منشادی - زمان در مغازه کوچک علیاصغر درست در زمانی که سماورهای روسی و ایرانی دستساز و چراغهای گردسوز و قندانهای برنجی کار دست در میهمانیهای خانها و در خانه اعیان و اشراف اطراف مشهد استفاده میشد، ایستاده است. مغازه کوچکی در ابتدای خیابان کاشانی که اشیایی با قدمت صدهاساله دارد، این هفته سوژه ما شد. مغازهای که یک جانباز عاشق تاریخ آن را اداره میکند و به گفته خودش هرچه سرمایه داشته، در خرید اشیای عتیقه هزینه کرده است. اصالتا گیلانی است، اما اینکه چطور سر از مشهد درآورد و چطور زمینهای کشاورزی پدرش را رها کرد و جمعآوری عتیقه را که رؤیایش بود، پیش گرفت را از زبان نوروزی میخوانید.
کل سرمایهام را عتیقه خریدم
کودکی نوروزی در میان شالیزارهای گیلان گذشته است: 30 سال است که به مشهد آمدهام و در این شهر زندگی میکنم. هر کسی هم از اصل و نسبم میپرسد، میگویم مشهدی هستم. دوست دارم من را مشهدی بدانند. پدرم کشاورز بود و من هم کمکش میکردم. نوجوانی من همزمان شد با آغاز جنگ. من هم از گیلان به منطقه کردستان اعزام شدم. نذر کردم که اگر در جنگ پیروز شویم، به مشهد بیایم. آن اوایل خیلی فکر کردم که چه شغلی را باید پیش بگیرم و چون خیلی به عتیقه و اجناس قدیمی علاقه داشتم، تصمیم گرفتم کارم را بهعنوان سمسار و عتیقهفروش آغاز کنم و به همین دلیل تمام سرمایه و داراییام را عتیقه خریدم.
مجموعه سماورهای روسی
هرکدام از طاقچههای مغازهاش مخصوص یک مجموعه است؛ ساعت، سینی، قندان و البته سماور. نوروزی میگوید از بین تمام مجموعه هایی که دارد، مجموعه سماورهای روسی برایش چیز دیگری است. با عشق به سماورهایی که از گوشه و کنار جمع کرده است، نگاه میکند و میگوید: من سماور را خیلی دوست دارم. از خانه خانها و اعیان و اشراف است. سماور سر رُستم، یکی از قیمتیترین سماورهای عتیقهای است که در مغازه دارم و آن را از یک حراجی با زحمت و مشقت زیادی خریداری کردهام. تمام سماور کار دست است. یک سماور روسی هم دارم که ارثیه یک خانزاده بوده است و به دلیل عشق و علاقهام به سماور آن را با قیمت گزافی خریدهام.
سر طاووس
اجناس قیمتی و البته عتیقه مغازه نوروزی مربوط به دوران خاصی نیست؛ او عتیقه سر طاووس را نشانم میدهد و میگوید: یکی از وارثان خان معروف مشهد، 2 عتیقه به من داده که یکی از این عتیقهها سر طاووس است که کار دست یکی از معروفترین هنرمندان ایرانی است. این طاووس را 12 سال پیش 480 هزار تومان خریدم اما الان آن را 30 میلیون تومان میخرند. این طاووس را خیلی دوست دارم و به هیچ قیمتی نمیفروشم.
باسکول قدیمی
نوروزی از باسکولی قدیمی میگوید که اندازه یک کف دست است اما تا وزن 400 کیلوگرم را میکشد: یکی از قدیمیترین و قیمتیترین اجناس عتیقه که در مغازه دارم و نظیرش در کشور نیست، باسکول روسی بسیار کوچکی است که توانایی کشیدن وزن 400کیلوگرم را دارد. این باسکول را یکمیلیون و 200 هزار تومان خریدهام اما الان قیمت ندارد. البته در بین اجناسی که میخرم، گاهی جنس شکار گیرم میآید. چند سال پیش چراغ عتیقهای خریدم که در بازار بالای 20 میلیون تومان قیمت داشت. این چراغ را هدیه دادم اما اگر بخواهم الان نمونه همان چراغ را بخرم، باید 50، 60 میلیون تومان پول بدهم.
با رفتن هرکدامشان ناراحت میشوم
نوروزی چند ماه پیش به قول خودش اجناسش را آتشکش کرده و فروخته است. او میگوید: میخواستم کارم را عوض کنم. تمام اجناسی را که داشتم، فروختم اما بعد از فروششان پشیمان شدم و دوباره جنس خریدم. به اجناسم دلبسته میشوم و هر وقت جنسهایم را میفروشم، خیلی ناراحت میشوم. در میان اجناسی که فروختم، 3 چراغ روسی، انگلیسی و ژاپنی داشتم که همیشه از یادآوری فروش آنها ناراحت میشوم.
مجموعهدار بزرگ و مغازه کاشانی
فرقی ندارد، تهرانی یا مازندرانی؛ هر کسی که برای مجموعهاش لنگ بماند، به نوروزی مراجعه میکند. نوروزی در اینباره میگوید: بیشتر مشتریهای من مجموعهدار بزرگ ایران هستند. از تهران، اصفهان، زنجان، قزوین و مازندران سفارش میدهند و میدانند جنسی را که طالبش هستند، من برایشان پیدا میکنم.
فلز آرامم میکند
عشقش به فلزاتی مانند مس و برنج را که در مغازه دارد، اینگونه بیان میکند: اجناس قدیمی را دوست دارم. از اینکه این اجناس به من یاد آوری میکنند پدران و پدربزرگهای ما چشمانشان را به زیبایی عادت میدادند و چقدر زیباپسند بودهاند، لذت میبرم. خیلیها از من میپرسند که اشیای قدیمی انرژی منفی دارند؟ من در جواب آنها میگویم فلزات آرامشبخش هستند و تاریخ و تمدن همیشه باعث آرامشم است.