دستگیری ۶ نفر از عاملان شهادت محمد بایر در نهاوند (۲۵ تیر ۱۴۰۴) آیا سؤالات آزمون سمپاد لو رفته است؟ | پیگیری شکایات والدین توسط وزارت آموزش و پرورش معاون امور شهرداری‌های سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور: در دنیای مدرن امروز شهرداران معماران آینده‌نگر شهر هستند بخشش قاتل پای چوبه دار به احترام امام حسین(ع) معاون امور دهیاری‌های سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور: با حل مشکل روستا‌ها می‌توانستیم مانع حاشیه‌نشینی در مشهد شویم پایش آنلاین پارک سرخه حصار با ۴۴ دوربین نظارتی دبیر ستاد حقوق بشر: با رویکردی فعال حقوق قربانیان ایرانی را در مجامع بین‌المللی و داخلی پیگیری می‌کنیم خوردن میوه و سبزیجات چه تاثیری در بهتر خوابیدن دارد؟ نوبت دوم کنکور ۱۴۰۴ در موعد مقرر برگزار خواهد شد کووید ۱۹، شایع‌ترین ویروس بیماری‌های تنفسی در خرداد ۱۴۰۴ ارائه بیش از ۱۸ هزار خدمت سلامت به اتباع افغانستانی در مرز دوغارون تایباد استاندار ایلام خبر داد: تردد سالانه ۸ میلیون زائر از مرز مهران «احیای شورای‌عالی تأمین اجتماعی» راهی برای بهبود وضعیت کارگران و بازنشستگان مبلغ شهریه مدارس غیردولتی در سال تحصیلی ۱۴۰۵ - ۱۴۰۴ تعیین شد پرداخت مابه‌التفاوت حقوق فروردین ۱۴۰۴ و ارتقای خدمات درمانی، دو مطالبه مهم بازنشستگان تأمین اجتماعی هشدار تعزیرات حکومتی خراسان رضوی: خرید، فروش و حمل آرد خارج از فرایند‌های تعریف‌شده، جرم و مشمول قانون قاچاق است نکات مهم برای رزرو بلیت هواپیما به نجف در ایام اربعین ۱۴۰۴ – فلای سپهران روایت میلاد حاتمی از حمله اسرائیل به زندان اوین + فایل صوتی «روز تأمین اجتماعی» و راهکار‌های مؤثر برای رفع مشکل ناترازی هزینه و درآمد قتل در شهرستان فیروزه خراسان رضوی؛ دستگیری قاتل فراری در پارک لاله تهران آغاز پروژه مرمت بخشی از گنبد سلطانیه (۲۵ تیر ۱۴۰۴) انهدام باند جابه‌جایی موادمخدر در مشهد (۲۵ تیر ۱۴۰۴) ۲۰ کانال متخلف کنکور به مقامات قضایی ارجاع شدند پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (چهارشنبه، ۲۵ تیر ۱۴۰۴) | تداوم روند افزایش دما تا جمعه طرح جدید آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری | تولید اسباب‌بازی برای آموزش تاب‌آوری در شرایط بحران رئیس سازمان استعدادهای درخشان: والدین نگران تخلفات احتمالی آزمون تیزهوشان نباشند، پیگیری می‌کنیم باز هم حفر چاه‌های جدید در دشت مشهد برای عبور از بحران آبی صاعقه جان ۲۱ نفر را در هند گرفت چگونه استرس خود را در زمان کنکور مدیریت کنیم؟
سرخط خبرها

تا وقتی چراغی روشن است

  • کد خبر: ۱۸۵۹۱۵
  • ۰۴ مهر ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۳
تا وقتی چراغی روشن است
آدم یک وقت‌هایی دلش می‌خواهد رها کند. دلش می‌خواهد هیچی نباشد که نگرانش باشد. حداقل یک شبانه روز در هفته.

دوستم دو تا جوجه اردک دارد. دوستِ دوستم یک سگ کوچولو دارد. یکی شان سگ و گربه، با هم دارد. یکی شان آکواریوم دارد با هفت، هشت جور ماهی. یکی شان سنجاب دارد. یکی شان طوطی دارد. خواهرم لاک پشت دارد. آن یکی خواهرم دو تا فنچ داشت که الان آورده تحویل مادرم داده. خودم به همه این‌ها فکر کرده ام، اما ...

آن دوستم که جوجه اردک دارد باید یک ظرفی، حوضی، لگنی پر از آب، دم دست داشته باشد که این‌ها شیرجه بروند توش و حداقل روزی یکی دو ساعت آن جا بال بال بزنند و آب به هم بپاشند وگرنه چربی زیر پوستشان فلان می‌شود و در بزرگ سالی بلا‌هایی سرشان می‌آید. تازه یکی دو ماه دیگر همین نیاز مبرم را به لجن خواهند داشت. حالا دوستم در خانه پنجاه متری اکباتان از کجا می‌خواهد لجن فراهم کند نمی‌دانم.

