به گزارش شهرآرانیوز آخرین پستش به چهار ماه پیش در فرمانداری کاشمر برمی گردد، اما در حقیقت فرزند دنیای تجاری سازی، کارآفرینی و اشتغال است. هرجا هم مسئول یا مشاور بوده، همین نقش را برعهده داشته است.
مدیر تجاری سازی پارک علم وفناوری استان، مشاور رئیس پارک علم وفناوری در امور فناوری و قائم مقام شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات رضوی، برخی عناوین رسمی در کارنامه شغلی امیر دایی صراف است. او از خردادماه امسال به سمت مدیرکل آموزش فنی وحرفهای خراسان رضوی منصوب شد؛ شاید برمبنای اینکه این سازمان هم نگرش اشتغال محور میخواهد هم نگاه ویژه به کارآفرین.
اصلا باید نگاه به اهل «فن» و «حرفه» خوش بینانه باشد؛ همان چیزی که جامعه ما کم دارد و همه را به تحصیلات دانشگاهی تشویق میکند و از آمار جوانانی فریاد میزند که مدرک دارند، اما شغل ندارند. این در حالی است که مسیر این سازمان سوی دیگری است؛ مهارت آموزی پیش از تحصیل. این مدیر دهه شصتی مدرک کارشناسی ارشد کارآفرینی دارد و در جایگاه مدیرکل فنی وحرفهای استانمان به سؤالات و مسائل موجود در زیرمجموعه اش پاسخ داده است.
اتفاقی هم نبود. درحقیقت من برای کار سیاسی به کاشمر نرفتم. نرخ مشارکت اقتصادی کاشمر ۲ درصد کمتر از استان بود، با ۲ درصد نرخ بیکاری بیشتر. من مسئولیتهایی در مشهد داشتم، اما استاندار مرا مأمور کرد که، چون حرفی در حوزه کارآفرینی دارم، آن را در کاشمر اجرا کنم. در گذشته اقتصاد را مساوی اشتغال در نظر میگرفتیم و تصور میکردیم اگر اشتغال درست شود، ممکن است نگاهمان به مباحث اقتصادی هم تغییر کند.
وقتی رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی شان رشد تولید را مطرح کردند، دیدیم این واژه دقیق تری است. هنگامی که تولید رشد کند، اشتغال و اقتصاد مقاومتی هم در آن پنهان است و خیلی مزایای دیگر دارد. با افتخار مأموریتم در کاشمر را به پایان رساندم، زیرا موارد بسیار خوبی محقق شد. به مشهد برگشتم و در فنی وحرفهای مسئولیت گرفتم. از سالها پیش سوابقم در حوزه اقتصادی، کارآفرینی و اشتغال بود.
مأموریت محور به اینجا آمده ام، نه به دلیل دوست داشتن. کارم که اینجا تمام شود، برمی گردم به جایگاه خودم. حلقه مفقوده اشتغال، مهارت است. اگر کسی مهارت داشته باشد، در کشور بیکار نیست. کسی که کدنویسی، گرافیک، لوله کشی، تعمیر پکیج و خودرو و اتوماسیون صنعتی میداند، بیکار نمیشود. شما کسی را سراغ دارید که جوش کاری آرگون بلد باشد، اما بیکار باشد؟ تنها مسیر خوشبختی دانشگاه نیست و کشور ما به پنجههای کارآمد نیاز دارد.
اگر بخواهم در یک جمله کوتاه بیان کنم، میگویم کسب آموزشهای فنی وحرفهای کوتاهترین مسیر برای رسیدن به اشتغال است. این خلاصه رسالت سازمان آموزش فنی وحرفهای است و ما باید همه تلاشمان را به ترویج و توسعه فرهنگ مهارت معطوف کنیم. این فرهنگ در کشور ما آسیب دیده است. اگر این آسیب را برداریم، مسیر توانمندسازی و اشتغال بسیار هموار میشود. این طور بگویم که حلقه مفقوده اشتغال، آموزش مهارت است. امروز اگر کسی مهارت داشته باشد، بیکار نمیماند.
