به گزارش شهرآرانیوز، «رهبر ما آن طفل ۱۳ سالهایاست که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.» این جمله را امام خمینی(ره) که خود رهبر جامعه است برای این شهید نوجوان بعد از شهادت بیان کرده است.
الگوسازی برای نوجوان بسیار مهم است و شخصیت شهید فهمیده تا مدتها الگوی بسیاری از همسنوسالانش قرار گرفت و بعد از آن صحنههای دفاع مقدس شاهد حضور نوجوانان کم سن و سال زیادی شد که حاضر شدند جان شیرین خود را فدای راه اسلام و انقلاب کنند و خط زندگیشان را شخصیت ساده و بیآلایشامام خمینی(ره) قرار دادند.
شهید محمدحسین فهمیده نیز بهخاطر اینکه در خانوادهای متدین و در شهری مذهبی متولد شده است و شیفته شخصیتامام خمینی(ره) شده بود باعث شد خودش را به خرمشهر برساند و حادثهای بیافریند که بعد از آن تاکنون نظیر ندارد هرچند مشابه آن در جبهههای نبرد حق علیه باطل در شکلهای مختلف از سوی ارادتمندان بهاهل بیت(ع) و مدافعان حق و حقیقت در نوجوان و جوانهای بسیاری تاریخ به چشم خود دیدهاست.
شهید حسین فهمیده با وجود آنکه به سن تکلیف نرسیده بود، نماز میخواند و همچنین برای والدین خود احترام خاصی قائل بود. شهید فهمیده ۱۲ساله بود که حوادث کردستان پس از انقلاب اتفاق افتاد.
او که عاشق امام و انقلاب بود خود را به کردستان رساند، اما به دلیل سن و سال کمش او را بازگرداندند. با شروع جنگ تحمیلی، در همان روزهای نخست، تصمیم میگیرد به جبهه برود و با سختی فراوان عازم خرمشهر میشود و با وجود سن و سال کم به فرماندهان ثابت میکند که لیاقت و شهامت حضور در جبهه را دارد. او در همان مدت کوتاه رشادتهای فراوانی از خود نشان داد.
شهید حسین فهمیده به اتفاق دوست شهیدش محمدرضا شمس، در یک سنگر قرار داشتند که در هجوم عراقیها، محاصره میشوند.
محمدرضا شمس، زخمی میشود و حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط میرساند و به جایگاه قبلی خود برگشته و مشاهده میکند که ۵ تانک عراقی به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و درصدد محاصره و قتل عام آنانند.
حسین، در حالیکه تعدادی نارنجک به کمر خود بسته و به طرف تانکها حرکت میکند، تیری به پای او میخورد، اما در اراده پولادین او خللی وارد نمیکند و در همان حال موفق میشود که خود را به تانک پیشرو رسانده و با استفاده از نارنجک آن را منفجر کند.
دشمن در این حال تصور میکند که حملهای صورت گرفته و با سرعت تانکها را رها کرده و فرار میکند؛ در نتیجه، حلقه محاصره شکسته میشود و پس از مدتی نیروهای کمکی نیز میرسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاکسازی میکنند.
بعداز شهادت رشادتگونه شهید نوجوان، بقایای پیکر شهید حسین فهمیده به تهران منتقل میشود و در بهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۴۴، شماره ۱۱ آرام میگیرد.
رهبر معظم انقلاب در خاطرات خود آوردهاند یکی از جوانانی که در بوسنی مجاهدت کرده بود، برای من نقل میکرد «وقتی که در زمینه اسکناسهای جمهوری اسلامی، جوانان بوسنیایی عکس شهید «فهمیده»، پسرک فداکار ۱۳ ساله را دیدند، متوجّه شدند روی پیشانیاش چیزی بستهاست.
پرسیدند: این چیست؟ گفتم: این علامت بسیجیهای ماست که در میدان جنگ و جهاد فیسبیلالله، پیشانیبند میبستند. آن وقت جوانان مسلمان بوسنیایی صف کشیدند، لباسها و پیراهنهایشان را تکّه تکّه کردند و پیش ما آوردند و گفتند: این جملات را روی لباسهای ما هم بنویسید.
ما نوشتیم و آنها به پیشانیشان بستند و ندایاللهاکبر اینطور در قلب اروپا طنین انداخت. همه دنیا هم با آنها مبارزه میکنند... نتیجه مجاهدتِ باایمان به خدا همیناست.»
صدای جمهوری اسلامی ایران با قطع برنامههای خود اعلام میکند که نوجوانی ۱۳ ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیدهاست.
امام خمینی(ره) در پیامی که به مناسبت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی صادر میکنند، جملات معروف خود را درباره او میفرمایند: «رهبر ما آن طفل ۱۳ سالهای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد و خود نیز شربت شهادت نوشید.» به این ترتیب و با این کلمات، حسین و فداکاری و شجاعت او جاودانه شد.
بسماللهالرحمنالرحیم
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَانَا دِیَتُه
«هرکس من را طلب میکند مییابد مرا، و کسی که مرا یافت میشناسد مرا، و کسی که من را دوست داشت، عاشق من میشود و کسی که عاشق من میشود، من عاشق او میشوم و کسی که من عاشق او بشوم، او را میکشم و کسی که من او را بکشم، خون بهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم.»
هدف من از رفتن به جبهه این است که اولاً به ندای «هل من ناصر ینصرنی» لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفهای را که امام عزیزمان بارها در پیامها تکرار کرده که هرکس قدرت دارد واجب است به جبهه برود و من میروم تا به پیام امام لبیک گفته باشم.
آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملتهای زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمیتواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند.
من به جبهه میروم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کردهام و امیدوارم که پیروز هم بشوم.
پدر و مادر مهربانم! من از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق خدا و امام زمان گشتهام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمیرود، تا اینکه به معشوق خود یعنی «الله» برسم.
بحق که ما میرویم که این حسین زمان و خمینی بتشکن را یاری کنیم و بحق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار میکنند پاداش عظیم میبخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله ...
الحق که شایسته است روز شهادت این شهید بزرگوار به علت رشادت و شهامت وصف ناپذیر این نوجوان رشید، روز بسیج دانشآموزی نامگذاری شدهاست.