سال ۱۳۹۸ با تمام فرازونشیبها و حوادث سهمگین آن بر ما، شهروندان و مردم نجیب و صبور ایران گذشت. میدانیم چالشهای اقتصادی، انسانی، محیطزیست و زندگی شهری در برابر عزم، خواست و اراده انسانها، کوچک و قابل مدیریت و کنترل است. به کمک نیروی شگفتانگیز «خرد، دانش و تجربه بشری» میتوان این چالشها و تهدیدهایی را که به آنها خواهیم پرداخت، به فرصت پیشرفت و رفع موانع آن تبدیل نمود. میشود در میانه همین اوضاع نابسامان به بهبود نسبی وضعیت معیشت مردم، مدیریت و اقتصاد شهری نیز اندیشید. لیکن ابرچالش موجود در جامعه ما در نبود عزم، اراده، برنامه و شیوه تفکر توسعه و زندگی، همزیستی مسالمتآمیز و پایبندی به لوازم و قواعد آن در عصر جدید است. اگر بدانیم و بخواهیم ارزیابی درست و واقعبینانهای از سیر تحولات مثبت و منفی سال ۱۳۹۸ با هدف ارائه راهبرد و چشمانداز پیش روی جامعهمان و حکومت در سال ۱۳۹۹ داشته باشیم، ابتدا میباید تصویری «روشن، واقعی و راهگشا» از آنچه پیش آمده است را تجزیه، تحلیل و استنباط نماییم.
بر هم خوردن تعادل اکولوژیکی، از بین بردن پوشش گیاهی زمین و سرسبزی جنگلها، پایان سفرههای آب زیرزمینی و دهها مسئله زیستمحیطی و شهری نظیر ترافیک و آلودگی هوا، مهاجرت بی رویه به کلانشهرها، واگرایی در جذب شایستگان، سرمایه و گردشگر در شهرها، تمرکزگرایی و انباشت قدرت و ثروت در پایتخت کشور و نظایر آن و در ابتدا و انتهای سال ۱۳۹۸ گرفتاری شدید مردم شیراز، لرستان، سیستان و آذربایجانشرقی در حادثه سیل و زلزله و در این روزها هجوم بیامان ویروس نامرئی کرونا و تهدید جان و سلامت شهروندان، کودکان و فرزندانمان، جامعه پرالتهاب و در حال گذار ما را در یک پیچ تاریخی مهم و تعیینکننده قرار داده است. بروز اعتراضات گسترده آبانماه ۱۳۹۸ در پی تصمیم شتابزده و نابهنگام دولت و سران قوا در گرانی بنزین از ۱۰۰۰ به ۳۰۰۰ تومان بیشتر شهرهای بزرگ و کوچک ایران را فراگرفت و تعداد زیادی از هموطنانمان جان خویش را در این حوادث تلخ و غمانگیز از دست دادند و خانوادههای آنان عزادار و گرفتار شدند. تحقیقا اگر این حوادث و علل بروز آن ریشهیابی نشود و به فراموشی سپرده شود، در آینده به اشکال دیگری سر باز خواهد نمود و دامن جامعه، دولت و حکومت را خواهد گرفت.
