بخشی از وصیتنامه شادروان اسلامی ندوشن:
خواست من است که چون روز محتوم فرا رسد جنازه را از دانشگاه تهران گذرانده و به نیشابور انتقال دهند و از آنجا ببرند و در دامنه کوه بینالود به خاک بسپارند.
دکتر اسلامی ندوشن و همسر فرهیخته و فاضله ایشان، سرکار خانم دکتر شیرین بیانی در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۱ در دانشگاه تهران استادم بودند و من ارادت خاص به آن دو فرزانه و خاندان بزرگ بیانی داشتم و دارم. از شنیدن خبر درگذشت آن بزرگمرد بسی افسوس خوردم و وقتی شنیدم که قرار است پیکر پاک ایشان در نیشابور به خاک سپرده شود کمی دلگرم شدم که خواهم توانست هرازچندگاهی بر مزار استادم زانو زنم، اما وقتی شنیدم که در نظر است ایشان در شادیاخ دفن شوند مانند ماجرای دفن شادروان مشکاتیان بسیار متأسف و شگفتزده شدم و علیرغم میل شدیدم به حضور در مراسم تدفین، به نیشابور نرفتم زیرا آن بزرگان و دیگران را در "آرامگاه مشاهیر" دفن کردهاند، گورستانی که بر فراز بقایای معماری "شادیاخ" گسترده شده است!
شادیاخ اکنون مزرعهای محصور در بارهای خشت و گلی و نیمه ویران است اما تا سال ۲۱۵ه.ق باغی در مجاورت شهر نیشابور بوده و چون در آن سال "عبدالله بن طاهر" به حکمرانی خراسان رسید و در نیشابور فرود آمد، به باغ شادیاخ رفت و در آنجا سرایی ساخت و به لشکریان خود فرمان داد که گرداگرد او ساختمان کنند و آنجا آبادان گشت و به شهر پیوست و یکی از محلات نیشابور شد و مردم آنجا خانهها و کاخها ساختند.
شادیاخ در عصر فرمانروایی آلطاهر چنان گسترش یافت که خود به محلات گوناگون تقسیم میشد. مهمترین محله شادیاخ به "محله میان" موسوم بود که کاخهای خاندان "طاهربن حسین" در آنجا واقع شده بود و بعد از طاهریان هر یک از ملوک که در شادیاخ بر مسند سلطنت مینشست، از کاخهای باشکوه موجود استفاده میکرد یا کاخی نو بر میآورد. آوازه شادیاخ، شکوه و عظمت آن کاخها را میتوان در کتابهای "معجم البلدان"، "تاریخ بیهقی"، "تاریخ نیشابور"، "مراصد الاطلاع"، "الانساب"،"تذکرهالشعرا"،" مطلعالشمس" و بسیاری از کتابها و مقالات پژوهشگران قدیم و معاصر مشاهده کرد.
شادیاخ به علت اهمیت، آبادانی و جایگاه پادشاهان و امیران، بستر برخوردهای تاریخی و سوانح طبیعی نیز بوده است و اینک میتوان آثار ویرانگری، تخریب، به آتش کشیدن دشمنان و زلزلههای مهیب را در کاوشهای باستان شناسی به عینه مشاهده کرد.
آنچه میتواند در تکمیل توصیفات متون تاریخی از شادیاخ، زوایایی از شکوفایی هنری و فرهنگی، کیفیت زندگی روزمره، سازمان اجتماعی و مناسبات اقتصادی و سیاسی را روشن کند، مطالعه یافتههای باستانشناسی و مواد فرهنگی است که در نتیجه کاوشهای باستانشناسی از نقاب خاک رخ نموده و خواهد نمود مانند بقایای فضاهای معماری با کاربری متنوع، تزئینات معماری مانند قطعات گچبری و پیکرکهای گچی و نقاشی روی گچ و آجرهای منقوش و کاشیها و کتیبهها، کارگاههای صنعتی، کارگاههای عصارهکشی، کورههای ذوب فلز و شیشه، انواع ظروف سفالی و فلزی، سازههای سنگی، سکهها و صدها ماده و عنصر فرهنگی قابل مطالعه.
تاکنون یک فصل گمانهزنی و شش فصل کاوش باستانشناسی در شادیاخ انجام شده که از حدود ۳۶هکتار عرصه شادیاخ فقط حدود ۳هزار مترمربع را شامل شده است. گمانهزنیها و کاوشهای باستانشناسی نشان دادهاند که در تمامی عرصه شادیاخ حتی ۱۰مترمربع خالی از معماری نیست و اگر در گمانهزنیها به معماری بر خورد نشده دلیلش این است که جایگاه آن گمانه بر فراز یک معبر یا صحن یک حیاط بوده است بنابراین تمامی عرصه شادیاخ از جمله محل آرامگاه مشاهیر بر روی لایههای تمدنی واقع شده و با حفر هر قبر لایههای تمدنی و بقایای معماری نابود میشوند و در آینده که شادیاخ به عنوان یک "دولت شهر" یا "دارالحکومه" باید مورد کاوش علمی باستانشناسی قرار گیرد، از سویی لایههای تمدنی و بقایای معماری نابود شده و از سوی دیگر قبوری که بر خلاف قانون در درون عرصه باستانی ثبت شده در فهرست آثار ملی احداث شدهاند باید جابهجا شوند.
جای تاسف و تعجب است که علیرغم اهمیت شادیاخ و تذکرات مکرر به مسئولان، عرصه گورستان را به اطراف گسترش دادهاند و در طرح جدید تحت عنوان"اصلاح و بازپیرایی آرامگاه مشاهیر نیشابور" گویا در نظر دارند سطح وسیعی از آن را گسترش دهند و فضاسازی کنند. چنین حرکاتی نه تنها در شأن نیشابور نیست بلکه بدون تردید روح دکتر اسلامی ندوشن را نیز خواهد آزرد زیرا ایشان در وصیتنامه خود ننوشتهاند که در شادیاخ به خاک سپرده شوند بلکه به صراحت نوشتهاند: «جنازه را به نیشابور انتقال دهند و از آنجا ببرند و در دامنه کوه بینالود به خاک بسپارند».
به هر حال تاکنون آنچه نباید میشد، شده از حالا بر مسئولان محترم شهرستان و فرهیختگان و فرهنگمداران نیشابور فرض است که از گسترش، فضاسازی و دیوارکشی گورستان ممانعت به عمل آورند زیرا درگذشتهای متوالی و اجتنابناپذیر مشاهیر و دفن آنها در آن محل دامنه گورستان را گسترش خواهد داد و شادیاخ را که میتواند به عنوان یک شهر شناخته شده و معروف، جالبترین جاذبه گردشگری و مایه افتخار و مباهات نیشابوریان و خراسانیان باشد، نیست و نابود خواهد کرد و به تعبیر استاد دکتر اسلامی ندوشن «نیشابور ، بلاکشیدهترین شهر ایران» را باز هم خواهد آزرد.