به گزارش شهرآرانیوز، چنانکه جوان هجده ساله در توس ۳۳، چاقو را تا یازده سانتی متر در گردن هم محلهای خود فرومی کند. او در بازپرسیها میگوید که قصدش گرفتن زهر چشم از لات محله بوده که بارها او را مورد آزار و اذیت قرار داده، اما کم شانسی آورده که این فرد با ضربه او کشته شده است. حکایت قتل در یک عطاری نیز همین است. یک قرار آشتی کنان در این محل برای حل یک اختلاف قدیمی، به صحنه جنایتی خون بار تبدیل میشود.
در گزارش پیش رو مانند گزارش تجمیعی قتل در فصل بهار، این بار به بررسی قتلهایی که در سه ماه تابستان ۱۴۰۲، در مشهد رخ داده و گزارشهای آن در دو رسانه «شهرآرا» و «خراسان» منتشر شده است، پرداختیم. البته این آمار به منزله تمام پروندههای جنایی تشکیل شده ۹۰ روز این فصل در دادسرای مشهد نیست. اما طبق گزارش این دو رسانه، تعداد قتلهای تابستان مشهد هشت مورد کمتر از فصل بهار بوده است. ۲۳ قتل در بهار و پانزده قتل در تابستان ثبت شده است و همچنان نزاع و درگیری، دلیل بیشتر جنایتهای تابستان در مشهد بوده است.
اسمش را باید گذاشت، تیرِ داغ تسویه حسابهای شخصی. تیرماهی که به نیمه نرسیده، هفت قتل در مشهد در ادامه نزاع و درگیریهای دنباله دار در رسانهها گزارش شده است. پنجم تیر، نخستین قتلِ تابستان ۱۴۰۲، بر اثر نزاع و درگیری خانوادگی در روستای «جُفری» اتفاق میافتد. نزاع مسلحانه در حالی رخ میدهد که مشاجره لفظی و اختلافات همسران چند پسرعمو، آنها را مقابل یکدیگر قرار میدهد و کار به تهدید و نزاع کشیده میشود و درنهایت صدای شلیک گلوله در فضا، تمام کننده کار است. هشتادگلوله ساچمهای بر بدن جوان سی وپنج ساله فرود میآید و جانش را میستاند.
۸ تیر، جمعه شب، چاقو بر سینه مردی سی ودوساله فرود میآید. پس از وقوع یک تصادف بین یک خودروسواری پژو و پراید در محدوده بولوار توس، درحالی که دو راننده درحال بحث و گفتگو درباره خسارت این حادثه هستند، موتورسواری هجده ساله از راه میرسد و با چاقو، ضربهای بر بدن رانندهِ پراید وارد میکند و جانش را میگیرد. این جوان در بازپرسیها میگوید که قصد کشتن این فرد را نداشته است و فقط میخواسته از او که همیشه باعث آزارش در محله بوده، زهر چشم بگیرد، اما با یک تکان خوردن این فرد، چاقو در بدنش فرو رفته است.
اما ۹ تیر، سرنشینان یک دستگاه پراید در تعقیب موتورسوار بیست ونه ساله هستند که در مسیر ورودی روستای «کِنه بیست»، موتورسوار یادشده را با تصادف عمدی واژگون میکنند و سپس سرنشینان پراید پیاده میشوند و ضربات چاقو را بر کشاله ران پیکر زخمی جوان موتورسوار فرود میآورند. این جنایت هم به یک درگیری و اختلاف قدیمی برمی گردد که راه حل آن با خون به پایان میرسد.
آخرین قتل این ماه، اما مربوط به فوت مشکوک کودکی سیزده ساله در بیمارستان اکبر مشهد در ۲۱ تیر است که پای مقام قضایی را به مجموعه درمانی تخصصی کودکان باز میکند. کودکی که گویا در کوچه با شخصی درگیر شده و آثار ضرب وشتم هم روی بدنش مشهود است، به خانه میآید و با حال نزار او را به بیمارستان میرسانند، اما خیلی زود از دنیا میرود. البته در نتیجه اولیه پزشکی قانونی، وجود متادون در خون متوفی اعلام میشود و بررسیها دراین رابطه همچنان ادامه دارد.
قتل با ضربات چاقو همانند فصل بهار، تمام کننده کار بیشتر مقتولان در مشهد بوده است. در بهار سیزده قتل از ۲۳ قتل با ضربه چاقو گزارش شده و در تابستان این عدد ۹ قتل از پانزده قتل است.
اما یکی از مهمترین اختلاف قتلهای بهار با فصل بعد از آن به محل وقوع جنایت برمی گردد که از کوچه، خیابان و پارک به محل کار افراد کشیده شده است. چنانکه پنج مورد از جنایت ها، در محلهایی مانند طباخی، عطاری، خواروبارفروشی و حتی فروشگاه گلدوزی اتفاق افتاده است.
۱۱ تیر، نزاع بامدادیِ دو جوان در طباخی در شهرک شهید رجایی به عده کشی میانجامد و چند تبعه خارجی با قمه و شمشیر به جان هم میافتند که در این بین جوانی بیست وچهارساله جانش را از دست میدهد.
