در وضعیت کنونی، بهویژه در شرایط اقتصادی کشور و جهان که تأثیرگرفته از پارادایمهای نوین اقتصادی است، نیاز به بازنگری سیاستهای اقتصادی مدیریتشهری بیشتر احساس میشود. نوآوری اقتصادی از موضوعهایی است که در این اوضاع مدیریتشهری باید به آن توجه کند؛ نوآوریهایی که هم از نظر هدف و مقصود و هم از نظر ابزارهای رسیدن به اهداف، از جنس اقتصاد هستند.
بهنوعی نوآوری اقتصادی ایدههای جدیدی که نیازهای اقتصادی را بسیار مؤثرتر و کارآمدتر از جایگزینهایش برآورده میکند، روابط و مشارکتهای اقتصادی جدیدی را نیز به همراه دارد. در اقتصاد عنصر ویژهای وجود دارد که در اوضاع کنونی باید برجسته شود و نقش مدیریتشهری در این حوزه تمرکز بر اقتصاد دانشمحور، توجه به پارادایمهای جدید اقتصادی و تحریک بازیگران حوزه نوآوری در حوزه اقتصاد شهری است.
این تحریک باید بر مبنای ابتکارات پایین به بالا و تمرکز بر خوشههای اقتصادی باشد و پیش از آن نیازمند ایجاد آگاهی از ظرفیت این خوشههای اقتصادی به مفاهیم اقتصاد شهری و هوشمند عملکردن در طراحی، اجرا و برنامههای اقتصادی در حوزه مدیریتشهری است. از راهکارهای تحقق این موضوعها، سرمایهگذاری در تحقیقات بنیادی با مشورت بخش کسبوکار و لزوم مشارکت مالی در تحقیقات پیشرقابتی است و توجه به اقتصاد دانشبنیان در راستای شناسایی داراییهای نامشهود و بهتعبیری ثروتهای انباشته میتواند از راهحلهای این مسئله باشد.
موضوع بعدی که بایسته است به آن توجه شود، تکوین نوآوری در تصمیمسازی و برنامهریزی مدیریتشهری است. این موضوع بهنوعی دخیلکردن مجموعه وقایع علمی و فنی نوآورانه در حوزه اقتصاد را شامل میشود و مقدمه نوآوری اقتصادی است.
نوآوری پدیدهای اجتماعی است و تکوین آن زمانی کامل میشود که از چهارچوب تئوری خارج و به جامعه وارد شود. واردشدن در جامعه بهویژه در نظام اقتصادی چیزی نیست مگر واردشدن به بازار؛ یعنی تبدیلشدن نوآوری به کالا، ثروت و فرایند. در پایان باید گفت نوآوری برای پیشرفت هر جامعهای مهم است. محصولات جدید و نوآورانه استاندارد زندگی را افزایش میدهد و فرصتهای جدیدی را برای بهبود زندگی افراد فراهم میکند. نوآوری اقتصادی نیز براساس توانایی خلاقانه در مدیریت برای دستیابی به ایدههای جدید، محصولات و خدمات، بیگمان در این مسیر راهگشای مشکلات شهری در حوزه اقتصادی خواهد بود.