در بسیاری از فرهنگ ها، اعداد یا نمادهایی وجود دارند که نشانه شانس هستند. جالبتر اینکه همان عدد در فرهنگی دیگر مفهومی کامل برعکس دارد! اجازه بدهید با ذکر یک آزمایش جالب به بررسی این مطلب بپردازیم.
در یک آزمایش علمی خارجی، از ورزشکاران دوچرخه سوار در رده تیم ملی خواسته شد تا مسافتی مشخص را برای رکوردزدن، در پیست دوچرخه سواری رکاب بزنند (مشابه مسابقه رسمی). پس از ثبت رکورد هر دوچرخه سوار و درحالی که انرژی دوچرخه سواران کاملا تحلیل رفته بود، بدون هیچ گونه استراحتی، قرار شد بار دیگر همان آزمایش را تکرار کنند.
ورزشکاران میدانند که معمولا برای ثبت رکورد، باید بین زمانهای برگزاری چنین آزمایش هایی، یک زمان برای استراحت و بازیابی توان ورزشکار در نظر گرفت (در اصطلاح ریکاوری، حدود یکی دو روز همراه با استخر و...). همچنین، به دوچرخه سواران گفته شد که قصد داریم تأثیر یک داروی انرژی زای جدید بر عملکرد شما را در آزمایش دوم بسنجیم. بدین منظور، به هرکدام از ورزشکاران یک قرص انرژی زا داده شد؛ قرصی که درواقع هیچ چیز خاصی نداشت و فقط از پودر ذرت پر شده بود!
آزمایش شروع شد و با کمال تعجب مشاهده شد که نیمی از ورزشکاران با وجود خستگی مسابقه اول، به خوبی، زمانهای قبلی خود را حفظ کردند یا بهبود بخشیدند! دیگران هم عملکرد قابل قبولی داشتند. جالب اینکه آنها دلیل این موفقیت را انرژی آزادشده از همان قرص بیان کردند؛ قرصی که در واقع قرص نبود!
به این اثر علمی، تلقین مثبت و در رشته پزشکی به آن پلاسیبو میگویند. نقطه مقابل تلقین مثبت، تلقین منفی یا نوسیبو است. همچنین، در ادبیات دینی به تلقین مثبت، تفال و به تلقین منفی، تطیر میگویند.
تلقین به جای جسم با روح انسان سروکار دارد و میتواند باعث بروز نتایج و تأثیرات معجزه آسا شود.
تلقین انواع گوناگونی دارد؛ گاهی ما با مشاهده یک عدد یا یک نماد تلقین میشویم، گاهی با کلام و.... به عنوان نمونه، این جملات چند نمونه از تلقین کلامی هستند. لطفا آنها را با هم مقایسه کنید و حدس بزنید چه تأثیری بر آینده یک کودک میگذارند: پدرومادری که مدام به فرزندشان میگویند تو عرضه انجام هیچ کاری را نداری، دست وپاچلفتی هستی و از آخر هم به جایی نمیرسی! با پدرومادری که در کنار تلاش و کوشش فرزندشان، مدام از جملات: بالاخره پیروز خواهی شد، اطمینان دارم موفق میشوی، تو فرد ارزشمندی خواهی شدو... استفاده میکنند. بیایید به ادبیات دینی سری بزنیم و کلاممان را به اعتبار فرمایش عقل کل عالم، مزین کنیم.
پیامبراسلام (ص) میفرمایند: «من تفاقر افتقر؛ کسی که خودش را به درویشی (فقر) بزند، نیازمند میشود.»
البته به فقر زدن لزوما به معنی پوشیدن لباسهای کهنه و ژنده نیست. همین که یک فرد مدام از واژههای ناامیدکننده استفاده کند، همان تأثیر را خواهد داشت و عملا خودش بدبختی را با سرعت به سوی خود میخواند. به عنوان مثال، به این جملات دقت کنید: روزبه روز بدبختتر خواهم شد، این هم شد زندگی، هیچ چیز مثبتی در زندگی من وجود ندارد! یکی از بهترین توصیه ها، نشست وبرخاست با افرادی است که دائم گمان نیک میبرند و از بدگمانی یا به بقول امروزی ها، دادن انرژی منفی پرهیز میکنند. شخصیت منفی باف سریال گالیور را که یادتان هست.
بیایید با هم به یک نمونه دیگر تلقین مثبت بپردازیم:
در منابع اسلامی چنین آمده است که هرگاه به عیادت بیماری میروید، پس از جویاشدن از حال واحوال او، از این جملات استفاده کنید: خداراشکر رو به بهبودی هستی، از بار قبلی که شما را دیدم وضعیت بهتری داری، ان شاءا... این بیماری را شکست خواهی داد و....
یا در جایی امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: «ان لم تکن حلیما فتحلم فانه قل من تشبه بقوم الا اوشک ان یکون منهم؛ اگر بردبار نیستی خودت را به بردباری بزن، زیرا کم اتفاق میافتد که کسی خودش را شبیه قومی سازد و از آنها به حساب نیاید.»
به بیان خودمانی، تو تلقین و تمرین کن که صبوری، آنگاه صبور خواهی شد! البته نه تنها در بعد فردی، بلکه در بعد ملی هم داستان همین گونه است. در کلام و بیان رهبر معظم انقلاب هم میتوانید به صورت دائم اثر توکل، امید و تلقین مثبت را مشاهده کنید. در این باب، سخن بسیار است که در این نوشتار جای پرداختن به آن نیست.
کلام را با این فرمایش نورانی امام کاظم (ع) به پایان ببریم. ایشان میفرمایند: «کسی که خودش را به اندوه میزند، اهل اندوه میشود.» مراقب باشیم که چه چیزهایی را به خود یا دیگران تلقین میکنیم.