سکینه تاجی | شهرآرانیوز، درحالیکه با ورود به ماه آذر، پاییز به انتهای خود نزدیک میشود و تقریبا یکسوم از سال تحصیلی را پشتسر گذاشتهایم، هنوز برخی مدارس مشهد دچار کمبود معلم هستند. از ابتدای سال تحصیلی گزارشهای متعدد و متفاوتی از کمبود نیرو در آموزشوپرورش منتشر میشد و رقم کلاسهای بدون معلم در استان خراسانرضوی بهخصوص شهر مشهد، تعجببرانگیز بود. درنهایت اعتراف به ۲ هزارو ۵۰۰ کلاس بدون معلم در خراسانرضوی، آماری رسمی بود که مدیرکل آموزشوپرورش استان، اواسط مهر ارائه کرد.
اگر فرض کنیم هر کلاس سی دانشآموز داشته باشد -که بیشک دارد- و این عدد را در کلاسهای بدون معلم ضرب کنیم، به عددی بزرگ از تعداد دانشآموزانی میرسیم که به اظهار بسیاری از مادران، تا اواخر مهر بینظمی و بیقیدی در رفتارشان پدیدار شده و شوقی برای حضور در مدرسه نداشتهاند.
در برخی مدارس، یک معلم مسئول اداره دو یا سه کلاس شده است و بدین ترتیب یا باید کلاسها درهم ادغام میشدند یا معلم ساعات حضور خود در مدرسه را بین کلاسها تقسیم میکرد که در هر دو صورت، جز خستگی ذهنی و بدنی برای معلم و بهره نبردن لازم دانش آموز از دروس، آورده دیگری نداشت.
بخت، یار آن دانش آموزانی بود که والدین دلسوز و پیگیرشان، ساعاتی را بر سر کلاس درس آنها حاضر میشدند و تا حد بضاعت به تدریس میپرداختند تا از خاموشی چراغ کلاس جلوگیری کنند. البته این لطف والدین، خود عواقب نه چندان مثبتی به دنبال دارد؛ آموزش با روشهای غیراصولی و گاه اشتباه و تدریس نادرست به خصوص در پایههای اول و دوم ابتدایی، از همین ضررهای جبران ناپذیر برای دانش آموز است.
زهرا، مادر پسری کلاس دومی است که به سبب عضویت در انجمن اولیاومربیان و گذراندن کلاسهای روش تدریس، به اصرار مدیر مدرسه، هر روز چندساعتی را به منظور تدریس در کلاسهای بدون معلم حضور مییافت: «سروکله زدن با پسرهای دبستانی، وقت و حوصله و اعصاب میخواهد، اما به خاطر پسر خودم هم شده، تا وقتی تکلیف معلمها روشن شد، هر روز میرفتم سر کلاس ها. از صبح تا ظهر همه وقتم را مدرسه پر میکرد.
بعد از آن تمام عصر و شب، جواب پیام و گله و شکایت بقیه مادرها را میدادم. اعتراض داشتند که به چه حقی به بچهها تکلیف میدهم! چرا بچهها را وادار میکنم به انجام کاری در کلاس؟ و هر روز یک بهانه و حرف جدید. به جای تشکر، طلبکار بودند. از اوایل آبان، معلمهای جدید آمدند. هنوز هم البته یک کلاس خالی دارند، اما من دیگر نمیروم. معلمها به نوبت، آن کلاس را پوشش میدهند. بیچاره بچه ها!».
همه اینها درحالی است که سرپرست معاونت پژوهش و برنامه ریزی اداره کل آموزش وپرورش خراسان رضوی قول برطرف شدن کمبود نیرو در مدارس تا آخر مهر را داده بود، ولی تا قبل از موعد سررسید، آقای مدیرکل دوباره وعدهای یک ماهه برای رفع کمبودها داد. تأخیر در جذب معلمان جدیدالورود، علت وقایع پیش آمده بیان شد و استفاده از فرصت کارورزی دانشجو-معلمان دانشگاههای فرهنگیان، راه حلی بود که سیدامیر شوشتری مطرح کرد.
سحر، دختر بیست وپنج سالهای است که سابقه چند سال تدریس در مدارس غیرانتفاعی را دارد. او میگوید: «امسال به دلایلی از معلمی فاصله گرفتم، اما وقتی که مهر داشت به انتها میرسید و کلاس برادر کلاس چهارمی ام هنوز معلم نداشت، درخواست دادم که معلم کلاسشان بشوم. مدیر مدرسه، اول بهانه آورد که معلم کلاس چهارم و پنجم و ششم باید مرد باشد. بعد که پیگیری والدین برای آمدن معلم بیشتر شد، از من تقاضا کرد بروم سر کلاس، اما نه به عنوان معلم! فقط برای اداره کلاس.
