محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز اثر پرحاشیه و خاکگرفته کمال تبریزی، پس از مدتها کشمکش و اخبار ضدونقیض، ابتدا راه پلتفرم تلوبیون را در پیش گرفت و خیلی زود به آنتن تلویزیون رسید. اگر «موقعیت مهدی» را که بیشتر برای نمایش در سینما ساخته شده بود، در نظر نگیریم، «سرزمین مادری» بیتردید بهترین محصول نمایشی تلویزیون در سالهای گذشته لقب میگیرد؛ اثری خوشساخت و باکیفیت که حتی گذر زمان و اعمال تغییرات هم نتوانسته است از جذابیتهای آن بکاهد.
این مجموعه درحالی به فصل دومش نزدیک میشود که قطعا با ورود بازیگران تازه و وقوع حوادث تاریخی نزدیکتر، مخاطبان بیشتری را هم به خود جذب خواهد کرد. در پایان کار رؤسای سازمان صداوسیما، بیشتر رسانهها به برشمردن و فهرستبندی مهمترین اقدامات مثبت و منفی آنها میپردازند و سیاههای از اثرات مختلف مدیریت نفر اول رسانه ملی را بررسی و تحلیل میکنند. طبیعتا درباره عملکرد رئیس فعلی تلویزیون هم نظرهای فراوانی مطرح میشود، اما بیشک فراهمآوردن زمینه پخش «سرزمین مادری»، یکی از نقاط روشن کارنامه جبلی لقب خواهد گرفت.
سریال «سرزمین مادری» که قبلا چند قسمت از آن با عنوان «سرزمین کهن» روی آنتن رفته بود و پس از بروز حاشیهها و گاه سوءتفاهمهای عجیبوغریبی که برای یک سریال تلویزیونی بیسابقه و باورنکردنی بودند، بهمدت یکدهه به محاق رفت. ارزش تلاش و انعطافپذیری دوسویه میان گروه سازنده و مدیریت رسانه ملی زمانی به چشم آمد که قسمتهای بیشتری از سریال پخش شد. اثری که حتی نامش هم تغییر کرده بود، با افتادن روی ریل داستانگویی، مخاطبان را میخکوب کرد و حالا مردم در انتظار حضور ستارهها در فصل دوم این مجموعه هستند؛ درحالیکه کمتر نشانی از کهنگی در روایت آن به چشم میخورد.
«سرزمین مادری» از بسیاری جهات با سریال باشکوه «در چشم باد» قابل مقایسه است؛ روایتی سرحال و جذاب از تاریخ معاصر ایران که بر مدار یک شخصیت اصلی (از کودکی تا میانسالی) نقل میشود و با نگاهی ملی، به مرور وقایع تاریخی و سیاسی میپردازد، درحالیکه با ماجراهای عاشقانه و مضامین انسانی تزیین شده است. بزرگترین ضعف این سریال، اما کیفیت بصری آن است که بیشتر حالوهوای مجموعههای تلویزیونی را دارد تا روایتهای سرحال سینمایی؛ درست برعکس سریال مسعود جعفریجوزانی که با استاندارد بصری سینما ساخته شده بود.
بااینحال، «سرزمین مادری» از منظر بازیگری اثری بسیار شاخص است، بهطوریکه بهجرئت میتوان گفت امروز گردهمآوردن اینهمه ستاره و بازیگر کاربلد در یک پروژه تلویزیونی غیرممکن بهنظر میرسد. ستاره فصل اول این اثر علی شادمان در نقش رهی است که قبل و بعد از فیلمبرداری این مجموعه هم شایستگیهایش را به نمایش گذاشته بود، اما در سریال کمال تبریزی، نسبت به سنوسالش، عملکردی عالی از خود به نمایش میگذارد.
داستان زمانی جذابتر میشود که بدانیم نقش جوانی این شخصیت را یکی از مهمترین بازیگران ایرانی دو دهه گذشته سینما یعنی شهاب حسینی بازی کرده که همواره در زمره محبوبترین ستارههای عالم بازیگری بوده است. در کنار اینها، بیش از بیست بازیگر کاربلد دیگر هم قرار دارند و دستهجمعی قصه «سرزمین مادری» را جلو دوربین میبرند. این درحالی است که کیفیت بازیگرفتن تبریزی از این هنرپیشهها هم درخشان از آب درآمده است و بهندرت بازیگری در این سریال وجود دارد که ضعف اجرایش ذوق مخاطبان را کور کند.
علیرضا طالبزاده، در مقام نویسنده این مجموعه، کاری کارستان کرده و توانسته است روایت را سرپا و درعینحال منصفانه نگه دارد. دو ویژگی مهم در کار نویسنده «سرزمین مادری» مشهود است: نخست روایت پیچیده و به دور از شعار در عرصه مجادلات سیاسی و تاریخی که حتی گاه مخاطب را دچار تردید میکند (مثل استدلالهای ضدمصدق که از زبان برخی شخصیتها مطرح میشوند) و دوم، نگارش عالی دیالوگها بهویژه در سکانسهای بحث و جدل که بدون استفاده از واژههای پرتکلف، اثرگذاری دراماتیک را دوچندان میکند.