به گزارش شهرآرانیوز، مرد جوان که خود را مهندس معرفی میکرد، اوایل تیرماه امسال با رفتن به دادسرای ناحیه ۳۴ تهران از دختر جوانی به خاطر سرقت اموالش شکایت کرد. پس از ثبت این شکایت پرونده برای رسیدگی به شعبه ۷ بازپرسی دادسرای سرقت ارجاع شد.
مرد جوان وقتی مقابل بازپرس محمد ولدی بیرانوند نشست، گفت: شب که از سر کارم به خانهام برمیگشتم دختری به نام شیوا را که قبلاً با یکی از رفقای من دوست بود، اما رابطهشان به هم خورده بود، به طور اتفاقی دیدم. آن دختر به من گفت قصد داشته به شهرستان برود، اما برای انجام کاری باید تهران بماند. از طرفی، چون چنین برنامهای نداشته که بخواهد در تهران بماند خانوادهاش به سفر رفتهاند و کلیدهای خانه را هم با خودشان بردهاند، سفر خودش هم به فردا موکول شده است به همین دلیل از من خواست اجازه بدهم شب را در خانه من بماند تا فردا بعد از انجام کارش با اتوبوس برود. من هم قبول کردم.
این شاکی ادامه داد: به شیوا گفتم صبح زودتر باید بیرون برود، چون خود من هم عازم سفر کاری به کشور آلمان هستم؛ بنابراین باید زودتر از معمول از خانه خارج شوم که به فرودگاه بینالمللی بروم و به پرواز برسم. او هم قبول کرد و گفت پنج صبح میرود. با هم به خانه من رفتیم. میخواستم سر راه از سوپرمارکت خرید کنم، اما مخالفت کرد و گفت برای خودش آبمیوه خریده که همراهش است و بهتر است همان را بخوریم. من هم قبول کردم و در راه چیزی نخریدم. به خانه که رفتیم او آبمیوه را از کیفش درآورد و من خوردم. یادم نمیآید خودش هم خورده باشد، اما من بعد خوردن آبمیوه سرم گیج رفت و بیهوش شدم.
این پسر جوان ادامه داد: وقتی به خودم آمدم و هوشیار شدم فهمیدم سه روز گذشته و سفرم را از دست دادهام، از شیوا هم خبری نبود. تلفنش را هم خاموش کرده بود. از جایم که بلند شدم دیدم وسایل خانه به هم ریخته و غیر از پول و دلارهایی که برای سفر میخواستم ببرم، اموال باارزشی مثل سکه، طلا، لپتاپ و گوشی تلفن همراهم سرقت شده است.
این مالباخته جوان مجموع ارزش اموالی را که به سرقت رفته بود، حدود ۵۰۰ میلیون تومان تخمین زد و ادامه داد: با کنار هم گذاشتن ماجراها به شیوا مشکوک بودم و سراغ دوستپسر سابقش رفتم. آن موقع بود که فهمیدم او را هم قبلاً فریب داده و اموالش را سرقت کرده است. دوستم به من گفت اصلاً همین کار آن دختر باعث شده است از هم جدا شوند. پس از آن هم تعریف کرد بهسختی توانسته اموالش را پس بگیرد.
به این ترتیب، به دستور بازپرس ویژه سرقت تحقیقات پلیسی در این باره آغاز شد. همزمان با تحقیقات دو مرد دیگر هم به دادسرای ویژه سرقت و مراجع پلیسی مراجعه و از دختر جوانی با همان مشخصات شکایت کردند. یکی از مالباختهها گفت: من به طور اتفاقی با دختر جوانی در اینستاگرام آشنا شدم. بعد از مدتی قرار گذاشتیم همدیگر را ملاقات کنیم. آن روز سوار ماشین من شد. میخواستیم برای حرف زدن، آشنایی بیشتر و صرف شام به رستوران برویم. قبل از آن جلوی یک کافیشاپ توقف کردیم و او نسکافه خرید. وقتی خوردم هوشیاریام را کمکم از دست دادم و در نهایت بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم دیدم در خیابان هستم و چند ساعاتی از ماجرا گذشته و آن دختر ماشینم را دزدیده است.
شاکی دیگر هم گفت: مدتی بود من و آن دختر با هم دوست شده بودم که به خانهام دعوتش کردم. او با خودش آبمیوه آورده بود که وقتی خوردم بیهوش شدم. دو روز در خانه خواب و بیهوش بودم. به هوش که آمدم فهمیدم موجودی کارتهای بانکیام را که ۸۵ میلیون تومان بود، به علاوه طلاها و سکههایی که داشتم و ارزش بالایی هم داشت از خانه سرقت کرده است.
با این اوصاف، تحقیقات ادامه یافت تا اینکه چند روز پیش ردی از سارق در یکی از طلافروشیهای شهر قزوین به دست آمد. با بررسی سرنخ بهدستآمده معلوم شد شیوا برای فروش طلا و سکههای مسروقه به طلافروشی رفته و مشغول فروش آنها بوده که مرد طلافروش به او شک کرده و موضوع را به پلیس اطلاع داده است. ماموران هم پس از حضور در آن مغازه و بررسی موضوع او را دستگیر کردهاند.
به این ترتیب دختر ۲۴ ساله به دادسرای ویژه سرقت تهران انتقال یافت و در تحقیقات تخصصی به بازپرس پرونده گفت: قبل از همه این ماجراها با پسری دوست شدم که من را معتاد کرد. اعتیاد باعث شد دنبال کار خلاف بروم و جرائمی شبیه جیببری از زنها انجام میدادم بعد هم که شیوه فریب و بیهوش کردن مردان را در پیش گرفتم چهار مرتبه زندان افتادم. بعد از آخرین بار که از زندان آزاد شدم با مردی ازدواج کردم، ولی شوهرم نمیدانست سارق سابقهدار هستم. از طرفی باید اموال و پولهای مالباختگان قبلی را پس میدادم و سرقتهای جدید را برای تامین پول شاکیان قبلی انجام دادم.
در حال حاضر پرونده در اختیار ماموران پلیس است و با توجه به اعترافهای اولیه این سارق، تحقیقات ادامه دارد.
منبع: اعتماد