به گزارش شهرآرانیوز، دل خوش کردنهای الکی را نمیخواستیم و به دنبال شنیدن واقعیتها بودیم، حتی اگر تلخ میبود؛ برای همین به سراغ کسی رفتیم که بتواند ساده و علمی صحبت کند و بشود روی تحلیل هایش حساب باز کرد.
با ایمان بابائیان در دفتر کارش، واقع در پژوهشکده اقلیم شناسی دیدار کردیم، درحالی که مشغول انجام پروژهای تحقیقاتی درباره کشورهای غرب آسیا بود. او پژوهش مشترکش با مرکزی در ایتالیا را هم به تازگی به اتمام رسانده است و سخاوتمندانه داوطلب میشود برای انتشار نتایج آن در رسانه مردم مشهد، پیش از انعکاس در ژورنالهای بین المللی.
بابائیان متولد ۱۳۴۷ و زاده درگز است و لیسانس فیزیک را از دانشگاه صنعتی شریف، فوق لیسانس هواشناسی را از دانشگاه تهران و دکتری اقلیم شناسی را از دانشگاه تبریز اخذ کرده است. تاریکی دفتر کارش به دلیل تعمیر ساختمان پژوهشکده را خیلی زود از خاطر بردیم، وقتی ناگفته هایش از شرایط اقلیمی مشهد، استان، ایران و دنیا را شنیدیم.
ساده گفت که دور زمین پتویی کشیده شده است از جنس گاز که آب و هوا را مثل گلخانه کرده است. این گاز را هم ما آدمها تولید کرده ایم و اسمش را توسعه گذاشته ایم. بارشهایی که نیست و خیلی از اتفاقهای بد دیگری که اطرافمان میبینیم نیز از همین جا آب میخورد. اوضاع بهتر میشود یا اینکه امیدی به تکرار خاطرات گذشته نیست؟ اگر این گفتگو را تا انتها بخوانید، به جواب میرسید.
سازمان جهانی هواشناسی، اقلیم را میانگین بلندمدت وضع هوا در بازه سی ساله تعریف کرده است؛ مثلا اگر بخواهیم شرایط آب و هوایی مشهد را بررسی کنیم، باید یک بازه زمانی سی ساله را در نظر بگیریم و با شرایطی که در دوره مرجع (۱۹۶۱-۱۹۹۰ میلادی یا ۱۳۴۰-۱۳۷۰ شمسی) داشته است، مقایسه کنیم.
نوسانی در کار نیست. تغییر اقلیم که ما با آن سر و کار داریم، ناشی از فعالیتهای انسانی است. تا وقتی که این رفتارها ادامه دارد، تغییر، یک سویه و به سمت گرم شدن زمین خواهد بود.
تغییر اقلیم مثل زلزله نیست که ناگهان رخ بدهد و در زمان کوتاه محسوس باشد؛ تدریجی است، نیاز به شاخصهای علمی دارد برای اینکه ببینیم رخ داده است یا نه. همین قدر بدانید که شاخصها تلفیقی هستند از میانگینهای بارش، دما، تبخیر و تعرق به اضافه برخی روابط آماری. وقتی اینها از حد آستانه عبور کنند، میگوییم تغییر رخ داده است.
بله. اقلیم ایران تغییر کرده است. خراسان رضوی و مشهد هم مستثنی نیستند. اقلیم حدود ۲۵ درصد ایستگاههای کشور (که میشود حدود ۱۰ ایستگاه) به طبقهای نامطلوب افت کرده است؛ مثلا ایستگاه گرگان از «مرطوب» شده است «نیمه مرطوب». کلا سه ایستگاه در خراسان رضوی داریم که داده هایشان کامل است و میتوانیم روند شصت ساله شان را بررسی کنیم: مشهد، تربت حیدریه و سبزوار. مشهد در دوره ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۰ میلادی «نیمه خشک» بود، اما در دوره سی ساله ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۰ میلادی «خشک» شده است؛ تربت حیدریه هم همین طور. سبزوار تغییر نکرده است. اقلیمش «خشک» بوده و «خشک» مانده است. مقداری به سمت بدتر شدن رفته است، اما نه درحدی که طبقه اش عوض شود. بقیه کشور هم همین است؛ مثلا ارومیه از «مرطوب» به «نیمه خشک» و بیرجند از «نیمه خشک» بیابانی به «فراخشک» تبدیل شده است.
