توصیه‌های پزشکی برای پیاده‌روی اربعین + فیلم خنثی‌سازی توطئه داعش برای هدف قرار دادن زائران اربعین تردد یک‌میلیون و ۳۴۱ هزار نفر از مرز مهران (۱۷ مرداد ۱۴۰۴) یازده سال خدمت مشهدی‌ها به زائران در کربلا | موکب امام رضا(ع) روزانه میزبان ۵ هزار زائر اربعین حسینی است + فیلم ثبت‌نام ۲ میلیون و ۸۵۰ هزار نفر در سامانه سماح (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) نرخ و ساعت حرکت اتوبوس‌ها از کربلا به شهر‌های زیارتی دیگر عراق + جزئیات و عکس (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) یادی از نخستین امام‌جمعه مشهد پس از انقلاب اسلامی ثبت یک میلیون و ۱۸۰ هزار تردد در مرز مهران تا کنون (۱۶ مرداد ۱۴۰۴) اعلام برنامه‌های سالروز ورود آزادگان به کشور، در استان خراسان رضوی (۲۶ مرداد ۱۴۰۴) مشهد، بزرگ‌ترین شهر وقفی جهان اسلام | برخورد قاطع با تصرفات موقوفات و تسهیلات ویژه برای ساکنان بافت‌های فرسوده + فیلم خطر افراطی‌گری را جدی بگیریم | گفت‌و‌گو با عضو مجلس خبرگان رهبری درباره مسئله وحدت شیعه و سنی ثبت‌نام ۲ میلیون و ۷۰۰ زائر اربعین در سامانه سماح | یک میلیون و ۷۰۰ هزار زائر وارد عراق شدند (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) بزرگ‌ترین عملیات تغذیه و اسکان خراسان رضوی برای زائران اربعین ۱۴۰۴ جهش ۶۲ درصدی مشارکت خراسان رضوی در بازسازی عتبات عالیات | بهره‌برداری از صحن عقیله بنی‌هاشم(س) در کربلا تا ۲ سال آینده سند کربلا روایت توست عالم مردم‌دار | یادی از آیت‌ا... محمدهادی میلانی، مرجع فقید، هم‌زمان با سالروز درگذشتش از نجف تا کربلا، دل‌هایی که راه می‌روند بیش از ۲.۶ میلیون نفر در سامانه سماح ثبت نام کردند (۱۴ مرداد ۱۴۰۴) تولیت آستان قدس رضوی: هیچ‌کس حق ندارد اتحاد ملت در برابر دشمن را بهم بزند| انسجام ملی، آینده ایران را رقم خواهد زد! رادیو موکب در مسیر پیاده‌روی اربعین آغاز به کار کرد
سرخط خبرها

درباره حسین هریری، شهید مدافع حرم که به قمر فاطمی معروف بود + فیلم

  • کد خبر: ۱۹۴۶۶۴
  • ۲۴ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۸
درباره حسین هریری، شهید مدافع حرم که به قمر فاطمی معروف بود + فیلم
آخرین اعزام حسین هریری ۱۰ آبان سال ۹۵ بود، روزی که بچه خواهرش دل از او نمی‌کند و حسین را مجبور کرد تا پیش از رفتن، نیم ساعت با او بازی کند.

آزیتا حسین زاده | شهرآرانیوز، داعش گفته بود «حسین هریری کمر ما را شکسته است؛ او را زنده به ما تحویل دهید.» اما عباس آقا دلش قرص‌تر از این حرف‌ها بود و پاسخ داد: «انگار در خیمه امام حسین (ع) هستم. به او اجازه می‌دهم برای دفاع از حرم به سوریه برود.»

آخرین اعزامش ۱۰ آبان سال ۹۵ بود، روزی که بچه خواهرش دل از او نمی‌کند و حسین را مجبور کرد تا پیش از رفتن، نیم ساعت با او بازی کند. بعد هم خواهر و مادرش را در آغوش کشید و آن‌ها را درحالی‌که اشک می‌ریختند، دلداری داد.

آخرش هم نوبت خداحافظی پدر و پسری رسید. حسین دست پدر را بوسید و عباس‌آقا زیر لب این بیت از مولانا را زمزمه می‌کرد: «خوش خرامان می‌روی‌ای جان جان بی من مرو /‌ای حیات دوستان در بوستان بی من مرو».

«قمر فاطمیون» (او به خاطر چهره زیبایش در جبهه مقاومت اسلامی به این اسم معروف بود) که حالا خانواده‌اش در محله رازی سکونت دارند، دوازده روز پس از آخرین اعزام و در بیست وهفت سالگی پر کشید، آن هم وقتی که تازه چهارماه بود که داماد شده و طعم زندگی مشترک را چشیده بود.