من میگویم دانشگاه تنها مسیر خوشبختی نیست، ولی جامعه میگوید فقط همین مسیر است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب پنجههای کارآمد میتواند مسیر میان بر در جهت تحقق اهداف برنامه هفتم توسعه باشد و به سازندگی کشور کمک کند. این روزها درواقع کشور ما به تکنیسین و افرادی که در حوزه فنی کار میکنند، نیاز دارد. حالا این مهارت ممکن است سخت باشد یا نرم. مهارت سخت مانند جوش کاری، لوله کشی و تعمیر خودرو و شبیه آن است.
ما در اداره کل استان نزدیک به ۹۰۰ عنوان دوره را در ۴۵ مرکز دولتی مان آموزش میدهیم؛ مهارت در همه زمینه ها. در صنعت، خدمات، کشاورزی و حرفهها و شایستگیهای مختلف را در ساعات متفاوت آموزش میبینند. از شایستگی سی ساعته تا یک برنامه دوهزاروهشتصدساعته برنامه تعریف کرده ایم. فردی که وارد این حوزهها میشود، به عنوان مثال یک تکنیسین تأسیسات خارج میشود. اکنون ما ۱۶ هزارو ۵۰۰ استاندارد آموزشی داریم.
سازمان آموزش فنی وحرفهای برای اینکه فرد یک حرفه را یاد بگیرد، سرفصلی برایش تدوین کرده است. این استاندارد محل رجوع مربیان و مبنای آموزش است و براساس آن هم آزمون گرفته میشود. با افتخار اعلام میکنیم که در دوسه سال گذشته ۱۴۵۰ استاندارد دانش بنیان با هدف مهیاسازی جوانان برای مشاغل آینده ایجاد شده است.
ما نباید علم منسوخ را آموزش بدهیم. فناوریهای جدید و نوظهوری وجود دارد که مبنای آموزش ماست. اینکه میگوییم دانش بنیان یعنی مبتنی بر دانش و فن آفرینی است. در گذشته میگفتیم کارآفرینی که شامل تولید هر چیزی است، اما کارآفرینی اگر مبتنی بر دانش شد، نمونه داخلی از آن وجود نداشت و کشور را از یک محصول وارداتی بی نیاز کرد، میشود دانش بنیان. حالا تأکید ما بر این شیوه کار است.
اصلا اساس نجات ما درواقع فن آفرینی است؛ زیرا ارزش افزوده در این کار ممکن است ۱۰۰۰ درصد باشد، اما در کارآفرینی مثلا ۳۰ درصد است. در روال عادی وقتی قرار است کالایی تولید کنیم، حساب دودوتاچهارتا است. یعنی مواد اولیه را میخریم، هزینه تولید را حساب میکنیم و تبدیل میشود به محصولی که عدد مشخصی در آن سود خواهید کرد و بقیه هم همین قدر سود میکنند. اما وقتی کارآفرینی مبتنی بر دانش باشد و نمونه داخلی نداشته باشد، ارزش افزوده قابل محاسبه نیست.
هنرجو باید پنج سال بعد برگردد و تأیید بگیرد. فقط در صنعت ساختمان تمدید مدرک سه ساله است، آن هم برای بیمه است. کارگران صنعت ساختمان برای اینکه از بیمه استفاده کنند، یعنی یارانه دولت را بگیرند، در قالب گروه خاصی آموزش میبینند و کارت مهارت فنی در صنعت ساختمان میگیرند و همان را به تأمین اجتماعی ارائه میدهند. اعتبار آن مدرک سه سال است به شرط اینکه در شغل مربوط شاغل باشند.
ما از دوازده سال به بعد را در آموزشگاههای آزاد و پانزده سال به بعد را در مراکز دولتی خودمان پذیرش میکنیم.
