به گزارش شهرآرانیوز؛ آیین ها و سنت های بسیار زیادی در سراسر جهان وجود دارد که برگرفته از روحی مشترک در بستر فرهنگ ملل و اقوام است و با مطالعه بیشتر می توان به ریشه های اصیل آن دست یافت.
شب یلدا یا شب چله، سنتی دیرین در ایران کهن است که تا امروز هم گرامی داشته می شود و پیام های بسیار زیادی با خود به همراه دارد. در واقع، اگر بخواهیم به معنای لغوی این واژه باز گردیم، با «زایش» رو به رو می شویم و بنابراین، یلدا را روزی نو و روز زایش و آغاز دوره ای جدید تعبیر می کنیم. این نوزایی با خود آداب و سنن خاصی به همراه دارد که یکی از آن آداب، برافراشتن درختی سبز در میانه فصلی سرد و بدون طراوت در درختان است و این پیامی در راستای نشان دادن نوزایی به حساب می آید. پس باید به ریشه فرهنگ درخت در آیین یلدا بپردازیم.
در هزاره های دور، نیاکان ما که در طبیعت و با طبیعت زندگی می کردند، پس از مشاهده خورشید و ماه و ستارگان و تجربه تغییرات طبیعی فصول و کوتاهی و بلندی روز و شب، فعالیت های روزانه خود را بر بنیان این پدیده های طبیعی و دگرگونی های آنها تنظیم کردند و از آنها بهره های فراوان بردند.
سپس نیاکان مان با ژرف نگری در بزرگ ترین منشاء نور مادی (خورشید) و با شناخت اثرات زندگی بخش پرتو های آن (مهر) به شناخت درونی بزرگ ترین منشاء نور مینوی (خداوند) دست یافتند و فروزهای پاک و جاودان اش همچون مهر و محبت مینوی را ستودند و کوشیدند تا برترین صفاتی را که برای او متصور بودند همچون مهر ورزی و پیمان داری و میانه روی و دادگستری را در نهاد خود نیز پرورش دهند و آن آیین را آیین مهر نامیدند.
در باورهای کهن ایرانی، سرو درختی است که ویژه خورشید و زایش مهر است؛ درختی که همیشه سبز و باطراوت است و در برابر سردی و تاریکی پایداری میکند. از این روی سرو نماد مهر تابان و زندگیبخش و نشانه نامیرایی و آزادگی و پایداری در برابر نیروهای مرگآور بود. به همین دلیل در شب زایش مهر، سرو مهر>را میآراستند و هدایایی در پایش مینهادند و با خود پیمان میبستند که برای سال دیگر نیز سرو همیشه سبز دیگری بنشانند.
براین پایه، درخت سرو از دیرباز تاکنون عضوی ثابت و جدانشدنی از باغهای بهشتگونهایرانی است که یادگار آن باغهای بهشتی هنوز روی سنگنگارههای شهر پارسه و آثار برجایمانده از نیایشگاههای مهری و نقشهای ابریشمی قالیهای باغی ایرانی و بسیاری دیگر از آثار هنری دورههای مختلف تاریخی از گبه و گلیم و ترمه گرفته تا مینیاتور و کاشیکاری در بناهای مختلف برجای مانده است.
در شب زایش مهر، سرو مهر را با نمادها و نشانههایی دیگر نیز میآراستند که هر یک نزد مهریان نشانی ویژه با پیامی رازگونه و نهفته در خویش بود. چنانکه برفراز سرو به نشانه خورشید یا مهر تابان ستارهای زرین یا سرخ برمیافراشتند و شاخههای درخت سرو را با دو رشته زرین و سیمین به نشانه خورشید و ماه میآراستند. همچنین جوانان آرزومند به امید برآورده شدن آرزویشان، به گونهای نمادین پارچهای ابریشمی یا سیمین بر شاخههای سرو میآویختند و در پای سرو نیز هدایایی میگذاشتند.
پس از گسترش آیین مسیح در اروپا، پیروان این آیین نیز به بسیاری از سنتهای مهری همچنان پایبند ماندند؛ چنانکه میدانیم امروز سنت کهن برافراشتن و آراستن سرو به صورت آذینبندی درخت کاج هنوز متداول است.
با نفوذ سلسله اشکانیان به قلمرو روم باستان و تبادلات فرهنگی این دو امپراتوری بزرگ، سنت های مهری ایران به سرزمین های نواحی اروپای امروز راه یافت و این، همزمان با رشد آیین مسیحیت در قلمرو رومیان و شباهت های فراوانی بود که در آموزه های این دو مسلک دیده می شد. چنانچه امروز مسیحیان از آب مقدس برای غسل تعمید بهره می گیرند و در گذشته، مهریان بر این باور بودند که آب نماد تقدس و پاکی است. همچنین، محل عبادت در این دو آیین که در آیین های مهری به «مهرآبه» مشهور و اینک مسیحیان و برخی ادیان بزرگ به «محراب» معتقدند.
مدتها پیش از ظهور مسیحیت، گیاهان و درختان سبز معنای ویژهای برای مردم در فصل زمستان داشتهاند. همینطور که امروزه مردم خانههای خود را با درختان کاج و صنوبر تزئین میکنند مردم باستان نیز شاخههای درختان را بر روی دربها و پنجرههای خانههای خود آویزان میکردند. در بسیاری از کشورها مردم باور داشتند که این درختان سبز آنها را از جادوگری، ارواح، ارواح شیطانی و بیماریها دور نگه میدارد.
درخت صنوبر بهطور سنتی در جشنهای مسیحیان و کافران برای هزاران سال استفاده میشدهاست.
کافران هنگام انقلاب زمستانی از این درختان برای تزئین خانههای خود استفاده میکردند. مسیحیان این درختان را نماد زندگی همیشگی با خدا میدانستند.
هیچگاه مشخص نشدهاست که این درختان برای نخستین بار برای کریسمس استفاده میشدهاند. احتمال میرود که درختان کریسمس برای نخستین بار نزدیک به ۱۰۰۰ سال پیش در شمال اروپا مورد استفاده قرار گرفته باشند. برخی بر این باورند که سنت بونیفاس درخت کریسمس را در سده هفتم میلادی ایجاد کرد. برخی نیز بر این باورند که قدمت درختان به سال ۱۵۰۰ میلادی در آلمان یا لتونی بازمیگردد.
یکی دیگر از دلایلی که نشان میدهد فرهنگ دینی مسیحیان متاثر از باورهای باستانی ایرانیان است، تقارن زمانی یلدا یا همان زایش نور با میلاد حضرت مسیح (ع) میباشد. واتیکان سالها روز میلاد مسیح را در حدود زمانی جشن شب یلدا پاس میداشته است و پس از مدتی، بنا به تغییرات رایج در تقویم، روز میلاد مسیح از ۲۱ دسامبر به ۲۵ دسامبر تغییر پیدا کرد. اما این تشابه زمان را نمیتوان بی علت با خاستگاه فرهنگی یلدا و مراسم آیینی آن دانست.
پس بر این پایه میتوان در نظر گرفت که آراستن و آذینبندی درخت سرو، سوغاتی فرهنگی تمدن ایرانی برای تمدن کنونی غرب محسوب می شود و خانوادههای ایرانی نیز می توانند این رسم کهن را بهعنوان بخشی از مراسم جشن یلدا در خانههای خود زنده کنند و پاس بدارند.