار می‌شود + جزئیات نگهداری ۱۹۰۰ نسخه خطی از آثار شیخ بهایی در مرکز نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی سامان‌دهی ۲۰۰ مسجد محوری مشهد برای حضور در اجتماع صادقیون | استقرار ۳۰ مبلّغ در مسیر حرکت عزاداران
سرخط خبرها

تنهای تنها، من و این تصویر

  • کد خبر: ۱۸۲۳۶۷
  • ۱۲ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۰
تنهای تنها، من و این تصویر
عطش این لحظه چندسالی می‌شد که از کیلومتر‌ها دورتر به جانم افتاده بود.

صدایی که تاچند لحظه پیش عاشقانه با آن زمزمه می‌کردم، به یک باره حکم پارازیت را برایم پیدا کرده بود. دلم می‌خواست خودم را بردارم و از میان جمع بروم. عطش این لحظه چندسالی می‌شد که از کیلومتر‌ها دورتر به جانم افتاده بود. قابی که بار‌ها در زمان زیارت امام رضا (ع) آن را در ذهنم بسته بودم؛ تنهای تنها، من و تصویر گنبد امام از چند قدم دورتر.

دلتنگی ده ساله‌ای که باید دست کم بیست دقیقه‌ای با زل زدن و درددل کردن برطرفش می‌کردم و حالا مفت و مسلم داشت در بین این همه هیاهو و صدای بلند نوحه خوان کنار گوشم، به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. سعی می‌کنم بین این جمعیت میلیونی خودم را گم کنم، ولی نمی‌دانم چرا به یک باره محو تماشای این آدم‌ها می‌شوم. دوست دارم از میان پوست و گوشت و استخوانشان، نقبی به مغز و دلشان بزنم.

این عادتی است که تا پیش از این هم داشته ام، با یک دنیا حرف و به قصد شکایت می‌روم؛ سلام داده و نداده، محو تماشای زائرانش می‌شوم، قلابی را که از گره نگاهشان تا آن طرف‌های ضریح خیز برداشته است، دنبال می‌کنم؛ کاش گوش بودم. دلم غنج می‌زند از دیدن این همه حال خوش و فراموش می‌کنم، کیلومتر‌ها کوبیده ام تا امروز اینجا باشم. خودم را که پیدا می‌کنم، ساعتی گذشته است؛ نقطه‌ای کم رنگ شاید هم نامرئی روی سنگ فرش‌های مرمری بین الحرمین که دلش بین دوقطب گیر کرده است.

یاد سلام‌ها و التماس دعا‌هایی می‌افتم که لابه لای وسایل درون کوله ام تا به اینجا قدم به قدم حملشان کرده ام. نیم نگاهی به راست و نیم نگاهی به چپ می‌کنم. تصمیم که می‌گیرم به کدام طرف بروم، فشار جمعیت عقبم می‌زند. دلم هری می‌ریزد. هرلحظه فاصله ام بیشتر می‌شود.

دوباره که خودم را پیدا می‌کنم، ده‌ها متر دورتر ایستاده ام. بغضی ازسر دلتنگی، طردشدگی، شاید هم غفلت گلویم را می‌سوزاند. دستم را روی سینه ام می‌گذارم و سرم را به نشانه احترام خم می‌کنم. آن قدر فضا مه آلود شده است که جز همهمه آدم‌ها دیگر چیزی نمی‌بینم: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->