آموزشگاههای آزاد، چون متولی خصوصی دارند، برای مهارت آموزی هزینه دریافت میکنند، اما در ۴۵ مجموعه وابسته به اداره کل در استان، هزینهها براساس نیازمندی جامعه هدف نوزده گانه ما رایگان است. البته در نهایت آزمون و صدور گواهی نامه با خودمان است. اکنون ۲ هزارو ۵۰۰ آموزشگاه آزاد در استان فعال است.
فرهنگ مهارت آموزی آسیب دیده است؛ اینکه همه دوست دارند بروند دانشگاه. کسی را میشناسید که بگوید «من دیپلم گرفتم، نمیخواهم بروم دانشگاه و قرار است با مهارتی که از فنی وحرفهای یاد گرفتم، کار کنم» و اطرافیانش واکنشی نشان ندهند؟ همه نگاه منفی دارند. میگویند اول کارشناسی بگیر! برای چه باید کارشناسی بگیرد؟
به این دلیل که فرهنگ مهارت در کشور ما آسیب دیده است. وقتی کشورهای خارجی مثلا آلمان را بررسی میکنید، میبینید کسی که دیپلم گرفته است، دو مسیر پیش رو دارد؛ یا مهارت میآموزد و کار میکند یا به شکلی جدی وارد مسیر دانشگاه میشود، چون به کار دانشگاهی و پژوهشی علاقهمند است.
این قدر سرفصلهای آموزش مهارت در کشور ما و بقیه کشورهای دنیا هست که برای هر کاری دوره آموزشی وجود دارد. وقتی میگوییم ۱۶ هزارو ۵۰۰ استاندارد آموزشی داریم، یعنی دورههای مهارت آموزی به انتخاب و نیاز هر شخص وجود دارد. هر سرفصلی هم نداشته باشیم، آمادگی داریم با همکاری شرکای اجتماعی مان آن را اضافه کنیم.
همه موارد را میتوان روی وبگاه tvto.ir مشاهده کرد. فنی وحرفهای در یکی دو سال گذشته براساس نیاز شرکای اجتماعی و آمایش منطقه، رویکردش را از عرضه محوری به تقاضامحوری تغییر داده است.
یعنی همین کسب وکارهایی که شکل گرفته است؛ تولیدکننده ها، مجموعههای صنعتی. ما میگوییم شرکت فلان بگوید نیازش برای آموزش مهارت چیست. ما براساس نیاز آن شرکت مهارت را سفارشی سازی میکنیم که اگر نیرویی در یکی از مراکز من آموزش دید، در کارخانه شما مشغول به کار شود. به همین نیت هم مراکز آموزشی جوار کارگاهی را راه اندازی کردیم و اکنون بیش از ۵۶ مرکز در استان فعال است.
کارخانه و مجموعه مدنظر کنار خودش مرکزی دارد که هم نیروهای خودش را آموزش میدهد، هم پرسنل مراکز صنعتی دیگر را. ما هم براساس توافق، آزمونش را در همان محل برگزار میکنیم که حتی پرسنل برای آزمون هم به سراغ ما نیایند. درواقع ما خودمان را در صنعت پهن کردیم.
نکته دیگری که درحال پیگیری هستیم، آموزش در محیط واقعی کار است. یعنی اگر شرکتی میخواهد برای خودش نیرو بگیرد، ما مجوزی به او میدهیم که بتواند در محیط واقعی افراد را آموزش بدهد و براساس نیاز و شاخص ارزیابی خودش آنها را جذب کار کند. هرکدام را هم او نخواست، با گواهی نامهای که از ما میگیرند، میتوانند در سایر صنایع مشغول شوند.
مسئله دیگری که سازمان به آن میپردازد، بحث دیپلماسی مهارت است. گسترش ارتباطات با کشورهای مختلف به ویژه همسایه یکی از برنامههای سازمان آموزش فنی وحرفهای است. مدتی پیش تعدادی از بازرگانان و تجار مشهدی به ریاست استاندار به کابل سفر کردند که من هم یکی از اعضای گروه بودم.
