به گزارش شهرآرانیوز یک خانم، همسر یا مادر امروزی عشق را از همنوع خود آموخته است. از آن مادری که او را از کودکی تا بزرگسالی رشد داده است تا امروز همسری ایدهآل و مادری فداکار باشد. زنهای موفق در کنار مشغلههایی که روزانه با آن دستوپنجه نرم میکنند به احساس امنیت کامل نیاز دارند تا موفقتر اهدافشان را دنبال کنند. این احساس با رفتار نزدیکترین افراد به او مانند همسر و فرزندان شکل میگیرد.
گاهی گفتن جملات ساده، اما سرشار از محبت و مهربانی مثل «امیدوارم قدردان محبتهای بیدریغت باشم»، «همیشه کنارم بمانی» یا «هیچکسی نمیتواند جای تو رو برای من پر کند.» حکم نفسی تازه را برای یک زن دارد و او را در جهت برنامههایی که در پیش دارد هر چه بهتر و پربارتر ترغیب میکند. در شماره پیشرو با ویژگیهای یک خانم به عنوان یک همسر، و مادر بیشتر آشنا میشوید. اینکه چطور میتواند با درایت و مدیریت کنترل ابعاد متعدد زندگی را به دست بگیرد.
برای خیلی از خانمها و آقایان دل کندن از خانه پدری و عواطفی که بین اعضای خانواده طی سالها رد و بدل شده کاری بس دشوار است. البته هستند کسانی که در تغییر این شرایط موفق عمل کردهاند و بدون کمترین سختی و دشواری محیط زندگیشان را تغییر دادهاند. به عنوان نمونه مردهایی هستند که بهدلیل وابستگی زیاد به مادرانشان، در ازدواج نیز بهدنبال آن هستند.
در این شرایط یک همسر بادرایت برای شوهرش مادری نمیکند، زیرا در درازمدت باعث میشود که او از همسرش منزجر و درست مانند دوران نوجوانی، از خانه گریزان شود و گاهی نیز بهدنبال همسر دیگری باشد تا نیازش به داشتن همسر را تأمین کند.
یک خانم موفق در امور زندگی هیچگاه به برخی اصطلاحات منسوخ شده مثل «مردها همیشه بچهاند» و... پافشاری نمیکند. بهتر است خیلی به فکر تروخشک کردن او نباشید. از امر و نهیهای مادرانه که باعث میشود مرد از نقش تکیهگاهی خود فاصله بگیرد و به مرور زمان تبدیل به اختلاف بینتان شود، پرهیز کنید.
یک مادر نمونه جدا از نقش همسری خود، ششدانگ حواسش به تربیت فرزندانش است. یکی از مسائل مهم در تربیت کودکان نوع ارتباط آنها با دیگر اعضای خانواده از جمله خانواده پدری و مادری، اقوام، آشنایان و دوستان است. یکی از اشتباههایی که بیشتر مادرها پس از جدایی یا فوت همسرشان مرتکب میشوند این است که رابطه خود و فرزندانشان را با خانواده پدری بچهها قطع میکنند.
درحالیکه در صورت نبودن پدر، حتی بر اثر طلاق، نقشهایی که خانواده پدری بچهها دارند، مانند پدربزرگ و مادربزرگ یا عمه و عمو ازبین نخواهد رفت و بچهها برای تکمیل هویت و شخصیتشان به همراهی و حضور آنها نیاز دارند. بنابراین، اگر ارتباط با خانواده همسر آسیب جدی برای شما و فرزندانتان ایجاد نمیکند، حتما از حضور آنها برای تربیت بچهها استفاده کنید. این یک حق دوطرفه است و شما نباید با خودخواهی یا مصلحتاندیشی غیرمنطقی آن را از بین ببرید.
یک همسر و مادر موفق تنها نباید یکبعدی به زندگی نگاه کند. به عنوان نمونه لباسها شسته و اتو شده باشد یا نظارت بر تکالیف فرزندان داشته باشد. درست است که تربیت آنها بخش مهمی از زندگی به شمار میآید، اما بیتردید همه ابعاد زندگی نیست. زنی که از سلامتی، آرامش و نشاط و شادابی کافی برخوردار باشد، میتواند مادر خوبی هم برای فرزندانش باشد.
این اتفاق مستلزم این است که برنامهریزی درستی برای زندگیتان داشته باشید و همهچیز را فقط برمبنای خواستهها و نیازهای بچهها نچینید. متأسفانه در فرهنگ ما، مادر خوب کسی است که ازهمهچیزش برای بچهها بگذرد و فداکارانه خودش را وقف بچهها بکند. باید حواستان بیشتر به سلامت روح و جسمتان باشد.
این نگاه سنتی و اشتباه معمولا باعث میشود که مادرها حق داشتن یک زندگی طبیعی حتی پس از فوت یا جدایی از همسر را از خودشان سلب کنند. برقراری تعادل بین رسیدگی به امور بچهها و نیازها و خواستههایشان با توجه و رسیدگی به خودشان یک توانمندی است که تنها مادران موفق قادر به انجام آن خواهند بود.
