در شرایط کنونی در یک دوراهی جدی قرار گرفتهایم. آیا نشستن در خانه و نقد و حتی تخطئه کردن کار حکومت عملی اخلاقی و سازنده است؟ آیا باید از این کار پرهیز کرد؟ این اپیدمی عمیقترین بحرانی است که جامعه ایران در چند دهه اخیر با آن مواجه شده است. البته در بدترین زمان از جهت تواناییهای مدیریت رسمی با این بحران روبهرو شدهایم. از یکسو شکاف درونساختاری، این مدیریت را بهشدت ناکارآمد کرده است و نیز منابع مالی آن بهشدت محدود است و از سوی دیگر نیز روابط خارجی آن دچار مشکل جدی است. اتفاقات دیگری نیز بهویژه در ماههای اخیر موجب بیاعتمادی روزافزون مردم به این مدیریت عمومی شده است؛ بنابراین در چنین شرایطی چه انتظاری وجود دارد که تصمیمات درست همراه با اجرای کامل و پذیرش مردم گرفته شود؟ طبعا در چنین شرایطی نیازی به نقد و تخطئه نیست. زیرا توضیح واضحات خواهد بود و باید کوشید در همین چهارچوب موجود کمک کرد تا شرایط قدری بهبود یابد. به همین دلیل تا حد ممکن از خواندن و تحتتأثیر قرار گرفتن از مطالب بی نام و نشان یا غیرمسئول باید خودداری، و آرامش روحی و روانی خود را حفظ کرد. با این حال یک نکته مهم است؛ اینکه وزارت بهداشت و مسئولان، برخلاف رفتارهای اولیه خود باید موضوع را جدیتر بگیرند و تصویر یک ابربحران را از کرونا در ذهن خود بپرورانند تا بتوانند با آن مبارزه کنند. ویدئویی که دیروز از رئیس دانشگاه علوم پزشکی گلستان منتشر شد، نشان داد که رفتار مسئولان بالاتر درباره موضوع کرونا یک رفتار بوروکراتیک یا اداری است. هنگامی که رئیس آن دانشگاه بر اساس تجربیات خود معتقد است که بیماران بستری شده مبتلا به کرونا هستند و تعداد آنها را ۵۹۴نفر معرفی کرده است، اما مقامات بالاتر فقط به افراد آزمایششده اشاره میکنند، نتیجه چه میشود؟ اینکه وضعیت سفید یک استان، یکشبه تبدیل به وضعیت قرمز میشود و حتی به استان کانون شیوع تبدیل میشود. نتیجه این رفتار چه بوده است؟ یکی از دوستانم که دوشنبه با او صحبت کردم، گفت خانه ما نزدیک پارک النگدره گرگان است. این پارک روز قبل میزبان هزاران گرگانی برای تفریح بود. گویی که هیچ خطری آنان را تهدید نمیکند. هنگامی که مردم گمان کنند وضعیت سفید است و کسی در آنجا مبتلا به این بیماری نشده است، چنین رفتارهای غیرمحتاطانهای را هم از خود نشان میدهند. علت بالا بودن نسبت مرگومیر به مبتلایان در ایران، همین است که آمار مبتلایان درست نیست. ما باید ۲ نوع آمار داشته باشیم؛ یک آمار رسمی و دیگری آمار برآوردی و تخمینی. برای مردم آمار برآوردی مهم است، و الا آمار رسمی میتواند صفر باشد، همچنان که پیش از اولین فوتی ناشی از کرونا این آمار صفر بود. اکنون نیز باید به برداشتهای پزشکان از بیماران و نیز برآوردهای آماری از تعداد مبتلایان اعتماد کرد و کل آمار و اطلس کرونای ایران را بر حسب برآوردهای آماری تهیه و توزیع کرد. کوشش وزارتخانه بهداشت و درمان باید نزدیک کردن آمار رسمی به آمار تحلیلی و برآوردی باشد. با نادیده گرفتن آمار برآوردی جز اینکه خودمان را فریب بدهیم، نتیجه دیگری نصیبمان نمیشود. وظیفه علم آمار همین است که بسیاری از واقعیات را از طریق تخمین و برآورد بیان کند. وزارت بهداشت اینها را میداند، ولی برای گریز از بیان واقعیت به آن اشاره نمیکند؛ درحالی که این نادیده گرفتن واقعیت، بدترین زیانها را برای جامعه و حتی وزارت بهداشت و مسئولان آن خواهد داشت.