فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

رسالت ادبیات نمایش «دفاع» و «مقدس» بودن آن است

  • کد خبر: ۲۰۰۷۰۳
  • ۲۷ آذر ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۴
رسالت ادبیات نمایش «دفاع» و «مقدس» بودن آن است
نویسنده کتاب «درخت تنها» از ادبیات جنگ می‌گوید.

به گزارش شهرآرانیوز ادبیات داستانی جنگ یعنی داستانی که از جنگ، درباره جنگ و حواشی آن نوشته شود. این نوع ادبیات، جنگ را با تمام تلخی‌ها و شیرینی‌هایش به مخاطب نشان می‌دهد. با شروع جنگ تحمیلی در پایان تابستان ۱۳۵۹، ادبیات جنگ هم در ایران پدید آمد. دگرگون شدن زندگی بر اثر جنگ، مسائل تازه‌ای را در دستورکار ادبیات قرار داد. حامد جلالی، داستان‌نویس و منتقد ادبی و نویسنده رمان «وضعیت بی‌عاری»، در آخرین اثرش «درخت تنها» جنگ را دست‌مایه اثرش کرده است. گزیده‌ای از گفت‌وگوی ایبنا با او در ادامه می‌آید.

«درخت تنها» روایت زندگی و حضور «حسین برزگر» از رزمندگان لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابیطالب قم در جبهه‌ها و بعد از پایان جنگ در تفحص شهداست. چه شد که سراغ این بخش از جنگ رفتید؟

راستش من قبل از این چندین کار درباره خاطره روایت کرده بودم، البته دوتای آن خاطرات روحانیون در تبلیغ بود و یکی هم خاطره دوچرخه‌سواری که با دوچرخه یکی از کشور‌های آفریقایی را رکاب زده بود، برای همین دوستان می‌دانستند که این کار یکی از دل‌مشغولی‌های من است و به من این طرح را پیشنهاد کردند. در نهایت تحقیق درباره حاج حسین و نوشتن روایت‌خاطره ایشان را به من پیشنهاد کردند.

از طرفی من هم دنبال این بودم که موضوع‌هایی که این سال‌ها درباره این نوع ادبیات گفته‌ام در اثر خودم پیاده کنم. کما اینکه در رمان «وضعیت بی‌عاری» این کار را کرده بودم، اما دوست داشتم در یک روایت‌خاطره این اتفاق بیفتد. ترکیب جنگ با خاطرات تفحص هم کاری بود که قبلا انجام نشده و برایم جذاب بود. اینکه حاج حسین خودش حضور فیزیکی داشت و می‌توانستم با او حرف بزنم و حتی سفرکنم، هم جذابیت کار را برایم بیشتر کرد.

البته در نهایت نسخه اصلی که مطابق با اعتقاداتم درباره تحول ادبیات این چنینی بود و رساندنش به استاندارد‌های جهانی را ناشر نپذیرفت با دلایلی مانند اینکه این ناشر و این نوع ادبیات، جامعه مخاطب خاص خودش را دارد و این تحول یک‌باره، همین مخاطبان را هم از دست می‌دهد و، چون هنوز باب نشده، مخاطبان مخالف این جریان را هم جذب نخواهد کرد. برای همین مجبور شدم نسخه دومی برای نشر آماده کنم که هم در زاویه دید کاملا متفاوت بود، هم در چینش فصول و هم در نوع روایت.

اگر به فضای ادبیات دفاع مقدس نگاهی بیندازیم این روز‌ها بخش عمده نویسنده‌های این گونه از ادبیات داستانی را زنان تشکیل می‌دهد. به این معنا که زنان نویسنده در این حوزه بیشتر قلم می‌زنند. این استقبال را ناشی از چه می‌دانید؟

من ادبیات جنگ را که به معنای واقعی ادبیات، نوشته شده باشد، آن قدر که باید بررسی نکرده‌ام که ببینم دقیقا زنانه است یا مردانه، تا جایی که رمان‌ها را دیده‌ام، هیچ تفاوتی در خلق آثار جنگ بین زن و مرد نمی‌بینم. البته اینکه زنان در جمع‌آوری اطلاعات درباره این نوع ادبیات، جزئی‌نگرتر هستند، کتمان نمی‌کنم؛ اما راستش اگر نویسنده واقعا بخواهد نویسنده باشد، و اگر جزئی‌نگری را نوعی روحیه زنانه بدانیم، نویسنده باید این خصلت زنانه را داشته باشد، حتی اگر مرد باشد. به قول یونگ، آنیما و آنیموس در همه انسان‌ها وجود دارد و نویسنده باید بداند چه موقع هر کدام از این دو را فعال کند تا به مقصودش برسد.

آیا چشم‌اندازی برای ادبیات جنگ یا مقاومت متصور هستید؟

در آینده ادبیات جنگ به‌طورقطع بهتر خواهد شد و در پژوهش واقع‌بینانه‌تر خواهیم شد و این کمک می‌کند که ادبیات و هنر خلق شوند.

آیا بین ادبیات جنگ و ادبیات دفاع مقدس تفاوتی قائل هستید؟

من معنی چیزی به نام ادبیات دفاع مقدس را نمی‌فهمم، چون کلمه «دفاع» و کلمه «مقدس» هر دو موضع‌گیری هستند و هر دو دارای پیام هستند و قبل از خواندن کتاب، پیام و اطلاعات نهایی را به خواننده لو می‌دهند و دیگر مهم‌ترین اصل خواندن ادبیات که لذت و کشف‌وشهود است، در مخاطب شکل نمی‌گیرد. پس بهتر است بگوییم: «ادبیات‌جنگ» و اگر بلد بودیم درست بنویسیم و پرداخت کنیم، نشان بدهیم داریم از جنگی حرف می‌زنیم که دفاع بوده است و نه حمله و این دفاع برای مدافعینش مقدس بوده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->