در قسمت قبلی یادداشت تلاش شد تا تصویری واقعی از ضرورت برخورد هوشمندانه در مدیریتشهری با رخدادهایی پیچیده و هوشمندی، چون شیوع ویروس کرونا در چین به دست دهیم. تجربه چین در ۷ سال اخیر در زمینه هوشمندسازی شهری و بهطور ویژه تلاشهای همهجانبهاش در ۵۰ روز اخیر نشان داده است که باوجود فشارها و نگرانیهای سیاسی و حقوق بشری در ارتباط با نظارت سیاسی علیه دولت چین، انتظار میرود مجموع سرمایهگذاریها و حمایتهای فراگیر دولت از فناوریهای بهکار گرفتهشده در هوشمندسازی شهری چین توانایی درخور توجه و محسوسی را در شناسایی تعداد غیرمعمول افراد تبدار در ایستگاههای قطارشهری داشته باشد، بهعنوان مثال، همزمان با استفاده از تاریخچه مراقبتهای بهداشتی، سوابق مسافرتی و الگوهای آبوهوایی، دوباره مورد استفاده قرار گیرد.
اما هدف این یادداشت رسیدن این به نکته بود که نسبت شهری، چون مشهد با داشتن ۳۰ میلیون زائر و گردشگر در سال، دارا بودن یکسوم جمعیت در مناطق کمبرخوردار و سرعت مهاجرپذیری بالا (مشهد سومین شهر مهاجرپذیر کشور پس از تهران و کرج است) با پدیدهای، چون کرونا و بیماریهای فراگیر با سرعت شیوع بالا چیست؟ تجربه امروزی جهان امروز بهویژه کشور چین مسیری اجتنابناپذیر هوشمندسازی شهری را برای آینده شهر مشهد با ویژگیهای ذیل ترسیم میکند:
هوشمندسازی شهر مشهد باعث میشود تا سیاستگذاری شهری، چون مشهد مبتنی بر دادههای عینی و واقعی باشد تا تصمیمات و اقدامات خروجی مدیریتشهری آن توانایی شناسایی مشکلات و حل واقعی مسائل را دارا باشد. مشهد گامهای مهم و منحصربهفردی را در هوشمندسازی حکمرانی شهری در دوره جدید برداشته است که باعث تمایز سیاستگذاری شهری خود نسبت به شهرهای دیگر کشور شده است؛ اما در یک چشمانداز کلیتر تاریخی هنوز در مرحله زیرساختسازی هوشمندسازی هستیم. سرمایهگذاری کلان و در اولویت قرارگرفتن هوشمندسازی شهری میتواند به تسهیل روند اجراییسازی آن در شهر مشهد و متعاقبا بهرهگیری از دادههای کلان آن در اخذ تصمیمات دقیقتر و مؤثرتر یاری رساند.
هوشمندسازی شهر مشهد باید توانایی مدیریتشهری را در مواجهه با مسائل پیچیده، چون ویرس کرونا بهبود دهد. بیایید با هم یک موقعیت خیالی را تصور کنیم. اگر اتفاقی که در ووهان چین رخ داد در شهری، چون مشهد یا شهرهای نزدیک، چون نیشابور یا تربتحیدریه رخ میداد، آیا ما در مدیریتشهری مشهد توانایی جلوگیری از شیوع این ویروس در شهر را داشتیم؟ آیا زیرساختهای بهداشتی و درمانی مشهد چه از نظر امکانات و چه از نظر مهارتهای پزشکی توانایی مهار و کنترل محلی ویروس را داشتند؟ آیا رسانه شهری مهارت کنترل ترس عمومی شهروندان را داشت؟ آیا مجموع خدمات شهری قادر بود در ۷۲ ساعت فاز بهداشتی و پیشگیری به خود بگیرد؟ و در نهایت توانایی ساخت مکانی بهداشتی با آخرین استانداردهای بهداشتی داخلی و بینالمللی را در بازه زمانی ۹۰ روزه (در برابر بازه یکماهه چین) داشتیم؟ تصور چنین تصویری وحشتناک است. این واقعیت تلخ را باید قبول کنیم که مدیریتشهری مشهد اکنون توانایی مواجهه با مسائل پیچیده و سخت را ندارد؛ اما هوشمندسازی شهری میتواند سریعترین و مؤثرترین گام برای افزایش توانایی مدیریتشهری با مسائل پیچیده آینده باشد.
هوشمندسازی شهر مشهد در مراحل پیشرفته خود میتواند نظام مهمی از دادههای کلان را در زمینه تعداد گردشگران و زائران، مهاجران و تغییرات جمعیتی روزانه تا سالانه را از منظر متغیرهای قومی، سنی، بهداشتی و درمانی تولید نماید. دوربینهای نظارتی چندمنظوره (بهعنوان یکی از ابزارهای هوشمندسازی مکانی) توانایی این را خواهند داشت که با تشخیص چهره و رفتار شهروندان، وضعیت سلامتی آنها را ارزیابی کنند.
سرعت تغییرات جمعیتی در مشهد نسبت به شهرهای دیگر بالاتر است. این هم فرصت است و هم میتواند به تهدیدی تبدیل شود. شهری که سرعت تغییرات روزانه تا سالیانه آن از حد متوسط ۲ برابر بیشتر باشد، در موضوعی، چون شیوع ویروسی قابلیت تبدیل سریع مشکل به بحران را داراست. سرعت دادهگیری و دادهکاوی مدیریتشهری باید با سرعت تغییرات جمعیتی متناسب باشد. شیوههای استخراج دادهها و دادهکاویهای جمعیتی بهعنوان یکی از خروجیهای هوشمندسازی شهری، توانایی برخورد با شیوع ویروسی را افزایش میدهد.
اساسا بحرانهای مهم شهری در ابتدا مشکلاتی محدود با ماهیتی محلی بومی بودند.
هوشمندسازی شهری میتواند باعث رشد خلاقیت بومی برای حل مسائل بومی باشد. فرایند هوشمندسازی با ایجاد انحرافات مثبت در روند مدیریتشهری، باعث رشد خلاقیت شهروندان نخبه برای جلوگیری از تبدیل مشکل به بحران است. بهعبارت دیگر هوشمندسازی شهری راهی است برای نفوذ به لایههای عمیق اجتماعی و مشکلاتی که قابلیت تبدیل به بحران را دارند.
نباید به انتظار آینده ایستاد، بلکه باید آینده را ساخت. پس منتظر بحران نمیمانیم، اگر آیندهمان را از هماکنون بسازیم.