برای یک مادر که سرشار از عشق و مهربانی است در ابتدای امر پذیرش کودک معلول کار آسانی نیست. روزانه تعداد زیادی کودک با معلولیتهای متعدد مثل کمتوان ذهنی، معلولیت جسمیحرکتی، آسیبدیده بینایی و شنوایی، اوتیسمی و... به دنیا میآیند.
یک مادر به عنوان ستون خانواده اولین فردی است که باید با موضوع معلولیت فرزندش کنار بیاید و آن را بپذیرد. او نخستین کاری که باید بکند، مراجعه به مراکز مشاوره بهزیستی یا آموزشوپرورش استثنایی در هر شهری و تشکیل دادن پرونده است.
هرچه این روند زودتر اتفاق بیفتد، یعنی مشکل زودتر تشخیص داده و برای درمان اقدام شود، شانس کودک برای داشتن زندگی طبیعیتر بیشتر خواهد شد. مشاورههای پزشکی، آموزشی، توان بخشی و خانوادگی و مددکاری اجتماعی سبب میشود یک خانواده دارای فرزند معلول به سمت اهدافی بلندپروازانه که برای کودکشان دارند سوق پیدا کنند و توانمندیهای فرزندشان راحتتر شناسایی و بارور شود.
نمیگوییم برای مادران خانهدار کار نگهداری از کودک معلول راحت است، اما به طور حتم محدودیتهایی که مادران شاغل دارند بسیار بیشتر است. به همین دلایل، برای این دسته از مادران چند توصیه کاربردی داریم:
تجربه نشان داده است که بالابردن سطح کیفی زندگی بسیار بااهمیتتر از سطح کمی آن است. به عنوان نمونه یک مادر شاغل شاید وقت کمتری را با فرزندانش سپری کند، ولی میتواند با مثبتبودن، امید داشتن به آینده، بازی و سرگرمی بیشتر و پرداختن به مسائل معنوی، وقت با هم بودن را کیفیتر کند. با این حساب به دور از انصاف است که این برچسب را به مادران شاغل بزنیم که در زندگی نسبت به زنان خانهدار کوتاهی میکنند.
از کلاسها یا برنامههای آموزشی که بتوان از آنها برای رشد و پرورش هرچهبهتر بچهها استفاده کرد بهرهمند شوید.
از کمکهای بیدریغ خانواده و دوستان فهیمتان که ممکن است شرایطی مشابه با خودتان داشته باشند، بینصیب نمانید.
گرفتن مشاورههای خوب از متخصصان این حوزه و مطالعه دراینباره را هم فراموش نکنید.توکل بر خدا را هم هرگز از یاد نبرید. کافیاست همیشه او را درنظر داشته باشید و پیش بروید. هرگز نگاه صفروصدی به شاغل بودن و دور شدن از فضای خانه نداشته باشید. درست است که باوجود بچهها، راه کمی سختتر خواهد شد، اما میتوان با سنجیدن همه جوانب و گرفتن مشورتهای اصولی یک مادر شاغل بادرایت و منطقی بود.
وقتی صحبت از جایگاه و نقش واقعی زن در خانواده و به دنبال آن در جامعه به میان میآید نمیتوان از آموزههای دینی چشمپوشی کرد. یکی از مهمترین آموزهها، آداب معاشرت با همسر و زن است.
داشتن حسن خلق: مردان با گشادهرویی میتوانند ارتباط بهتری با همسرانشان برقرار کنند. خوش خلق وخو بودن مستلزم تحمل و سعهصدر داشتن است.
اکرام و احترام به زن: چه زمانى که او دخترى در خانه پدر است و چه زمانى که همسرى در کنار شوهر یا مادرى مهربان براى فرزندان باشد.
محبت و اظهار آن: از آنجا که زنان به نسبت مردان احساسات و عواطفى بیشتری دارند، توصیه شدید به اظهار محبت مرد به همسرش شده است.
پوشاندن عیوب همسر: زن و مرد در ارتباط و معاشرت باهم باید عیوب یکدیگر را بپوشانند و یکدیگر را از گناه و خطا و اشتباه حفظ کنند.
عفو و گذشت: ممکن است زن در برخورد و رفتار و گفتارش نسبت به همسرش یا مدیریت خانه دچار خطا و اشتباه شود، در این مواقع، مردان خطاهاى همسران خویش را ببخشند و آنها را به این دلیل مورد آزار و اذیت قرار ندهند.
مشورت و تبادلنظر: در برخى مسائل که ارتباط زیادى هم با زن دارد، تصمیمگیرى مرد به تنهایى، نمیتواند صحیح و بیعیب و نقص باشد، از اینرو مشورت و تبادلنظر با زن، بهترین راه براى رسیدن به نتیجه مطلوب است.