تشدید تحریمهای ناعادلانه دولت ترامپ در آمریکا علیه دولت و ملت ایران و در نتیجه کاهش شدید فروش نفت و درآمد دولت و افزایش فشارهای اقتصادی و معیشتی بر روی طبقات متوسط شهری و اقشار محروم و ضعیف جامعه، بر رنج، فشار و محنت مردم مظلوم ایران افزود. تحمیل رکود و تورم به اقتصاد ملی و شهری ایران بر تعداد بیکاران جامعه افزود و کاهش ارزش پول ملی و ۳ برابر شدن قیمت ارز و دلار موجب پایین آمدن قدرت خرید مردم و افزایش آسیبهای اجتماعی نظیر طلاق، بیکاری و گسست خانوادهها گردیده است. هر گامی که برای کاهش و لغو تحریمها برداشته شود، به حساب درک، آیندهنگری و دلسوزی مسئولان عالی کشور از فشارهای روزافزون اقتصادی بر روی زندگی جاری و درازمدت جامعه گذاشته خواهد شد و بر عکس تشدید گرفتاریهای مردم و نسل جوان که میتواند به نومیدی، ازهمگسستگی و انفجارهای اجتماعی منجر شود، در تاریخ و داوری نسل حاضر و آیندگان بسیار تلخ، اندوهبار، حسرتانگیز و جبرانناپذیر خواهد بود. ترور ناجوانمردانه شهید حاج قاسم سلیمانی و جریحهدار شدن احساسات و غرور ملی ایرانیان، سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی و جانباختن بیش از ۱۶۰ نفر از نخبگان و دانشجویان کشور ضربه جبرانناپذیری به اعتماد عمومی و آرامش جامعه وارد کرد. برگزاری انتخابات یکسویه و بدون رقابت مجلس یازدهم و حذف بسیاری از شایستگان، اشخاص کارآمد و سرشناس در روند سختگیرانه تأیید صلاحیتها و کاهش تأثیرگذاری رأی مردم بر روی نظام تصمیمسازی و حاکمیت بر سرنوشت مردم، موجب تقلیل توان کارشناسی و مدیریتی کشور شده است و افراد شجاع و متخصص کنار گذاشته شدهاند. این فرایند آزمون و خطای مشارکت حداقلی و پیروزی حداکثری یک جناح سیاسی و یکپارچهسازی قدرت سیاسی و اقتصادی موجب گردید مشارکت مردم ایران در شهرهای بزرگ به زیر ۳۰ درصد و در سطح کلان ۴۲ درصد باشد. بدیهی است درصورتیکه افراد راهیافته به مجلس بخواهند راه افراط، برخورد با دولت و ماجراجویی را در داخل و خارج از کشور دنبال کنند، خواسته یا ناخواسته در آینده نهچندان دور، کشور و نظام را دچار «بحران مشارکت، مشروعیت و کارایی» خواهند نمود.
اینک در میانه و هنگامه بیم و امید روزگار سخت و پر رنج و اندوهی که بر روی جامعه و نسل جوان سایه افکنده است، برای برونرفت از این شرایط نامطلوب، در سال ۱۳۹۹ چه کارها و اقداماتی را میتوان انجام داد و چه کارهایی را نباید انجام داد. پرواضح است برای عبور از بحرانهای کنونی نیازمند درک و عزم مشترک، همدلی و همکاری متقابل بین دولت، نهادهای مدنی و مردم هستیم. حفظ اعتماد، امید و انسجام باقیمانده ملی و شهری و بهرهگیری از توان مدیریتی کشور، تقویت اختیارات پارلمانها و مدیریتشهری در استفاده بهتر از منابع موجود، مواجهه قاطع با بروز فساد سیستماتیک، فقر ناشی از آن و رفع تبعیض و بیعدالتی از جامعه میتواند چارهساز و اثربخش باشد. هنر استفاده و بهرهگیری از فرصت دوستی با جهان و همسایگان بر اثر بروز بیماری همهگیر جهانی کرونا ضروری و اگر به آن اعتنا نشود، نوعی فرصتسوزی و رقم زدن تهدیدهای جدید و کنترلناپذیر خواهد بود.
به مصداق حدیث شریف نبوی «النجاة فی الصدق» اگر عزم، سیاست و ارادهای در کار باشد که مسائل اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی بهطور صریح، امانتدارانه و شفاف به مردم گفته شود و صادقانه سیاست راهگشایی از طریق مراجعه به افکار عمومی و ظرفیت همهپرسی در قانون اساسی دنبال شود و با آنها در میان گذاشته شود، امید به برونرفت از وضعیت نگرانکننده فعلی بهتر از گذشته فراهم خواهد آمد. فراخوان دادن به استادان و متخصصان دانشگاه، مدیران باتجربه و روشنفکران جامعه و حوزههای علمیه برای ارائه راهحلهای علمی و کاربردی مشروط