در اجرای قانون بودجه و بهدنبال بروز مشکلاتی برای درآمدهای دولت، مقرر شده است که یارانههای پرداختی برای 3 دهک بالای جامعه حذف شود. اگرچه مشکلات درآمدی دولت بر کسی پوشیده نیست، بهطور اصولی از اقدامات لازمی که برای کاهش هزینهها و افزایش درآمدها انجام میشود، باید دفاع کرد، ولی این اصل بدان معنا نیست که هر اقدامی در این راه پذیرفتنی باشد. نمونه آن حذف یارانه 3 دهک بالای درآمدی است. چرا این کار درست نیست؟
ابتدا باید دید که فلسفه پرداختهای نقدی چیست؟ اگر کمک به نیازمندان است، در این صورت پرداخت به همه مردم از ابتدا اشتباه بوده است؛ حتی پرداخت مساوی نیز اشتباه است. باید تعدادی از دهکها تعیین میشدند و مثل پرداختهای کمیته امداد به آنان پرداخت میشد و سالانه نیز مبلغ آن تعدیل میشد. ارزش 45 هزار تومان سال 1389، اکنون حدود 10 هزار تومان است و تاکنون باید اضافه میشد. در دولت جدید نیز باید از همان ابتدا این کار صورت میگرفت، نه الان که 6 سال گذشته و مبالغ کلانی پرداخت شده است. این پرداخت با چنین فلسفهای کاری عقلایی و کارآمد نبود و نیست و از منطق مناسبی نیز تبعیت نمیکند؛ زیرا همچنان به همان پرداخت 45 هزار تومان ماهانه بسنده شده که هیچ توجیه عقلایی ندارد.
یک فلسفه دیگر برای این برنامه وجود دارد که مهمتر است و آن کمک به نیازمندان نیست، بلکه انتقال درآمدهای نفتی از بودجه دولت به جامعه و توزیع مستقیم آن میان همه شهروندان است. در اینجا میان فقیر و غنی فرقی نمیگذارند. همه بر اساس خانوار و تعداد اعضای آن، سهم خود را دریافت میکنند. این فلسفه مبتنی است بر حق شهروندی و با تکیه بر دیدگاه ضرورت تغییر رابطه میان مردم و دولت شکل گرفته است. دولت بهجای آنکه پول نفت را داخل بودجه خود ببرد، آن را در اختیار صاحبانش که مردم هستند، قرار میدهد و از مردم مالیات میگیرد و متناسب با مالیات دریافتی، برای آنان کالاهای عمومی مثل امنیت، قضا، حدی از بهداشت و آموزش را تأمین میکند. اگر با این فلسفه و نگاه وارد شویم، حذف 3 دهک غلط است. بهجای این کار، دولت باید نظام مالیاتی خود را اصلاح کند و نظام هزینه کردن خود را دقیق و شفاف و پاسخگو کند.
از سوی دیگر، این تنها راه برای ایجاد موازنه هزینه و درآمد در بودجه نیست. فروش بنزین از سوی دولت به قیمت لیتری هزار تومان و نیز سایر انرژیها چه معنایی دارد؟ چرا مردم مخالف افزایش قیمت حاملهای انرژی هستند؛ درحالیکه مصرف بالا و قاچاق و اتلاف منابع نتیجه این سیاست است؟
پاسخ روشن است. زیرا گمان دارند منافع حاصل از افزایش قیمتها به سود مردم نیست؛ درحالیکه اگر یقین پیدا کنند که به سود خودشان است، چرا از افزایش قیمت آن دفاع نکنند؟ اصلاح قیمت منابع انرژی دهها برابر و شاید بیشتر از حذف 3دهک به نفع جامعه و حتی بودجه دولت است. بهجای حذف یارانههای 3 دهک بالا، باید نگاه به مسئله را تغییر داد. چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.