الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ بسیاری از این نمادها پیش از انقلاب اسلامی هم توسط بسیاری از گروههای سیاسی مبارزاتی استفاده میشدند، اما در زمان انقلاب اسلامی به صورت گسترده توسط گرافیستهای انقلابی دوباره به جریان افتادند و در سالهای جنگ تحمیلی به بالاترین میزانشان در پوسترهای انقلابی رسیدند. هنوز هم حتی میتوان ردپای این نوع سلیقه را در برخی آثار گرافیکی نسل جدید پیدا کرد.
این نمادها آن قدر تکرار شده اند که دیگر کمتر اثری از خلاقیت را در این نوع پوسترها میتوان یافت و بسیار به کلیشه نزدیک شده اند. در این گزارش به سراغ سه گرافیست شناخته شده مشهدی رفتیم و از آنها خواستیم این جریان را آسیب شناسی کنند و بگویند چطور میتوان در پوسترهای انقلابی جریانی تازه ایجاد کرد.
احسان مهدوی، گرافیست مشهدی و عضو انجمن طراحان گرافیک ایران، پیش از هرگونه تحلیل درباره پوسترهای انقلابی، از سه دسته از اصلیترین حوزههای طراحی پوستر نام میبرد؛ حوزه فرهنگی، حوزه تجاری و حوزه اجتماعی. او میگوید: پوسترهای انقلابی در دسته پوسترهای اجتماعی سیاسی جای میگیرند. به شکل معمول در همه دنیا این دسته پوسترها خیلی خلاقانه نیستند؛ تا حدی پوسترهای تجاری نیز چنین اند.
او میافزاید: عموما پوسترهای فرهنگی آثاری خلاق هستند که در تاریخ گرافیک از آنها یاد میشود و در جشنوارهها جایزه میگیرند. مانند پوسترهای تئاتر، فیلم، ادبیات، بزرگداشت، کنسرت، گالری، جشنواره هنری و.... یک دلیل مهم خلاقیت در این پوسترها، سفارش دهنده است. در این پوسترها سفارش دهنده کسی است از جنس خود طراح گرافیک و اغلب، محدودیتهای جبههای و ایدئولوژیک ندارد.
وی با بیان اینکه کمترین میزان تفکیک طراحان گرافیک در حوزه پوسترهای فرهنگی اتفاق میافتد، میگوید: کسی که سفارش دهنده پوستر یک جشنواره هنرهای تجسمی است، دغدغه اش اغلب فقط هنر تجسمی است و خیلی افراد را براساس اینکه آدم خوبی هستند یا نه، گزینش نمیکند.
در این دسته معمولا سفارش دهنده و گرافیست خیلی خوب میتوانند با هم گفتگو کنند و به نتیجه برسند. بنابراین، نه تنها در ایران، بلکه در دنیا محصول گرافیکی فرهنگی معمولا محصولی خلاقانهتر است. این هنرمند ادامه میدهد: در حوزه تجاری و سیاسی اجتماعی چالش سفارش دهنده وجود دارد. در حوزه تجاری سفارش دهنده معمولا تولیدکنندهای است که دغدغه فروش دارد و با گرافیست هم کلام نیست.
در نتیجه، محصول این سفارش نوعی گرافیک بازاری است. این اتفاق در حوزه سیاسی اجتماعی هم میافتد و دلیلش این است که سفارش دهندهها عموما مدیران اداری هستند. فرقی هم ندارد این مدیران در جریانهای انقلابی و مذهبی باشند یا زیست محیطی و بین المللی. سفارش دهنده یک جریان اداری است که به شدت نگرانیهایی دارد. این نگرانیها که برای خودش محترم است، باعث میشود راه را برای گفتگو با گرافیست باز نگذارد و به نوعی در این زمینه مانع تراشی کند.
مهدوی که از سال ۱۳۸۷ تاکنون در دانشگاه فردوسی مشهد (دانشگاه هنر نیشابور) و مؤسسه آموزش عالی فردوس مشهد به تدریس دروس مرتبط با گرافیک پرداخته است، از موانع گفتگو و ایجاد خلاقیت در طراحی پوسترهای انقلاب یاد میکند و میگوید: یکی از ترسهای سفارش دهندهها این است که مبادا گرافیست خودش از جنس این انقلاب نباشد یا کاری کند که ما طرف دارانمان را از دست بدهیم.
این موضوع در همه دنیا به طور معمول صادق است. یا درباره آلودگی زیست محیطی نگرانی سفارش دهنده ممکن است این باشد که مبادا ما کسی را انتخاب کنیم که اعتقادی به آلودگی زمین ندارد و گمان میکند پلاستیک چیز خوبی است. این دغدغهها باعث میشود دایره گرافیستهای آن حوزه به شدت کم شود.