۱۴ تیر، قتل درست وسط مراسم آشتی کنان اتفاق میافتد. سجاد (مقتول)، متصدیِ بیست وهفت ساله یک عطاری در مهر مادر در اثر نزاع با دوستانش با ضربه چاقو به قتل میرسد. البته قرار بر آشتی دادن بین دو طرف بوده است، اما همه چیز برعکس میشود و قتل به میان کشیده میشود.
۲۴ تیر، جوان نقاب داری که دو قبضه اسلحه کمری در دست دارد با شلیک چهارگلوله به شیوه گانگسترها، مغازه دار سی ساله را مقابل چشمان فرزندان خردسالش به قتل میرساند و متواری میشود. دومین قتل با سلاح در مشهد در محدوده خیابان پورسینا اتفاق میافتد.
برخلاف فصلِ بهار که سه تن از ۲۳ مقتول زن بوده اند، در ۱۲۰ روز تابستان، قتل زنی در رسانههای مشهدی گزارش نشده است. فقط ماجرای قتل پیرزن هشتادساله که در اردیبهشت ماه در سرافرازان اتفاق افتاد، در تیرماه به سرانجام میرسد و قاتل شناسایی و دستگیر میشود. قاتل چهل ودوساله در اولین جلسه بازپرسی ادعا میکند که به خاطر پرداخت رهن و اجاره منزل، دست به سرقت طلاهای پیرزن بخت برگشته زده است و او را به طرز فجیعی با ضربات چاقو به قتل رسانده است.
برخلاف تیرماه پرحادثه با هشت قتل، در مرداد ماه فقط چهار قتل در رسانههای مشهدی گزارش شده است که قاتلان در دو مورد آن، با مسائل روانی درگیر بوده اند.
۷ مرداد، مرد مستأجری در محله سیدی با هجومِ دلهره آور به منزل زوج صاحب خانه، آنها را با ضربات چاقو روانه بیمارستان میکند. تلاش کادر درمانی برای نجات صاحب خانه هفتاد ودوساله به نتیجه نمیرسد و او بر اثر عوارض ناشی از این یورش مرگ بار جان خود را از دست میدهد. در گزارشها بیان شده است که قاتل، درگیر مسائل روانی حاد بوده است.
۱۱ مرداد جنایتی شبیه به جنایت محله سیدی در پارکی در محله طلاب تکرار میشود. مردی که احتمال میرود زمینههایی از بیماری روانی داشته باشد با چاقو به سوی آدمهای پارک نشین حمله میکند و جوان ضایعات فروش سی وهفت ساله قربانی بخت برگشته اوست. قاتل ادعا میکند که برای ریشه کنی اعتیاد به مبارزه برخاسته است! اما درباره قتل چهارم در ۲۱ مرداد هم زمینه اختلاف قبلی وجود دارد. اختلافی که بعد از یک درگیری و نزاع در فروشگاه گلدوزی باعث فرورفتن چاقو در ریه مقتول میشود.
با اینکه در شهریور هم تعداد قتلها مانند مرداد کم است، اما قتل شبهعمدکودک هفت ساله به اندازه کافی دل خراش است و میتوان گفت که تنها قتل کودک در شش ماه اخیر محسوب میشود. آثار وحشتناک شکنجه در نقاط مختلف بدن ویهان کوچک نمایان است و به طرز مشکوکی از دنیا رفته است. نامادری او میگوید که برای تربیتش او را کتک میزدم و پدر ویهان که در زندان به سر میبرد هم در بازپرسیها به همسرش حق میدهد که کودک را تنبیه کرده باشد!
جنایت هولناک دیگر این ماه در محدوده پنجتن اتفاق میافتد. دوم شهریور، داماد خانواده، با کشتن پدر همسرش جوی خون به راه میاندازد. مهندس آبِ سی وسه ساله، در پی بروز اختلافات خانوادگی با ضربات کارد نوک کج پدرزنش را به قتل میرساند و همسر و مادرزنش را نیز به شدت مجروح میکند.
محل جنایت پایانی شهریور، اما یک خواروبارفروشی در گلشهر مشهد است. وقتی بعد از یک دعوای بی اساس، صاحب مغازه با ضربه کارد مهاجمان ناشناس به قتل میرسد. جوان بیست ویک ساله که تبعه خارجی است، در اولین اعترافات خود مدعی میشود که برای خرید «بنگ» مرتکب جنایت شده است. او در بازپرسیها میگوید: «من کارگر گچ کار هستم که روزی ۳۰۰ هزارتومان درآمد دارم، اما نمیدانم چرا در یک لحظه خشم وجودم را فراگرفت و چنین جنایتی را مرتکب شدم.»
***
با اینکه تعداد قتلها در مشهد در فصل تابستان از بهار کمتر است، اما گویا ۱۲۰ روز فصل گرم سال، زمانی برای دستگیری متهمان فصل بهار و بازسازی صحنههای جرم بوده است. همچنین قتلهای فصل بهار و تابستان، شباهتهای بسیاری به همدیگر دارد. از همه مهمتر اینکه بیشتر آنها در ادامه نزاع و درگیری اتفاق افتاده است.
از طرف دیگر با بررسی محل وقوع قتلها دیده میشود که جنایت در حاشیه شهر مشهد همانند فصل بهار، آمار پرتعدادی را به خود اختصاص داده است که بی شک بررسی زمینههای این موضوع برای پیشگیری، قابل بررسی است و ما در گزارشهای آینده از نگاه جامعه شناسان و روان شناسان و دادستانی به آن خواهیم پرداخت.