سؤال من اینجاست؛ در این کشمکش حق و باطل و ریختن عرق از جبین مبارزان و خون از اشقیا، امام مهدی (عج) چه میکنند؟
تصویر قالب شده از امام زمان (عج) آن چنان که متحجرین در طول سالیان و با حجم گسترده ای، در اذهان ما انباشته کردند، تصویر انسان کنشگر و دارای عاملیت در سطح جهانی نیست. در چنین قابی او را نمییابید که تودههای گوناگون مردم را با رعایت نگاهها و سلیقهها و با حفظ عاملیتشان مدیریت کند! او هرگز از جایگاهش که شانه به شانه عرش میزند، پایین نمیآید تا برای دفاع از قربانیان مال باخته به سرمایه داران زالوصفت اخم کند! او هرگز در معرض شکایت پیرزنی از عملکرد مدیرکلش نیست!
او هیچ وقت از لذت راه رفتن روی آب، برای خاک بازی با یتیمان نامسلمان کوخ نشین نگذشته است! بلکه او بیشتر تنها سفر میکند، عمدتا هم برای زیارت! و در راه سری به شیعیان خوبش میزند که اتفاقا آنها هم گوشه گیر هستند و عبایشان را به کولشان میکشند و کاری به کار سیاست و جامعه ندارند. او میخواهد روزی ظهور کند تا انتقام شیعه را بگیرد! همچنین اشک میریزد و برای شیعیانش (عرفی) دعا میکند. امدادهای غیبی را مدیریت میکند و خیلی به جناب خضر (ع) شباهت میرساند! برای فرجش باید بسیار دعا کنید و دیگر هیچ!
بگذریم؛ دم خروس تحجر و درون گرایی فرقه ای، از جای جای این روایت پوسیده بیرون زده و حتی خودشان هم دیگر خجالت میکشند آشکارا از «جزیره خضرا» بگویند!
گرد و خاک نمای تحمیلی امام زمانِ سرگردان در بیابان، اجازه نمیدهد آن «موسی» دوران و امام مستضعفان را در اتاق عملیات «گردانهای قسام» ببینیم یا در یکی از چادرهای معترضین در میدان «التحریر» قاهره، یا میان جوانانی مستعد برای کنشگری سیاسی اجتماعی در گوشهای در تهران یا زیر باران برای کمک به آوارگان میانماری! اگرنه، پس این چه میشود؟ اظهار «دین حق» در جهان «ولو کره الکافرون»!
فلسطین احتمالا آشکارترین صحنه درگیری اراده مهدی (عج) برابر تمامیت کفر قلدرها ست، ظلم در برهنهترین تجسم خود، مظلوم در اوج حقانیت و عزت و ظالم در نهایت اطمینان به خود! چه موضوعی بهتر از این برای ندای «البیعة لله». پس آیا تعجب میکنید اگر بفهمید امام مهدی (عج) چهرهای ناشناس در بین فرماندهان مقاومت باشد و آن مجاهد سنی فلسطینی رفاقتی دیرینه با او داشته و ماجرای بامزه اش از مشت ومالهای جان افزای امامتان را با اشک وخنده برایتان بازگو کند؟!