گفتند که به خاطر کمبود بودجه، امکان استفاده از نیروهای دیگر را نداریم و حتی الامکان از دانشجو-معلمان و بازنشستهها باید استفاده کنند». اگرچه دانشجویان مراکز تربیت معلم به طور تخصصی برای شغل شریف معلمی آموزش دیده اند، باید گفت بهره گرفتن از دانشجویانی که هنوز تجارب لازم را کسب نکرده اند و فرصت حضور در مدارس حتی به عنوان دستیار معلم را نداشته اند، برای پایههای اول و دوم ابتدایی، چندان بجا نیست. از طرف دیگر به کارگیری مجدد بازنشستگان نیز باتوجه به شرایط سنی و کم انرژی بودنشان، مناسب پایههای دبستان نیست.
الیاس، دانش آموز کلاس سوم است. او درباره معلمشان که آقایی شصت وسه ساله است، چنین نظری دارد: سرکلاس همهاش پشت میز است و اصلا حوصله توضیح اضافه ندارند. من گاهی کاملا متوجه نمیشم بعضی درسها رو، اما میترسم که سؤال کنم؛ چون یک بار یکی از بچهها سؤال پرسید و گفت که درس رو نفهمیده و آقامعلم سرش داد زد. همیشه این طور نیست، ولی من دیگه میترسم».
مسئله کمبود نیرو در آموزش وپرورش، چندسالی است که با توجه به حجم گسترده بازنشستگی ها، گریبان گیر این وزارتخانه شده است، اما سؤال اینجاست که چرا راه حلی برای آن اندیشیده نمیشود؟ مگر مکانی مهمتر از مدرسه و جایی مهمتر از کلاس وجود دارد که در آن، آینده کودکان ما درحال شکل گیری است؟ مگر غیر از این است که بعد از خانه و خانواده، سرنوشت کودکان به محیط مدرسه و کلاسی که در آن تحصیل میکنند، بستگی دارد؟
در پیشرفتهترین کشورهای دنیا، سیاست گذاری در امر آموزش، اولویت اصلی دولت هاست و شایستهترین افراد به روشی اصولی و تخصصی برای معلمی انتخاب میشوند، چرا در کشوری که دین رسمی آن، شأن و منزلتی خاص برای کودکان قائل است و بیشترین تأکید را بر امر تربیت و انتخاب درست مربی دارد، آموزش وپرورش با چنین مسائل ابتداییای روبه روست؟ گویی هرسال با شروع سال تحصیلی، متولیان امر، تازه با واقعیت کمبودها روبه رو میشوند و یادشان میافتد که باید کاری میکرده اند و نکرده اند.
بهره گیری گسترده از نیروهای خرید خدمات آموزشی -که سالانه با آموزش وپرورش قرارداد همکاری منعقد میکنند- بازنشستهها و اکنون دانشجو-معلمان، همچنان باری از شانههای سنگین آموزش وپرورش برنداشته است و با سپری شدن دو ماه واندی از سال تحصیلی، همچنان مدارسی در مشهد از کمبود نیرو و دانش آموزانی از نبود معلم رنج میبرند. دبستانی پسرانه در بولوار رسالت، دبستانی دخترانه در چهارراه گاز شرقی، مدرسهای در خیابان پنجتن و دبیرستانی در طبرسی شمالی، نمونههایی از مدارس مشهد است که در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۲ هنوز کلاس هایشان بدون معلم بود.
وقتی موضوع را از خود معلمان پیگیری کردیم، نیز به نتایج بهتری دست نیافتیم. حسین، از معلمان فعال در مدارس منطقه طرق است. به اعتقاد او اکنون دیگر نیرویی وجود ندارد که در انتظار ورود به آموزش وپرورش باشد و درحال حاضر همه افراد پذیرش شده در آزمون استخدامی و حتی تکمیل ظرفیت، وارد مدارس شده و به خدمت گرفته شده اند. اما همچنان در مدارس، کمبود معلم داریم؛ به خصوص در پایه اول. همکاران من در دیگر محلات مشهد، خبر از نبود معلم به خصوص در پایه اول میدهند. در بعضی مدارس ابتدایی هم کلاسهایی با چند معلم مختلف اداره میشود!
یعنی، چون معلم ندارند، از معلمهای پایههای دیگر هربار یکی میرود و کلاس را اداره میکند و این ثبات نداشتن، آسیب بزرگی به دانش آموز میزند. استفاده از فرصت کارورزی دانشجو-معلمها هم چندان موفقیت آمیز نبوده است؛ چون ازطرفی ابلاغیه ساعت کاری آن ها، بیست ساعت در هفته است و چهارشنبهها در مدارس حضور پیدا نمیکنند و از طرف دیگر با اعلام وزارت علوم از هفته بعد، کلاسهای آموزشی این دانشجویان، حضوری میشود و باید به دانشگاه بازگردند. فقط در همین مدارس ناحیه ۲، ۳۵دانشجو-معلم درحال گرداندن کلاسها هستند.
برگشت این نیروها به دانشگاه، دوباره کلاسها را بی معلم میکند و این موضوع، نشان از ناهماهنگی بین وزارت علوم و اداره کل آموزش وپرورش دارد که خیلی دیر به فکر تأمین کمبودها افتاده اند.