آن یکی که سنجاب دارد باید دائم یک چیزی بگذارد دم دست این که بجود وگرنه دندان هایش به شکل بی رویه‌ای بزرگ می‌شود و فرو می‌رود توی لثه پایینی و حیوان به فجیع‌ترین شکلی جانش را از دست خواهد داد. این چیز مشخصا قند هم نباید باشد، چون این‌ها انسولین ندارند یا خیلی کم دارند و اگر قند بخورند در زمانی کوتاه، دیگر هیچ کدام از این زیبایی‌هایی که ما می‌بینیم را نخواهند دید. ایضا درباره گربه ها.

گربه آن یکی دوستم که سگ هم دارد همین طوری کور شد و رابطه این دو تا حیوان که از اول هم پیچیده بود اساسا وارد دور عجیب و جدیدی شد و البته زندگی دوست من هم، که نمی‌دانم اصولا از اول چرا به چنین جاه طلبی‌ای دست زده. اینکه یک سگ و گربه را با هم توی خانه نگه دارد. چی را می‌خواسته ثابت کند؟

مامان قفس فنچ‌ها را تمیز می‌کند. بعد از توی حیاط برشان می‌دارد می‌برد تو حیاط خلوت. یک پارچه مشکی هم می‌اندازد روی قفسشان که خوابشان ببرد. می‌گوید: «تا چراغ‌ها روشن است و ما بیداریم این‌ها فکر می‌کنند روز است. نمی‌خوابند. این را که می‌اندازم روشان اگر سر و صدا هم باشد می‌خوابند.»
بعد ظرف آبی که از یک ساعت پیش کنار گذاشته تا کلرش برود می‌آورد برای لاک پشت فائزه که دارد توی آبِ مانده‌ای که کاهو و سیب زمینی هم توش شناور است شالاپ شلوپ می‌کند.

از آب که درش می‌آورند اول قایم می‌شود توی لاکش. بعد سرش را یواش درمی آورد و تندتند راه می‌افتد سمت در. مامان می‌گوید: «بگیرش که خودش را زیر مبل‌ها گم و گور نکند». می‌گویم: «فکر کنم من برای همین آخرش بین سنجاب و فنچ و لاک پشت و گربه و سگ، گل و گیاه را انتخاب کردم. گل‌ها حداقل راه نمی‌روند.» مامان می‌گوید: «هیچ فرقی نمی‌کند. اگر فکر می‌کنی با انتخاب گلدان خودت را راحت کرده‌ای خیال خام کرده ای. سنگ هم مراقبت می‌خواهد. مسئولیت دارد. این خانه را یک هفته ولش کنی بروی خراب می‌شود رویسرت.».

ولی آدم یک وقت‌هایی دلش می‌خواهد رها کند. دلش می‌خواهد هیچی نباشد که نگرانش باشد. حداقل یک شبانه روز در هفته. هر انسانی با وجود نیاز مبرم به همدم و مونس به نظرم به یک شبانه روز بی مسئولیتی و بی توجهی در هفته احتیاج دارد. ندارد؟ به خودخواهی هم ربطی ندارد. فقط یک شبانه روز، و گیاه‌ها تنها موجودات زنده‌ای هستند که با وجود یک شبانه روز بی توجهی و بی مراقبتیِ محض، هیچ بلایی سرشان نمی‌آید.

ولی وای به حال آن روزی که بیاید. یعنی یکی شان گوشه برگی اش یا گلی اش کج شود یا زرد شود یا بپلاسد یکی مثل من خودش را از ملامت بابت بی توجهی یا ندانم کاری یا بی مسئولیتی خسته و خوار خواهد کرد.

بعضی وقت‌ها که مادرم از دست یکی از ما‌ها دلگیر است و درد دلی سربسته پیش آن یکی یا خودم می‌کند، وقتی بهش می‌گویم: «مامان ول کن این بچه‌ها را. بچه اول و آخرش دردسر و غم و غصه و ناسپاسی است برای پدر و مادر» مادرم می‌گوید: «این را نگو. مادر باشی این را نمی‌گویی. من اول و آخرش نفسم بند است به نفس شماها. هر جور که باشید و هر کار که بکنید.» و راست می‌گوید؛ و من همیشه از این تصویر، از این ایده غصه می‌خورم.

غصه دار می‌شوم. نمی‌دانم از کجایش. از اینکه مادر نبوده ام؟ از اینکه مادرم هر چه که بشود ما را خواهد بخشید؟ از ناتوانی ام در بی مسئولیتی و مسئولیت پذیری هر دو؟ نمی‌دانم. این را می‌دانم که مراقب دیگری بودن یکی از دشوارترین و در عین حال نجات بخش‌ترین راه‌ها برای احساس زنده بودن است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->