یک سال گذشت از زمانی که بیش از پیش امیدبخش آینده کشور شدی. به یاد بیاور سالهایی را که با سازندگیهای پس از جنگ سربلند بودی، اما این روزها مردم همه از تو انتظار دارند زندگیشان با تولید و ابتکار تو رونق گیرد. همه انتظار دارند تا تو خطشکن محاصره تحریم باشی.
همه انتظار دارند تا مهندس باشی. آری مهندس، واژهای بدون مرز در میان علوم. لذت زندگی تو در ساختن و کارآفرینی است گویی بخشی از وجودت در هنر سازندگی تو تجلی مییابد. این هنر را هدایت کن که اکنون زمان خودنمایی است. اکنون زمانی است که با اندیشه و تلاش به پاخیزی و مشکلات را نشانه گیری. در این دوران سخت، امید کشور تویی، اما مهمترین ثروتت را فراموش نکن، زمان؛ دنیا برای تو و به خاطر تو متوقف نخواهد شد پس آنچه در فکر داری را بیافرین.
میسازی، اما نمیتوانی تولید کنی. میبازی، چون زمانت به جای آفرینش در راهرو کاغذبازیها میگذرد و سرمایه اندک تو سختترین مرحله شروع کار است. اکنون که کشور در محاصره اقتصادی است بزرگترین عزت در چیست؟ آری، خودکفایی، اما این واژه به ظاهر ساده با همتی ملتگونه به بار مینشیند، همتی که همگان در آن سهیماند و تو با همت مضاعفت در رأس آن قرار داری.
از مسئولان چه میخواهی آیا جز همراهی ساده و بیتوقع در راهاندازی کارگاهت یا سرمایهای برای شروع کار و چرخش اولیه چرخها. تحریم با تمام مشکلاتش برایت فرصت رشد است فرصتی که محصولات دانشبنیان تو ایرانی را آباد خواهد کرد و کجا بهتر از سرزمین مادریات.
تلاشها به سوی هدفمندشدن پیش میرود. دیگر همه میدانند یک دست صدا ندارد، پس باید کاری کرد. هماکنون الگوهایی از همکاری جمعی در راه رشد و بالندگی در جامعه دیده میشود که بارزترین آنها نانوفناوری است، علمی که در عین سادگی مرزهای دانش را درمینوردد.
نانو در ایران از سال ۸۴ متولد شد. ۱۰ سال اول همانند دیگر علوم به یادگیری و ترویج پرداخت و اکنون زمان ساخت و تولید است. در این ۱۰ سال یاد گرفت تا آموزشی بسازد و پژوهشی کار کند بهگونهای که ایران را به مقام چهارم جهان در علم نانو رساند، اما اکنون زمان ثروتسازی است، زمان بهرهگیری از سرمایههای انسانی پس در ۱۰ سال دوم صنعتیسازی را شروع کرد و پس از گذشت حدود ۴ سال از دوره صنعتیسازی بسیاری از محصولات نانوفناورانه را صادر میکند، پس ما میتوانیم، اما تولید بدون حمایت در فروش کاری سخت و حفظ آن سختتر خواهد بود.
اکنون نیاز ما، کاری فراستادی را میطلبد همتی دولتگونه. در زمانی که ارزآوری بزرگترین دغدغه مهندسان است چرا با تیشه واردات بر ریشه محصولاتی بزنیم که در ایرانمان تولید میکنیم. پس کمی به داشتههایمان بنگریم.
ستاد نانو یک الگوی ایرانی موفق است و در اولین گام نیروی انسانی کارآمد خود را از دبیرستان تا دانشگاه با برنامهها و مسابقات ویژه آموزش میدهد و در نهایت با کارگاههای خاص پشتیبانی میکند. همچنین یک ارتباط کامل با صنعت است، ارتباطی که با شناسایی نیازهای بازار و صنعت به رفع آنها میپردازد.
ستاد نانو با راهاندازی دفاتر خارج از کشور خود به تشویق تولیدکنندگان پرداخته و صادرات محصولات نانوفناورانه را تسهیل میکند. اگر فردی ایدهای دارد، اما صنعتگر به او بها نمیدهد، کارگزاران ستاد نانو وظیفه دارند او را به صنعتگران معرفی کنند و درنهایت باید در راه خودکفایی علمی و صنعتی جنگید و این شعاری است که نانوفناوری بر زبان دارد. مهندس روزت مبارک.