کرونا یک تهدید است. شایعههایی که از شیوع آن ساخته و پرداخته و منتشر میشود، ماجرا را چندین و چندبار هولناکتر از آن چیزی میکند که هست. نقل دهان به دهان و گوش به گوش رسیدن، حساسیتها را افزایش میدهد و گاه «خطِ آرامش» را هم رد میکند. البته تکاپوی مدیریتشهری، دانشگاه علومپزشکی و دیگر نهادها و سازمانهای مسئول و بهویژه ورود دستگاه قضا برای جلوگیری از احتکار اقلام مورد نیاز مردم برای مقابله با این تهدید، در خور تحسین است و امید به سلامت را افزایش میدهد. توجه مردم به توصیههای بهداشتی نیز قابل احترام است، هرچند گاه شاهدیم که برخی افراد مرز احتیاط را فرسنگها پشت سر میگذارند و به قله وسواس میرسند.
همین روزهای پیش بود که گذرم به ادارهای افتاد که کارمند آن از وارد شدن اربابرجوع اکراه داشت و با اخم با مراجعهکنندگان برخورد میکرد و دیگری در همین اداره، از پنجره جواب اربابرجوع را میداد! البته ماجرای نوع برخورد برخی کارمندان با اربابرجوع، قصه مثنوی هفتاد من کاغذ است که در جای خود باید بدان پرداخت و در این مقال سخن از کروناست. بیماریای که اگر مراقبت نکنیم، دامن خود را پهن خواهد کرد و بر سلامت زندگی چنبره خواهد زد. سخن در این است که باید این تهدید را جدی گرفت؛ اما جدیت افزونتر را باید برای تبدیل این تهدید به فرصت به کار بست. چه معمولا ما در گذر از شداید و مصائب است که به همدلی، راه باز میکنیم و این ماجرا هم میتواند و باید در این شمار تعریف شود. بیاییم و با همراهی، راه را بر شیوع بیماری ببندیم. این نیز نیازمند آن است که نگاه کاسبکارانه نداشته باشیم و انسانی بنگریم و مؤمنانه عمل کنیم. این اصلا خوب نیست که بسیار هم بد است که در رسانهها از احتکار اقلام بهداشتی و ماسک، خبر بخوانیم. بدتر از بد است که برخیها مردم را در هجوم بیماری تنها بگذارند و کالای خود را در بازار سیاه بفروشند. بدانیم که با بازار سیاهِ ماسکهایِ سفید، محتکران سفیدبخت نخواهند شد، بلکه روزگار خودشان به رنگ همان بازاری درخواهد آمد که برای رونقش میکوشند؛ سیاه! سیاهِ سیاه؛ چه اگر خدای نکرده کسی به دلیل نرسیدن آن اقلام با مشکل مواجه شود، عمله این ظلم در خون او شریک خواهند بود و اگر دستان خود را با دریاها بشویند، پاک و اگر با همه محلولها بشویند سلامت نخواهد شد. البته این قاعده در بازار رسانه هم بهنوعی قابل بازتعریف است. کسانی که بدون توجه به توصیههای تخصصی پزشکان به نشر مطالب غیرمرتبط میپردازند و نگاه مردم را از پدافند حرفهای و طبی در برابر این تهدید به سوی دیگری میکشانند، باید پاسخگوی رفتار خویش باشند. آنانکه بهجای نشر خبر به تولید شایعه میپردازند و آرامش جامعه را به تیر کلمات مسموم میکشند نیز ذمه خود را زیر بار گناه بزرگی، چون حقالناس میبرند.
مردم را البته باید گفت که در ماجراهایی از این دست باید به رسانههای رسمی و صاحب هویت توجه کنند، نه کانالها و گروههایی که معلوم نیست چه کسانی پشت آنها قرار دارند و حروفی که کلمه میشوند از کجای عالم روی کلیدهای کیبورد مینشینند.
باری، باید با کرونا مقابله کرد. برای مقابله با کروناهای شایعات و فزونخواهی و خودبینی هم باید درافتاد و آن را برانداخت. باید با توسعه مهربانی، با کمک به یکدیگر، با در اختیار عموم گذاشتن امکانات، نشان دهیم که همه یک ملتیم. همه عضو یک پیکریم و چو عضوی به درد آورد روزگار، به واقع دگر عضوها را نخواهد ماند قرار. ما با هم به سلامت میتوانیم گذشت از تهدید این بیماری. با هم باشیم و غمخوار هم، انشاءا...