اول/ روز گذشته خبری با عنوان «پذیرش اشتباه» در فضای مجازی انتشار یافت که به نامه رئیس دپارتمان داوری به دبیرکل فدراسیون مربوط میشود. در این نامه، علیرضا سهرابی که خود از داوران باسابقه فوتسال کشور است و دست بر قضا یک خراسانی هم هست، خطاب به ابراهیم شکوری، به موضوع قضاوت جنجالی داوران در بازی فرشآرا و سنایچ اشاره کرده و ضمن عذرخواهی از باشگاه فرشآرا، تصمیم داوران در این بازی را اشتباه دانسته است. این نامه که در نوع خود اگر نگوییم بیسابقه با قوت میتوان گفت کمسابقه است، در شرایطی روز گذشته به باشگاه فرشآرا رسید و سپس در فضای مجازی دست بهدست شد که همزمان دیدارهای برگشت مرحله نیمهنهایی فوتسال انجام و چهره ۲ تیم فینالیست لیگ مشخص شد. مرحلهای که حالا با نامه رسمی رئیس دپارتمان داوری، معلوم شد جای تنها نماینده استان در آن خالی است و اگر داوران آن اشتباه عجیب را نکرده بودند، شاید اکنون فرشآرا یکی از تیمهایی بود که به فینال لیگ برتر رفته بود.
دوم/ ضربالمثل نوشدارو بعد از مرگ سهراب واکنش یکسان بیشتر کسانی بود که روز گذشته این خبر را شنیدند و آن نامه را دیدند. انتشار این نامه که در سربرگ خود تاریخ ۹/۱۲/۹۸ را دارد بهراستی چیزی هم جز این هم نیست، زیرا بعد از حذف ناعادلانه فرشآرا، این نامه که هیچ، ۱۰۰ نامه دیگر اینچنینی هم دوایی از درد تیم مشهدی دوا نمیکند. تیمی که امسال نمایشهای خوبی در لیگ داشت و با اتکا به بازیکنان جوان و اغلب بومی خود، تا آستانه تاریخسازی پیش رفته بود. با اینکه خیلیها معتقدند همین مقدار نیز برای فرشآرا کفایت میکند و نشان از لیاقت این تیم دارد، به گمان ما دقت در متن و حاشیه نامه نشان میدهد آنچه که دیروز منتشر شد، آنچنان که باید و شاید صادقانه نیست و به سیاه کاری بیشتر میماند تا اعتراف به پذیرش اشتباه.
سوم/ انتشار نامه قبول اشتباه در روز برگزاری مسابقات برگشت مرحله نیمهنهایی پلیآف، یعنی زمانی که رسما کار از کار گذشته است، چه معنایی دارد؟ در شرایطی که باشگاه فرشآرا بلافاصله بعد از بازی با سنایچ با سند و مدرک شکایت خود را به فدراسیون و کمیته داوران ارسال کرد، این همه دستدست کردند و در آخر نوشتن نامه در چنین روزی، بیشتر به یک دهنکجی میماند تا ابراز همدردی.
مورد بعد درباره این نامه جنبه غیررسمی آن است. درست است که تصویری از این نامه به باشگاه فرشآرا ارسال شده است، اما نامه فقط یک نامه داخلی است که رئیس کمیته داوران به دبیرکل زده و اصلا و ابدا موضع فدراسیون یا حتی کمیته فوتسال نیست. شاید اگر این نامه از طرف فدراسیون به عنوان متولی برگزاری مسابقات نوشته و امضا میشد، میتوانست تا اندازهای برای باشگاه فرشآرا التیامبخش باشد، اما یک نامه داخلی آن هم در بدترین زمان ممکن چه چیزی میتواند باشد جز شیره مالیدن سر یک باشگاه پر طرفدار و به سخره کشیدن شعور هزاران هوادار مشهدی که حقشان حضور تیم شهرشان در نیمهنهایی فوتسال بود؟ به این همه، اضافه کنید ماجرای قهر چند روز قبل مدیرعامل باشگاه فرشآرا را که مناسبت انتشار این نامه را در این زمان بیشتر قابل درک میکند!
چهارم/ این که نامه دیروز چقدر میتواند حال بد اهالی فوتسال را خوب کند و چه مقدار بر تصمیم مدیرعامل باشگاه فرشآرا برای خداحافظی از فوتسال تأثیرگذار است احتمالا فقط زمان میتواند پاسخ بدهد، اما نباید از اشتباه مسئولان این باشگاه در این ماجرا هم گذاشت. اگر باشگاه بعد از بازی و زمانی که مدارک و مستندات کافی داشت فشار بیشتری به فدراسیون میآورد، حق فوتسال خراسان به این سادگی پایمال نمیشد. مقایسه آنچه در بازی سنایچ و فرشآرا افتاد با آنچه در بازی ستارگان ورامین و شهروند ساری روی داد بهخوبی ثابت میکند که اگر باشگاه پافشاری بیشتر و قاطعانهتری روی مواضع بحق خود داشت، به جای یک نامه به گمان ما بی فایده، به چیزی که استحقاقش را داشت میرسید. امیدواریم این ماجرا درس عبرتی برای باشگاه فرشآرا باشد که رویه سالهای گذشتهاش نشان داده اصولا علاقهای به رایزنی و بازی پشت میز ندارد، آنچه در ورزش امروز از آن به عنوان «تیم پشت تیم» یاد میکنند که در بسیاری از مواقع تأثیر مهمی بر موفقیتهای تیمهای مختلف (حتی تیمهای بزرگ) داشته است.