به پذیرش نتایج اینگونه مشورتها میتواند کشور را از خطرات روزافزون ملی، امنیتی و بینالمللی، طبیعی و انسانی نجات دهد و رهایی بخشد. گسترش فرهنگ، نظم و قانون سرمایهگذاری و دعوت از سرمایه، تجربه و دانش ایرانیان و برای کلانشهر مشهد از دوستداران مقام معنوی امام رضا (ع) و جایگاه فرهنگی و ادبی حکیم ابوالقاسم فردوسی بهمنظور بازگشت رونق و امنیت اقتصاد، توسعه و عمران شهری و ایجاد اشتغال و درآمد برای جوانان تحصیلکرده و جویای کار و افزایش امید و اعتماد اجتماعی، کارساز و راهگشا خواهد بود. این مهم میتواند مانع خروج سرمایه و مغزها از کشور و شهر جهانی و بزرگ مشهد گردد. تقویت جایگاه و اختیارات پارلمان و مدیریتشهری در وضع و اخذ عوارض، مجری بلامنازع طرحهای جامع و تفصیلی، سهم لازم و کافی از مالیات بر ارزش افزوده و نظایر آن میتواند بهعنوان پل ارتباطی بین جامعه و حکومت و حفظ سرمایه اجتماعی عمل کند. پرواضح است تضعیف شوراهای کلانشهرها به صلاح هیچ فرد و جریانی که به آینده نظام و کشور فکر میکند، نیست و به از دست دادن حمایت اکثریت جامعه شهری و روستایی از حاکمیت و دولت منجر خواهد شد. جاذبههای زیارتی، گردشگری فرهنگی و سلامت، ورزش همگانی و قهرمانی، تفریحات سالم و نشاطانگیز، میدان دادن به هنرمندان و گسترش برنامههای آموزش و اجرای موسیقی ایرانی و محلی در شهر و فرهنگسراها باعث خواهد شد فرصتهای جدیدی برای نوسازی جامعه شهری، انگیزه، روحیه و انرژی تازه اجتماعی خلق شود و ارزشهای ملی و مذهبی منطبق با معیارهای انسانی و فرهنگ و حقوق شهروندی در لایههای اجتماعی و فرهنگی ریشه بگیرد و تثبیت شود. دیپلماسی شهری و بینالمللی و ایجاد ارتباط اقتصادی و فرهنگی با کلانشهرهای ایران و جهان و مجامع جهانی مانند صندوق بینالمللی توسعه شهرها، انجمن شهرداریهای کلانشهرهای جهان و... در سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ میتواند تهدیدهای جهانی و منطقهای را به فرصت دوستی، همکاری مشترک و تعامل سازنده و انتقال فناوری زندگی در شهرهای هوشمند تبدیل نماید. بااستفاده از ظرفیتهای باقیمانده توافق بینالمللی برجام، دستگاه سیاست خارجی کشور قادر خواهد بود گشایشهای جدید اقتصادی و فرهنگی را در راستای کاهش و حتی لغو تحریمهای بینالمللی فراهم آورد. همچنین این دیپلماسی شهری میتواند جایگاه دومین کلانشهر ایران، یعنی مشهد، را بهعنوان پایتخت معنوی ایران و فرهنگی کشورهای اسلامی در جهان ارتقا ببخشد. خواهرخواندگی شهر مشهد و ماترای ایتالیا و نامگذاری خیابانی به نام خراسان و نصب سردیس فردوسی بزرگ در رم و ماترا، نمونه موفقی برای این راهبرد است. در پایان میتوان چنین نتیجه گرفت که باوجود موانع و بحرانهای پیش رو، میتوان در سایه عقلانیت، گفتگو، تدبیر دوراندیشانه و صلح عادلانه به ادامه جریان زندگی، تعامل، کار و سازندگی در شهر مشهد «شهر امید، مدارا و زندگی» امیدوار و دلگرم بود. نگاه مدیریت منشوری و همهجانبه در عصر ما اقتضا میکند که حق و جایگاه منتقدان و معترضان به وضع موجود را به رسمیت بشناسیم و بستر بروز آن را بهطور مسالمتآمیز و مدنی فراهم آوریم و با تفسیرهای شخصی و جناحی آن را نقض نکنیم. تحقیقا ویروس کرونا را از پای درخواهیم آورد، راه آشتی با محیطزیست را خواهیم آموخت، همبستگی و تعلق خاطر به شهر و محل زندگی خود را افزایش خواهیم داد، باور داریم نبض زندگی و عشق به همنوع در شهر خاطرهها همچنان خواهد تپید، در نهایت به اصلاح ساختارها از درون کشور و رفع موانع رشد و توسعه خواهیم رسید و تلاش خواهیم کرد در سال ۱۳۹۹ به سهم خود، شور، تحرک، اعتماد و امید به آینده و زندگی را به جامعه شهری و نسل جوان، زنان و مردان شریف، صبور و پرتلاش ایران، خراسان و مشهد برگردانیم. انشاءا...