افغانستان پر از ظرفیتهای ویژه و بالقوه در صنعت، معدن، کشاورزی و دام پروری بود، اما هیچ مهارتی برای استفاده علمی وجود نداشت. مهارتی که مثلا بتوانند کشاورزی را بهینه کنند و بهره وری را بهبود ببخشند. معادن بسیار غنی دارند، اما مهارت استخراج و ایجاد ارزش افزوده همچون سنگ تراشی و گوهرتراشی را ندارند. ما حوزه دیپلماسی مهارت را مطرح کردیم که هم بهره وری افزایش پیدا کند، هم اشتغال ایجاد کنیم.
بله، همه اینها دغدغههای آموزش مهارت در حوزه داخلی و خارجی است.
خیلی که نیست. بگوییم «تعدادی» بهتر است. وقتی با بخش خصوصی کار میکنیم، نقش ما در رویارویی با آنان نقش رگولاتوری یا تنظیم کنندگی و نظارت است. تعداد قابل توجهی از همکاران ما مسئولیت نظارت، ارزیابی و بازرسی از مراکز خصوصی را دارند؛ چه سیستمی و چه حضوری. نظارت بر نوع دوره، مربی و.... آموزشگاه فقط وظیفه آموزش مهارت را برعهده دارد و آزمون نهایی برعهده سازمان است. افراد باید به مرکز صلاحیت حرفهای ما در شهرک غرب مراجعه کنند و برای دریافت مدرک آزمون بدهند، پس نمیتوانیم بگوییم آموزشگاهها فقط مدرک میدهند.
به هرحال آموزشگاه باید آموزشی داده باشد که هنرآموز و هنرجو در آزمون قبول شوند. اگر همواره تعداد قابل توجهی از هنرجویان یک آموزشگاه در آزمون رد شوند، جایگاه آن محکوم به شکست است و نمیتواند ادامه بدهد. به نظرم این سخن دقیقی نیست که آموزشها دقیق و باکیفیت نیستند، چون باید براساس استانداردها آموزش بدهند.
به نظرم این ادعا پذیرفتنی نیست. حالا اینکه عدهای تخلف کنند یا در کلاسها شرکت نکنند و بعد در جلسه آزمون بنشینند، قابل بررسی است و ما هم نظارت میکنیم. با کسی هم تعارف نداریم. تذکر میدهیم و اگر نیاز به سلب صلاحیت فرد باشد، طبق روال قانونی انجام میدهیم. وقتی این تعداد زیاد از آموزشگاههای خصوصی در استان هست، ممکن است درصدی از آنها تخلف کنند. در کنار همینها هم آموزشگاههای برتر زیاد داریم؛ آموزشگاههای ویژهای که سطحشان ملی است.
فقط همین که بازرسیها دورهای انجام میشود و در شش ماه نخست امسال ۳ هزارو ۲۰۰ بازرسی حضوری انجام شده است.
فرایند دارد. تذکر میدهیم، هیئت نظارت مرکز بررسی میکند و فرایند قانونی دارد.
متقاضی باید وارد سامانه دولت شود که مراحل آن مشخص است. اگر مدارک کامل باشد، حتی دیده شده که کمتر از دو هفته هم مجوز اولیه صادر شده است. بقیه مراحل بستگی دارد به آماده شدن مکان و تجهیزات. انتخاب مربی هم استانداردی دارد که به آنها اعلام میشود.
ادعاست دیگر. هر فردی میتواند ادعا کند. اگر شکایتی باشد، میتوانیم بررسی کنیم.
آنجا دیگر حق مصرف کننده ضایع شده است. قابل پیگیری هم هست.