حسین هریری در فنون رزمی و جنگی جدید و تخریب تبحر داشت و زمان شهادت، سمتش فرمانده تخریب قرارگاه فاطمیون بود. او بازرس سازمان قطار شهری بود و قبل از اعزام آخرش، شهردار وقت یک سمت بالا در بازرسی کل را به او پیشنهاد کرده بود، اما حسین به شوخی گفته بود: «آقای شهردار! شیطان نشوید و من را با این پست و مقام‌ها وسوسه نکنید. باید بروم. آنجا به من خیلی نیاز است.»

داستان عروج حسین

دشمن از قسمتی از حلب عقب‌نشینی کرده بود. حسین با دوستانش، شهیدان محمد حسین بشیری و جوادجهانی و محسن خزایی، برای پاک‌سازی به آن قسمت منطقه حلب رفته بودند. سه تله انفجاری در یک خانه بود که قرار بود آن را خنثی کنند. حسین تله اصلی را خنثی کرد، اما تله‌های دیگر که به‌صورت مخفی در خانه کار شده بودند، فعال شدند. او برای حفظ جان کسانی که در آن حوالی بودند، خود را روی بمب انداخت تا عروجش، زندگی را به همه آن خانواده‌های بی‌گناه ببخشد. بار‌ها به عباس‌آقا، پدرش، گفته بود: «هدفی دارم که اگر به آن برسم، شما و خانواده‌ام را سربلند می‌کنم.»

مقصودش شهادت بود. اما هیچ‌وقت در خانه، درباره آن حرف نمی‌زد. حاج‌عباس تعریف می‌کند: یکی از بچه‌ها نتوانسته بود تله را خنثی کند. ثانیه‌های آخر، حسین را صدا کرده بودند که با تخصصش فکری کند. سخت‌ترین تصمیم در صدم‌ثانیه باید گرفته می‌شد.

یک روحانی دید‌بان، نزدیک حسین، مراقب بود کسی به تله نزدیک نشود. برای پدر شهید تعریف کرده بود «تله به صوت و گرما حساس بود. حسین با دست اشاره کرد که همه بخوابید روی زمین. ما منظورش را متوجه نمی‌شدیم. منتظر بودیم حسین خودش را به پشت پرت کند و غلتی بزند و از تله دور شود.»، اما ماجرا جور دیگری رقم خورد. حسین خود را با صورت روی تله انداخت. دو نفر دیگر هم مجروح شدند و بعدا به شهادت رسیدند، اما همه خانواده‌های آن حوالی زنده ماندند.

روز ۲۲‌آبان سال ۹۵، پیکر حسین هریری روی هوا چرخی زد و آمد پایین. یکی عبایش را پهن کرد و دیگری لباس رزم را. حسین را گذاشتند روی عبا و تکه‌های پیکرش را در لباس رزمش جمع کردند و آستین‌های لباس را به هم گره زدند.

این بچه نوربالا می‌زند!‌

می‌گویند شهید از کودکی خیلی شیرین‌زبان بود. با پدر و مادرش مانند مرید و مراد بود. با مادرش صمیمی‌تر بود و در‌برابر پدر خیلی سنگین و با احترام رفتار می‌کرد. خیلی از اعضای فامیل دوست داشتند به خانه‌شان بیایند تا با او بازی کنند و شیرین‌زبانی‌هایش را بشنوند. فکر‌های حاج‌عباس تا آن روز‌های کودکی شهید قد می‌کشد؛ «سه پسر دیگر دارم که آن‌ها هم دوره‌دیده و آماده هستند که ببینند کی برای غزه نیاز است تا اعزام شوند.»

پدر شهید معتقد است با تولد حسین و دیدن قد‌کشیدن او، باورش به شهادت پسرش محکم‌تر شده است و خاطره‌ای در‌این‌باره تعریف می‌کند؛ می‌گوید: یکی از رفقای دفاع مقدسی‌ام که جانباز هم بود، یک روز به خانه ما آمد و کاری داشت. حسین آن زمان هشت‌ساله بود و برای دقایقی که من رفتم تا کاری انجام دهم و برگردم، با او تنها ماند.

وقتی هم‌صحبت شده بودند، حسین به او گفته بود «جنگ هشت سال طول کشیده؛ چرا شما و بابایم به مقداری زخم و جراحت قانع شدید؟ نتوانستید شهادت را بگیرید؟!» دوستم من را که دید، گفت «هوای این پسرت را داشته باش! با اینکه کودک است، ولی خیلی نوربالا می‌زند! این آخر شهید می‌شود.» من گفتم «الان که جنگ نیست.» گفت «به‌هرحال این بچه دنیایی نیست که این‌طور حرف می‌زند.»

کودک تیزهوشی بود. در مدرسه هم برای خودش بروبیایی داشت؛ چون پدرش هم در انجمن اولیا حضور داشت، مدرسه را از خود می‌دانست. از همان کودکی علم زیادی در مسائل دینی داشت و اغلب در مسابقات دینی مدرسه و هنگام سؤال در‌باره زندگی‌نامه ائمه (ع) یا احکام، بهتر از آدم بزرگ‌ها پاسخ می‌داد.

 

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->