فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

چرا کتاب فروشی‌ها خلوت اند؟

  • کد خبر: ۱۹۸۸۵۸
  • ۱۶ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۲
چرا کتاب فروشی‌ها خلوت اند؟
رفتم توی کتاب فروشی و پرسیدم: دیوان حافظ چه مدل‌هایی دارید؟

رفتم توی کتاب فروشی و پرسیدم: دیوان حافظ چه مدل‌هایی دارید؟

فروشنده گفت: دیوان حافظ تصحیح خانلری داریم، تصحیح سایه داریم، تصحیح قزوینی هم داریم.

گفتم: مگه حافظ قزوینی هم داریم؟ اصلا من این‌ها رو نمی‌فهمم، ولی یک مدل دیوان حافظ هست بابابزرگم داره. عید امسال از توش تراول عیدی داد. از اون دیوان تراول دار‌ها ندارید؟

فروشنده مکث طولانی کرد و بعد با ناراحتی گفت: نه! نداریم!

گفتم: زشته کتاب فروشی به این بزرگی داشته باشید، ولی دیوان تراول دار حافظ نداشته باشید. البته حق دارید. حتما، چون توش تراول زیاد داره زود زود تموم می‌شه. راستی شما کتاب‌های نسخه خطی هم دارید؟

فروشنده با تعجب نگاهم کرد و گفت: نه! اون‌ها رو فقط بعضی کتابخانه‌ها دارند، نه کتاب فروشی ها!

گفتم: این نسخه خطی چیه روی میزتون؟ پس بگید نسخه خطی داریم، ولی نمی‌فروشیم.

گفت: نسخه خطی چیه؟! این دفتر مشق پسر یکی از مشتریامونه جامونده. گذاشتم روی میز اگه اومد بهش برگردونم.

گفتم: ببخشید من همین کتاب دیگه روی میزتون رو هم نگاه کنم. وای چقدر شخصیت‌های این کتاب زیادند. تو هر صفحه هم نام‌های خانوادگی شبیه هم زیاده. به نظرتون این باعث نمیشه خواننده کتاب سردرگم بشه؟

فروشنده داد زد: نه، باعث نمیشه! چون اصلا اون کتابچه راهنمای تلفن مشهد، مال سال ۷۵هست، معلومه هر صفحه اش فامیل‌های مثل هم زیاد باشه.

گفتم: من فقط یک نقد ساده ادبی کردم. چرا این قدر آشفته شدین؟ راستی نگفتید دیوان تراول دار کی میاد؟

فروشنده با عصبانیت یک دیوان حافظ از توی قفسه برداشت و چند تا تراول هم از کشوی میزش داخلش گذاشت و روی میز کوبید و گفت: این هم دیوان تراول دار. دیگه چی؟

کارت بانکی ام را دادم و گفتم: فقط کمتر بکشید که مشتری بشم و دوباره بیام.

گفت: اگه کمتر نکشم دوباره نمیای؟

گفتم: نه.

کارت که کشید دیدم از مجموع تراول‌ها و قیمت کتاب، حتی یک ریال هم کمتر نکشیده است.

گفتم: ممکنه چند روز دیگه کتاب رو مرجوع کنم؟ آخه می‌ترسم رباعی‌های حافظ، ضعیف سروده شده باشند.

گفت: مرجوعی اصلا و ابدا قبول نمی‌کنیم ضمن اینکه حافظ غزل سرا بود.

از کتاب فروشی آمدم بیرون. حالا دیگر فهمیده بودم چرا کتاب فروشی‌ها خلوت اند، چون با یک مشتری فرهیخته، برخورد خوبی ندارند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->