آموزشگاههای خصوصی مجوزشان را فقط از ما میگیرند و تأمین موارد مصرفی دیگر با خودشان است. مبلغ شهریه در کارگروهی تعیین میشود که نماینده بخش خصوصی، تعاون و کار یعنی حدود ده دوازده نفر حضور دارند و سالانه دراین باره تصمیم میگیرند.
به اداره آموزشگاههای آزاد شکایت کنید. سامانه مجازی ثبت شکایت نداریم و پیگیریها تلفنی است. فرد باید برای ثبت شکایت وارد وبگاه اداره شود و زیر پرتال هر مرکز اعتراضش را بارگذاری کند. به زودی و در ماههای آینده گفت وگوی آنلاین سایت فعال خواهد شد. مرحله رسیدگی به شکایت حدود یک هفته طول خواهد کشید.
در بخش خصوصی افراد هزینه دریافت میکنند. ممکن است یک آموزشگاه در بولوار طبرسی دوم کیفیت بهتری نسبت به آموزشگاهی در بولوار سجاد داشته باشد. اینها خیلی ارتباطی به حاشیه و مرکز شهر بودن ندارد. اکنون حدود ۱۷۰ آموزشگاه خصوصی در حاشیه شهر داریم، اما مراکز دولتی نداشتیم. مفتخریم اعلام کنیم مرکزی با مشارکت خیران در فضایی حدود ۲ هزارو ۵۰۰ متری در شهرک شهید رجایی اختصاص پیدا کرده که اکنون یک بخش آن در حال بهره برداری غیررسمی است. قرار است مرکز شهید سلیمانی در سه طبقه، به روزترین و دقیقترین تجهیزات را داشته باشد.
هرجا نیاز به مهارت آموزی باشد، بخش خصوصی وارد خواهد شد، چون هوشمند است. نمیشود گفت کم است یا کافی. تا دوسه سال پیش این تعداد نبود و حال به این عدد رسیده است. یعنی نیاز احساس شده و بخش خصوصی آن را پوشش داده است. برای ما تفاوتی بین مراکز وجود ندارد و براساس شاخصها ارزیابی و مجوز صادر میکنیم.
شاید تدبیر دولتهای قبلی این بوده است یا به این جمع بندی نرسیده اند، اما در این دولت همه سعی و تلاش معطوف شده است به احداث این مرکز. در چهار ماه گذشته ۱۵ میلیارد تومان برای تکمیل ساختمان هزینه کردیم و اکنون این بخش آماده است و اگر بتوانیم اعتبارات ریاست جمهوری را بگیریم، حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیارد آن را به این مرکز اختصاص خواهیم داد.
مرکزی داریم در بولوار شهید صادقی به نام مرکز آموزشهای پیشرفته ارم. این مرکز در این حوزه خدمات میدهد. درعین حال همه آموزشگاههای ما میتوانند از سامانه آموزش مجازی سازمان استفاده کنند. در زمان کرونا هم استفاده میشد، اما بهترین شکل آموزش مهارتی، حضوری است. آموزش مجازی کمی از هدف ما دور است.
اینکه فرد در کارگاهی شرکت کند، پکیج را باز کند و تعمیر کند، با آموزش تئوری بسیار متفاوت است. درعین حال شکل تلفیقی هم داریم. میشود برخی رشتهها مانند بورس یا مدیریت مالی را به صورت مجازی آموزش داد تا افراد با شرایط مختلف زندگی بتوانند در آن شرکت کنند.
رویکرد این مرکز بیشتر دانش محور است و موارد مختلفی دارد. به عنوان نمونه دانشجویان بخشی از هنرآموزان آن هستند. براساس نیاز و علاقه دانشجویان، کد آموزشی مهارت تعریف میشود. این برنامه دردانشگاههای فردوسی، آزاد و غیرانتفاعی در حال اجراست. در واقع رویکرد را از عرضه محوری به تقاضامحوری تغییر دادیم. کار دیگری هم که داریم برای آن تلاش میکنیم، این است که از آموزش بدوی برای اشتغال خارج شویم. یعنی ابتدا آموزش ببینند تا بروند سر کار.
