شعر افشین علا خطاب به رژیم صهیونی | عاقبت بیت‌المقدس را رها خواهیم کرد فریبرز عرب‌نیا: ترجیح می‌دهم در کنار مردم کشور عزیزم باشم + فیلم سریال محرمی «جایی برای همه» روی آنتن شبکه دو + زمان پخش آمار فروش سینماها در روزهای جنگ بین اسرائیل و ایران اکران سیار فیلم‌های کودکانه در مشهد کارگردان فیلم بعدی «جیمز باند» مشخص شد «کاتیا فولمر» ایران‌شناس آلمانی درگذشت فصل پایانی سریال «اسکویید گیم» در راه است تکرار سریال «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم (محرم ۱۴۰۴) + زمان پخش قدردانی سخنگوی پلیس از اصحاب قلم در دوران جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران | عزیزان رسانه، گل کاشتید، دستانتان را می‌بوسم برنامه‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای جبران خسارات گروه‌های موسیقی و نمایشی اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی حسام خلیل‌نژاد، بازیگر سینما و تلویزیون: اگر امروز هنری هست، میراث شهیدان است فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۵ و ۶ تیر ۱۴۰۴) + شبکه و زمان پخش سیمای محرم ۱۴۰۴ | معرفی برنامه‌های ویژه تلویزیون همراه با زمان پخش چرا توزیع سریال «شکارگاه» به تعویق افتاد؟ فرصت تماشای فیلم با قیمت نیم‌بها تا کی ادامه دارد؟ شعر‌هایی به‌مثابه موشک | شاعران مشهدی در کنار مدافعان وطن ایستادند
سرخط خبرها

«متافیزیک شعر» منتشر شد

  • کد خبر: ۱۸۹۵۱۱
  • ۲۶ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۵
«متافیزیک شعر» منتشر شد
کتاب «متافیزیک شعر» نوشته مهدی مظفری ساوجی توسط انتشارات دیدآور منتشر و روانه بازار نشر شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ کتاب «متافیزیک شعر» نوشته مهدی مظفری ساوجی به تازگی توسط انتشارات دیدآور منتشر و روانه بازار نشر شده است.

«ادبیات و فلسفه در بطنِ خویش پیوند‌هایی ناگسستنی دارند. بنابر قولی، فیلسوفان، شاعرانِ شکست‌خورده‌ای هستند که پس از ناکامی در آفرینشِ هنری، به صورت‌بندیِ استدلالیِ اندیشه‌های خود پرداخته‌اند؛ اندیشه‌هایی که در سرشتِ خویش، حاملِ نوعی شهودِ هنری بوده‌اند. چنان‌که بسیاری، تراکتاتوس را به عنوانِ یکی از مهم‌ترین کتاب‌های فلسفیِ قرنِ بیستم و تنها کتابِ منتشرشده در زمانِ حیاتِ ویتگنشتاین (۱۸۸۹-۱۹۵۱)، در شمارِ کامل‌ترین کتاب‌های شعرِ مُدرن، در ردیف کار‌های ریل که (۱۸۷۵-۱۹۲۹) و پل سلان (۱۹۲۰-۱۹۷۰) قلمداد کرده‌اند که «ابیاتِ آن نه با وزن و قافیه که با منطق نوشته شده است. کتابی که از حیثِ شکل و محتوا، هدف و بیان، شعرِ غنایی است. کتابی با برنامه‌ای اقلیدسی که مثلِ شعرِ هرمسی خوانده می‌شود» و در آن، منطق و فلسفه، در قالبِ انتزاعیّاتی شفّاف، مانندِ بلور، به مرز‌های عروض رسانده شده است. جالب آنکه ویتگنشتاین، خود، نسبت و تناسبِ فلسفه و شعر را نزدیک‌تر از آن می‌دید که بتوان آن‌ها را از هم تفکیک کرد، تا آنجا که به‌صراحت، در کتابِ فرهنگ و ارزش، که پس از درگذشتش منتشر شد، بر این نکته تأکید می‌ورزد که «فلسفه را مُجازیم فقط بسراییم.»