تا وقتی فعالیتهای انسانی و گرمایش جهانی هست، شرایط بدتر میشود. انسانها باید تصمیم بگیرند انتشار بی رویه گازهای گلخانهای را متوقف کنند. هر وقت این کار را کردند، تقریبا به همان اندازه که زمان برده تا شرایط بشود این، زمان نیاز است تا دوباره برگردد به روال سابق. اگر بخواهیم میزان افزایش دمای کره زمین در انتهای قرن (سال ۲۱۰۰ میلادی) زیر دو درجه بماند، باید سال ۲۰۵۰ میلادی میزان انتشار گازهای گلخانهای با میزان جذب آن از سوی اقیانوس ها، جنگلها و سایر منابع جاذب یکی باشد، اما آینده روشنی برای توقف روند کنونی وجود ندارد.
غلظت دی اکسید کربن (که مهمترین گاز گلخانهای است) حدود ppm ۴۰۰ است. قبل از انقلاب صنعتی تقریبا ۳۰۰ بود. باید دوباره برسیم به همان شاخص.
نه. در اغلب شاخصها هیچ بهبودی نداریم. یکی دو ایستگاه مقداری روند مثبت دارد، اما نه در حدی که به طبقه بهتری رفته باشند. به احتمال زیاد در سی سال بعد، این ۲۵ درصد بشود ۵۰ درصد و حتی شاید بیشتر. این را هم بگویم که به شرایط امروز نگاه نکنید. الان دمای کره زمین نسبت به پیش از انقلاب صنعتی ۱.۱ درجه گرمتر شده است. اگر وضعیت کنونی ادامه پیدا کند، افزایش دمای کره زمین به حدود چهار درجه میرسد. میانگین افزایش دما در ایران بالاتر از میانگین جهانی و چیزی بین ۱.۵ تا ۲.۵ درجه سانتی گراد است. میببینید که از نظر اقلیمی چه وضعیتی پیدا کرده ایم؛ از گرد و خاک و وضعیت بارش تا گونههای گیاهی، کاهش عملکرد محصولات و. عملکرد تولید زعفران امسال را ملاحظه کردید؟
پهنه کشت این محصول از جنوب خراسان به سمت شمال خراسان در حال مهاجرت است. الان درگز، قوچان و بجنورد دارند زعفران کشت میکنند. اگر این روند ادامه داشته باشد، تا یک دهه آینده در این مناطق هم نمیشود زعفران کشت کرد و کشت آن به سمت ترکمنستان و قزاقستان میرود. خودتان تشدید معضل بیکاری را در شهرستانهایی که از قدیم زعفران کار بوده اند تصور کنید.
انجام داده ایم. پژوهشکده اقلیم شناسی با دانشگاه فردوسی مشهد این طرح مشترک را انجام داد. بیشترین عملکرد زعفران در جنوب خراسان رضوی و خراسان جنوبی هفت تا هشت کیلوگرم بر هکتار بود. بررسیها نشان داد که در سال ۲۰۴۰ میلادی این میزان نصف میشود و زعفران کارها عملا عملکردی نخواهند داشت.
دقیقا. پنج سال پیش این پژوهش را انجام دادیم، اما خیلی زودتر از آنچه پیش بینی میکردیم به نتایج آن رسیدیم. شما حساب کنید اگر با ادامه روند کنونی، دمای کره زمین چهار درجه سانتی گراد زیاد شود و ایران بالاتر از این میانگین، چه میشود.
بله. اقلیم همه ایستگاههای کشور حداقل یکی دو طبقه بدتر میشود. حتی همین الان هم داریم ایستگاههایی را که دو طبقه بدتر شده اند.
نه، در شمال غرب و سواحل خزر.
چرا داریم، اما ماجرا دو زاویه دارد: یکی تولیدکنندگان امروز گازهای گلخانه ای، دیگری کشورهایی که از دویست سال پیش آن را تولید و در جو زمین انباشته کرده اند. در آن بازه زمانی، رتبه ما حدود چهلم دنیاست. درستش هم همین است. کشورهایی مقصرند که از آن زمان گازهای گلخانهای را در کره زمین انباشته کرده اند، هر چند که به صنعتی شدن دنیا کمک کرده باشند. امروز ایران جزو ۱۰ کشور اول دنیا در انتشار گازهای گلخانهای است.
نه. یکی از دلایل مهمش این است که جامعه علمی ما به خوبی مسئولان تصمیم گیرنده را روشن و آنها را اقناع نکرده است. برخی دلایل دیگر ممکن است سیاسی باشند که من نمیخواهم به آنها ورود کنم؛ ولی به نظرم ما داریم با مجامع بین المللی در این زمینه خیلی منفعلانه برخورد میکنیم. نتیجه اش این است که نتوانسته ایم از بودجههایی که سالانه برای کند شدن روند تغییر اقلیم در دنیا وجود دارد استفاده کنیم.