به عنوان مثال، برای سفارش یک موضوع سیاسی اجتماعی در مشهد، گروه کوچکی وجود دارد که مدیران اداری معمولا سراغ همانها میروند. این گروه برای آن مدیران گروهی امن هستند، چون خیالشان راحت است که این افراد کارشان را به خطر نمیاندازند؛ اما موضوع این است که جایی که احتمال خطر وجود نداشته باشد، خلاقیت کم میشود، چون یکی از مؤلفههای ایجاد خلاقیت، جسارت است.
او میافزاید: بنا به همه این دلایل در همه دنیا به ندرت کارهای سیاسی اجتماعی ماندگار و تأثیرگذار خلق شده اند. همان موارد اندک هم اتفاقا در زمان خودشان چالش برانگیز بوده و گاهی باعث شده اند مدیر سفارش دهنده از کار برکنار شود. از پوسترهای انقلابی تأثیرگذار و خلاق ایرانی میتوان آثار برادران شیشه گران، مسعود نجابتی، رضا عابدینی و ابوالفضل عالی را نام برد. در پوسترهای سیاسی اجتماعی، شاید خلاقانهترین پوسترها، پوسترهای زیست محیطی باشند.
مهمترین راه حلی که برای برون رفت از این وضع به نظر این گرافیست میرسد که البته ممکن است چندان خوشایند مدیران اداری نباشد، این است که دایره محتوایی گرافیست هایشان را گسترده کنند.
مهدوی توضیح میدهد: مدیران معمولا اول از همه سراغ گرافیستی میروند که در آن اداره کار میکند، چون کاملا بر او تسلط دارند و میتوانند بالای سرش بنشینند و حواسشان باشد اشتباهی نکند. اگر بخواهند حرفه ایتر کار کنند، سراغ مجموعه گرافیستهایی میروند که مشابهت فکری با خودشان و آن حوزه فکری دارند. این دسته معمولا کارهای بهتری ارائه میدهند، ولی بازهم دایره فکری اثر خیلی گسترش پیدا نمیکند و خلاقیت زیادی ایجاد نمیشود.
او تأکید میکند: پوسترهای انقلابی معمولا نمادین هستند و نمادها در این پوسترها خیلی محدودند؛ نمادهایی مانند مشت یا کبوتر. به محض اینکه یک گرافیست سراغ نمادها میرود، درگیر کلیشه میشود. درواقع یک دلیل اینکه پوسترهای فرهنگی پوسترهای خوبی هستند، این است که به نمادها نمیپردازند و از راههای تجسمی وارد اثر میشوند؛ یعنی سعی میکنند ناخودآگاه مخاطبشان را تحت تأثیر قرار دهند. با وجود این، در پوسترهای سیاسی اجتماعی، هدف قراردادن مخاطب با عناصر ناخودآگاه و تجسمی، ریسک زیادی دارد که نه تنها مدیران، بلکه حتی خود گرافیستها هم معمولا ترجیح میدهند سراغشان نروند.
مهدوی به گرافیستهایی که معمولا در این حوزه فعالیت میکنند، توصیه میکند دست از نمادها بردارند، چون استفاده از نمادها کلیشه شده است. همچنین، به جای آن به رفتارهای تجسمی در پوستر فکر کنند؛ یعنی به صورت ناخودآگاه با مخاطب ارتباط برقرار کنند.
این هنرمند همچنین از مدیران اداری میخواهد از تعصبات درباره آدمها و تقسیم بندی هنرمندان به خودی و غیرخودی بپرهیزند، چراکه گاهی در نتیجه این گزینش ها، کار به افراد نابلد سپرده میشود که ممکن است محصول تولیدی این افراد حتی ضدتبلیغ باشد.
به نظر حسین ششکلانی، تصویرساز، گرافیست و هنرمند هنرهای شهری مشهدی، موضوع اصلا عناصر بصری نیست، بلکه ماجرا به «فرم» برمی گردد. او میگوید: موضوع این است که هنرمندان در هر رشتهای که فعالیت میکنند، قبل از اینکه بخواهند از عناصر بصری استفاده کنند، باید به یک فرم ویژه خودشان برسند. لازمه رسیدن به فرم، شناخت و سواد بصری کامل همراه با تمرین زیاد است.
رسیدن به فرم فرایندی است که در آن زیاد فکر شده باشد؛ آن قدر که فکر به دست نزدیک باشد. وقتی دست شما فکر کند، به فرم میرسد. وقتی به فرم میرسد، ارائه هر محتوایی امکان پذیر است. در این صورت است که میبینید هنرمندی که دارای ایده و فکر است، همان نمادهای تکراری مانند «قلم» یا «مشت» را جوری طراحی میکند که مخاطب به وجد میآید.
او تأکید میکند: مشکل وقتی به وجود میآید که هنرمند به فرم ویژه خودش نمیرسد. در نتیجه، باید کوشش بیشتری به خرج دهد. با خودش فکر میکند اگر از نماد مشت استفاده نکنم، پس چه کار باید بکنم؟ امروزه از نظر دسترسی به منابع هنری (مانند تصویر در هنرهای تجسمی) مشکلی نداریم، ولی آنچه یک هنرمند را از بقیه متمایز میکند، این است که با استفاده از یک تصویر چطور یک ایده را بیان میکند. پوستر باید در مخاطب حساسیت ایجاد کند و بتواند روی او تأثیر بگذارد.