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

التفاتِ فیلسوفان به شعر و اینکه آن‌ها در پیوند با ناکامی در آفرینشِ هنری، به صورت‌بندیِ استدلالیِ اندیشه‌های خود پرداخته‌اند، سابقه‌ای بس کهن دارد و فقط معطوف به دورانِ معاصر نیست. چنان‌که مثلاً پارمنیدس (در میانۀ ۴۷۰ تا ۴۶۶-۵۴۰ تا ۵۴۰ ق. م.)، به عنوانِ فیلسوفی پیشاسقراطی، تأمّلاتِ فلسفیِ خود، مبتنی بر معرفت‌شناسی و متافیزیک را در قالبِ منظومه‌های شعری نگاشته است. علاوه بر این، شعر و فلسفه، از آنجا که هر دو مبتنی بر خلقِ جدید و خرقِ عادت‌اند، ما را به وجه یا وجوهی مشترک رهنمون می‌شوند. به عبارتی، زبانی که این دو برای بیانِ خویش برمی‌گزینند، از جنسِ زبانِ رایج و روزمرّه نیست که حوایجِ عرفی و عادّی را برطرف کند. اگرچه اجزا و عناصرِ کشف و شهودِ هر کدام، در ادراک و انعکاسِ جهان، مُغایر و مُباین با دیگری است؛ شعر، متّکی بر تخیّلِ خلّاق است و فلسفه، مبتنی بر تعقّلِ خلّاق.

در ذیلِ نگره وجودشناختیِ حاکم بر اثر، مؤلّف بر آن بوده تا با نگاهی تبارشناختی، مشارب و مصادرِ ایده‌های نو در هنر و ادبیاتِ کلاسیک را نشان دهد. اینکه هر نوآوری، نیایی دارد و به نوعی، در بررسی‌های تبارشناسانه یا نسب‌شناختی، این شجره، از بابِ تَمثیل، به ترتیب و تناوب، از برگ به شاخه، ساقه، تنه، و ریشه می‌انجامد و در حقیقت، هیچ ابداع یا ابتکاری صرفاً مُبتنی و مُتّکی به خود نیست و اگر شَجره‌نامۀ هر نوآوری و بدعتی را در ادبیات و هنر بررسی و ترسیم کنیم، به همان تصویری می‌رسیم که در ایدۀ درختِ زندگانی دیده می‌شود. ایده‌ای مُلهَم از تخمه‌ای ذهنی، نظیرِ تخمه‌ای زنده که در جانِ شاعر می‌شکفد و با کمال‌یابی، از خلالِ همه کشش‌ها و کوشش‌ها، چون به فرجامِ خود برسد، بدل به شعر می‌گردد. این، همان انگاره پویایی است که برگسون (۱۸۵۹-۱۹۴۱) درباره‌اش سخن گفته است: «حرکتِ بازنمودی، جهتِ اندیشه، طرحِ بی قابل، تخمه‌ای بس ریز، که با همه ناچیزیِ خود، آبستنِ امکاناتِ معجزآسایی است. به همین دلیل، هنر، آدمی را به درونِ جهانِ آفریده‌های سازمان‌یافته‌ای می‌بَرد که کمال و تعالیِ آن‌ها، همچون کمالِ آفریده‌های طبیعی، حاصلِ نوعی نموِ حیاتی است… [به تعبیرِ ژیلسون: ۱۸۸۴-۱۹۷۸]، اندیشه‌ای ناروشن، گرایشی، نیرویی، فکری هادی و سازمان‌بخش، تخمی زنده، دست‌اندرکار است، تا آنجا که اگر طبیعت را هنری بدانیم که در مادّه، حُلول می‌کند و مادّه را از درون، نظم و نَسَق می‌بخشد، هنر نیز، به نوبه خود، نوعی طبیعتِ بیرون از مادّه است و از بیرون، در کارِ مادّه، دست دارد.» طبیعتی به طول حیاتِ بشر، که هستیِ خود را، متّکی بر شکوفایی و بالندگی، بذر به بذر، در مزرعِ جانِ شاعر، اَفشانده و حفظ کرده است. به بیانِ هلدرلین (۱۷۷۰-۱۸۴۳)، «هیچ ساقه‌ای نمی‌روید، مگر که یک جوانه سرشتینِ زندگی در آن باشد.» و به قولِ بی دل (۱۰۵۴-۱۱۳۳ ه. ق.)

این کتاب در ۱۴۷۲ صفحه و شمارگان ۴۴۰ نسخه عرضه شده است.

منبع: مهر

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->