امارات متحده عربی را مثال میزنم که جزو صادرکنندههای نفت و از عوامل انتشار گازهای گلخانهای است. اما میزبانی نشست اخیر تغییرات اقلیمی سازمان ملل را به عهده گرفته و این طور خودش را وارد گود کرده است. این کشور دارد به یکی از بزرگترین تولیدکنندههای هیدروژن تبدیل میشود و اقتصادش را به سمت اقتصاد پایدار و سبز تغییر میدهد.
موضوع تغییر اقلیم، بیش از اینکه فردی باشد، حاکمیتی است. مسائل کلان را نمیشود با رفتارهای خرد حل کرد. رفتارهای خرد، درصد خیلی کوچکی از قضیه اند؛ ضمن اینکه به اندازه کافی روی مردم فشار هست. ترجیح میدهم کارشناسان محیط زیست به توصیههای فردی ورود کنند؛ توصیههایی که خوب و بجا هستند، اما بنده که کارم پیش نگری اقلیم است، به این حوزه ورود نمیکنم.
عمل به مواردی که در موضوع تغییر اقلیم، بعد از رایزنیها و تلاش بسیار در برنامه هفتم توسعه گنجانده شد. مقیاس کلان یعنی پالایشگاه ها، صنعت خودروسازی و استفاده از انرژیهای پاک و مواردی از این دست. خراسان رضوی مثل بقیه استانهای شرقی و مرکزی کشور روی دریایی از انرژی خورشیدی خوابیده است. نیشابور و خواف مستعد توسعه نیروگاههای بادی هستند. در برنامه ششم توسعه حداقل ۵ درصد تولید برق از منابع تجدیدپذیر پیش بینی شده بود، اما بر اساس آخرین آمارها حداکثر به یک درصد رسیده ایم.
نه. امیدی نیست. شما دارید این گزارش را برای مردمی که دغدغه تغییر اقلیم دارند تهیه میکنید دیگر. میخواهید دغدغه شان کم شود؟ من میخواهم بگویم که ما هیچ چشم انداز روشنی نداریم، مگر اینکه همه کشورها فارغ از اختلافاتشان کمک کنند. چیزی شبیه ایام انتخابات در کشورمان که گروههای سیاسی با وجود اختلاف نظرها با هم ائتلاف میکنند. کره زمین به مثابه کشتی است. اگر این کار را نکنند، این کشتی غرق میشود.
بگذارید مثال بزنم. اگر دمای بدن انسان بشود چهل و یکی دو درجه تشنج میکند و به آستانه مرگ میرسد. کره زمین هم همین است. آستانه گرمایش زمین دو درجه است؛ بیشتر از این تشنج میکند. بالاتر برود بسیاری از اکوسیستمهای جانوری گیاهی و دریایی از بین میروند و این برگشت ناپذیر است. بر اساس برخی برآوردها چیزی حدود ۹۰ درصد از مرجانهای خلیج فارس از بین رفته اند. بسیاری از گونههای گیاهی از مناطق کوهپایهای به ارتفاعهای بالاتر رفته اند؛ اگر گرمایش بیشتر شود، از بین میروند؛ گونههای جانوری نیز همین طور.
نه. این طور نیست. در همین چند هفته اخیر نقشههای پیش بینی هفتگی مان نشان میداد که در برخی مناطق نسبت به شرایط نرمال پنج تا هفت درجه افزایش دما داشته ایم.
هر دو. گرمای ما در یک سال اخیر غیر معمولی و شاید بشود گفت بی سابقه است. باید منتظر باشیم ببینیم آمار آخر سال چه میگوید. این وضعیت در سالهای آینده بد و بدتر خواهد شد.
درست است که کشورهای دیگر مقصر انباشت گازهای گلخانهای هستند، ولی اگر بخواهیم همچنان روی این نقطه تمرکز کنیم، مشکل جهانی بدتر میشود. فقط ما نیستیم. کشورهای دیگر هم هستند.
نمیخواهم برای وضعیت آب مشهد سناریو بسازم. فقط به عنوان یک اقلیم شناس میگویم متولیان به این فکر کنند که اگر میانگین دمای شهر دو درجه بیشتر و بارشها ۲۰ درصد کمتر شود، چه میشود. من میدانم چه میشود. نمیخواهم بگویم که استرس ایجاد کنم. مدیران برنامه ریزی کنند. انتقال آب از دریای عمان مسکّن است؛ از تاجیکستان و حتی افغانستان هم همین طور. تا دو دهه دیگر یخچال هایشان ذوب و بارش هایشان کم میشود و خودشان هم دچار مشکل میشوند.
برای کرونا با حضور همه وزارتخانهها ستاد ملی تشکیل شد و برای تغییر اقلیم نه؛ در حالی که تغییر اقلیم خیلی خطرناکتر و با تبعاتی تصورناپذیر است و حیات، نسل، تمدن و همه چیزمان را تهدید میکند.