ما میگوییم باید برای ارتقای مهارت سراغ سازمان فنی وحرفهای بیایند. یعنی من تولیدکنندهای در صنعت هستم و شش ماه باید برای آموختن آموزشهای روز صنعت دنیا در کلاسهای مهارتی شرکت کنم. قصد داریم همه بیایند آزمون صلاحیت حرفهای بدهند و آنها را به کارگر ساده و حرفهای درجه بندی کنیم. برای مهارت اولیه یک گواهی بگیرند و باز برای ارتقا، هر سه یا شش ماه مراجعه کنند.
اصلا سیستمی تعطیل نمیشود. درحالی که الان اگر به کارخانهها سر بزنید، میبینید کارگری به همان روشی کار میکند که از بیست سال پیش استخدام شده است. با آموزش زاویه دارند، چون از آن خروجی ندیدند. درحالی که کلی روش نو ابداع شده است. اینها هم به نفع نیروی کار است که درآمد بیشتری خواهد داشت، هم به نفع صاحب سرمایه است.
علاوه بر این ها، کار دیگری که انجام دادیم، طرح مدرسه مهارت تابستانه است. در تابستانی که گذشت، ۷۹۵ دوره آموزشی رایگان برای نوجوانان تعریف کردیم که ۴۹۶ دوره آن را آموزشگاههای آزاد اجرا کردند. آموزشگاهها آن را به عنوان نذر مهارت اجرا کردند. آموزشگاههایی که برخی از آنها تخلف دارند، به عده دیگری آموزش رایگان دادند. استقبال هم خیلی خوب بود، حدود ۷ هزار دانش آموز در آن شرکت کردند.
برخی هم در کلاسها شرکت میکنند، اما آزمون نمیدهند و اگر درخواست کنند، گواهی حضور در دوره صادر میکنیم. درعین حال برای سنین دوازده تا پانزده سال گواهی نامه صادر نمیشود.
همه گروهها را داریم، اما سنین ۲۰ تا ۲۵ سال بیشتر است.
بله! همین حالا به پسر بزرگم گفتم برو در مجموعه آموزشگاه بگرد و ببین به کدام مهارت علاقه داری. آموزش آن مهارت باید با سلیقه و خواسته فرد متناسب باشد. پسرم دوست دارد رشته مکاترونیک بخواند، برای همین دنبال آموزش مهارت متناسب با آن است.
براساس تفاهم نامه سازمان آموزش فنی وحرفهای با اداره کل امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور، نهادها و سازمانهای بین المللی از سال ۱۳۸۹ تاکنون برای اتباع خارجی دورههای آموزشی مهارتی برگزار میکنند. مجموع حرفههای آموزشی ۳۸۹ دوره بوده که از این تعداد در ۱۲۴ حرفه برای آقایان و ۲۶۵ حرفه برای خانمها دوره اجرا شده است.
تعداد کارآموزان اتباع خارجی آموزش دیده در این مدت ۵ هزارو ۳۰۹ نفر و معادل یک میلیون و ۱۷۶ هزارو ۹۶۷ نفرساعت است. این نکته را هم یادآوری کنم که سازمانهای خارجی همکار در اجرای دورههای آموزشی ویژه اتباع خارجی سکوای آلمان، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، آژانس پناهندگی نروژ، آژانس پناهندگی دانمارک و ریلیف اینترنشنال هستند.
دورههای متعددی دارند و با انعقاد موافقت نامه آموزشی با بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) و معرفی زنان سرپرست خانوار و اعضای خانواد آنان که زیرپوشش هستند، براساس شهر و حرفههای اعلام شده دوره آموزشی رایگان برگزار میشود. استقبال از دورههای آموزشی برای اعضای خانواده زنان سرپرست خانوار مطلوب بوده است، اما بیشتر زنان سرپرست خانوار به دلیل اشتغال و تأمین هزینههای زندگی فرصت کافی برای شرکت در دورههای بلندمدت را ندارند و برای این افراد باید دورههای کوتاه مدت برگزار شود.