ششکلانی در توضیح راه حلهای ممکن برای رسیدن به «فرم» میگوید: هیچ کاری بدون زحمت نمیشود. هنرمندان خیلی باید کار کنند و باید بدانند زحمت هنری کشیدن در کارها، لزوما آوردهای از جنس پول و شهرت ندارد، ولی باید در هر صورت کار کنند، مانند ورزشکاری که اگر میخواهد همیشه روی فرم باشد، باید هر روز ورزش کند. هنرمندان گرافیک نیز چه سفارش داشته باشند و چه نداشته باشند، هر روز باید طراحی کنند و دنبال ایده و روشهای بیان آن بگردند، کارهای دیگران را دنبال کنند و از آنها یاد بگیرند.
او در ادامه به نقش مهم مراکز آموزشی اشاره میکند و میافزاید: اگر مراکز آموزشی نتوانند به هنرمند برای رسیدن به فرم ویژه خودش کمک کنند، ممکن است سالها طول بکشد تا اینکه یک هنرمند احتمالا بتواند به فرم خود برسد. انجمنها و تشکلهای هنری نیز نقش خیلی مهمی در رسیدن هنرمندان به فرمهای خاص خودشان دارند. متأسفانه هنرمندان خیلی به این بخش اهمیت نمیدهند. به طور معمول در دنیا این تشکلها هستند که هنرمند میسازند، نه دانشگاه ها.
از سوی دیگر، مهدی یک پسر این فرضیه را که در بیشتر پوسترهای انقلابی از عناصر و نمادهای کلیشهای و تکراری استفاده میشود، چندان قبول ندارد. این گرافیست مشهدی در توضیح میگوید: اول باید ببینیم در این عرصه چه چیزی را تحلیل میکنیم. اگر اسم آثاری را که افراد ناکاربلد تولید میکنند، پوستر بگذاریم، اصلا لازم نیست درباره آن حرف بزنیم؛ اما اگر درباره کارهای حرفهای بخواهیم صحبت کنیم، با این فرضیه مشکل دارم.
یک پسر ادامه میدهد: در تاریخ پوسترهای انقلابی، یک دوره اولیه داریم که از دوران انقلاب اسلامی شروع شده و در دوره جنگ هم ادامه داشته است. در این دوره متأثر از جریانهای مبارزاتی که در بسیاری مناطق جهان وجود داشته و همچنین به دلیل فقدان تجربههای پیشینی، از نمادهایی استفاده میشده است که بسیاری از آنها حتی به معنای واقعی متأثر از انقلاب اسلامی نبوده اند.
مثلا مشت گره کرده نمادی بود که پیش از انقلاب بیشتر توسط گروههای سیاسی پیکاری و تودهای استفاده میشد، اما، چون جنبه مبارزه را القا میکرد، گرافیستهای انقلابی نیز از آن استفاده کردند. با وجود این، در همان دوره هم اگر کارهای استادان بزرگی مانند ابوالفضل عالی یا سیدحمید شریفی آل هاشم را بررسی کنید، مصداق جدی از چنین دیدگاهی را نمیبینید.
این هنرمند و فعال فرهنگی که دبیری چند دوره جشنواره هنرهای شهری خانه بهار را برعهده داشته است، میگوید: بعد از پایان جنگ و دورههای پس از آن که نسلهای جدیدتر طراحان آمدند هم اتفاقا من بیشترین زایندگی را در این حوزه دیدم.
کارهای گروههایی مانند «نهضت مردمی پوستر انقلاب»، «کارگاه طراحی سه درچهار» یا دیوارنگارههای میدان، ولی عصر (عج) تهران در همین دسته اند. معتقدم این بخش بسیار خلاقانهتر و پیشروتر از پوسترهای تجاری بوده است. در واقع الگوها و سبکهای ایده پردازی در پوسترهای تجاری بیشتر تکرار یا از نمونههای غربی کپی شده اند.
یک پسر با اشاره به اینکه کپی کاری بیشتر در دسته فوتوشاپ کارها اتفاق میافتد، تأکید میکند: جریان حرفهای گرافیک در بازنمایی و توزیع پوسترهای انقلابی باید فعالتر عمل کند تا نسل تازه کار با این تنوع مواجه شود. برای مثال در دهه ۷۰ شاید به ندرت استادانی مانند محمد احصایی در حوزه تایپوگرافی کار میکردند، اما اکنون هنرمندان گرافیست بسیاری چه آنها که در حوزه انقلاب اسلامی کار میکنند و چه کسانی که در حوزههای دیگر یا حتی تجاری کار میکنند، از تایپوگرافی استفاده میکنند.