در همه مراکز ماده ۱۶ و ۱۵ در صورت وجود فضای آموزشی و متقاضی مهارت آموزی، امکان برگزاری کلاس وجود دارد. امسال بیش از هشتصد نفر از معتادان بهبودیافته در استان، آموزشهای مهارتی را در مدت اقامت در مراکز ماده ۱۵ و ۱۶ فراگرفته اند. دورههای آموزشی باتوجه به نیاز بازار کار و علاقه مندی معتادان بهبودیافته برگزار میشود و در صورت فراهم بودن دیگر شرایط، ایجاد اشتغال مانند تسهیلات اشتغال زایی میتواند به اشتغال آنها منجر شود.
در پرتال جامع سازمان فنی وحرفهای و قسمت رهگیری اشتغال کارآموزان، این امکان وجود دارد که کارشناس مشاور و رهگیری بتواند آمار کارآموزانی را که شش ماه قبل فارغ التحصیل شده اند، مشاهده کند و بر آن اساس برای رهگیری اشتغال با این افراد تماس بگیرد و مشخصات آنها را در صورت تأیید، روی سامانه بارگذاری کند؛ اگرچه از مرحله اتمام دوره به بعد و اشتغال این افراد زیرمجموعه اداره کار است و از ما جدا خواهد شد.
رئیس جمهور در سفری که به استان داشت، وعده اعتبار ۱۳۵ میلیارد تومانی را مطرح کرد. این اتفاق بسیار مبارکی بود که اگر تأمین شود، تعداد قابل توجهی از کارگاه هایمان به ابزار روز مجهز میشود. این وعده مربوط به سال ۱۴۰۱ است که باید تا پایان سال ۱۴۰۳ محقق شود. امروز که در خدمت شما هستیم، فقط ۵ میلیارد تومان آن محقق شده است. باتوجه به اینکه این اعتبار ملی است، از طریق نماینده مجلس و سازمان مدیریت هم رایزنی کردیم و عددی را برای سال ۱۴۰۲ قول گرفتیم که امیدواریم به دست ما برسد. اگر محقق شود، نزدیک به ۶۰ میلیارد تومان به هفت مرکز اختصاص پیدا میکند. یعنی به هر مرکز حدود ۱۰ میلیارد تومان میرسد که میتوانند با جدیدترین ابزار روز تجهیز شوند.
دوست داشتنی است. کسی که مهارت آموزش میبیند، عزت نفس بیشتری نسبت به دیگری خواهد داشت، حتی اگر در اشتغال و کار از آن استفاده نکند. کسی که مهارت دارد، هیچ وقت بیکار نمیشود. اگر بیکار است، یعنی اشتباه آموزش دیده است. باید بپرسید مهارت را براساس نیاز یاد گرفتید یا برای سرگرمی و فراغت؟ برخی برای تفریح دنبال شرکت در کلاس هستند، اما با این همه، ما معتقدیم آموزش هر مهارتی کیفیت زندگی را افزایش میدهد.
همه سعی و تلاشم این است که لیگ مهارت محله را راه بیندازم، یعنی موضوع مهارت، محلهای شود. بنا شده است هر سال در هر محله توسط شورای اجتماعی محلات برگزار شود، برترینهای آن جایزه بگیرند و با آنها مصاحبه کنند. با شهرداری و آموزش وپرورش به توافقهایی رسیدیم و حامی مالی آن هم مشخص شده است تا جوایز همه محلات را تأمین کند. این ترویج فرهنگ مهارت است. اکنون مسابقات ملی فرانسه درحال برگزاری است و یک مشهدی نفر سوم مسابقات پیرایشگری شده است.