به گزارش شهرآرانیوز «مهد کودکها متأسفانه رهاست... گزارشهای بسیار بدی بنده دریافت کردم از بعضی از مهد کودکها که واقعا نگران کننده است. اداره کنید مهد کودکها را. مهد کودک هم فقط یک مرکز خدماتی نیست که بچه را حفظ کنند و خدمت بدهند، [بلکه]به یک معنا مرکز آموزشی و پرورشی است، منتها خب با زبان خاص خود، با شیوه خاص خود.» اینها بخشی از جملات رهبر معظم انقلاب در ویدئوکنفرانسی با حضور مسئولان وزارت آموزش وپرورش است که در سال ۱۳۹۹ درباره وضعیت مهدکودکها ابزارنگرانی کردند و به مسئولان هشدار دادند.
همین بهانهای شد تا مسئولان برای تعیین تکلیف این مراکز اقدامات خود را جدیتر و کار سامان دهی آنها را پیگیری کنند. اگرچه این سامان دهی به سادگی پیش نرفت و باعث بگومگوها و دعواهای کش دار میان سازمان بهزیستی کشور و وزارت آموزش وپرورش شد، اما در همان سال تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی به آن اختلافات پایان داد و به طور رسمی مسئولیت حوزه تعلیم وتربیت کودک و سامان دهی و مدیریت مهدها به وزارت آموزش وپرورش واگذار شد.
مدت کوتاهی از این واگذاری و شروع فعالیت سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک و راه اندازی به قول خودشان کودکستانها میگذرد، اما لازم بود در این باره ساعتی پای گفت وگوی آذر رشیدی، معاون آموزش ابتدایی آموزش وپرورش و دبیر شورای نظارت و برنامه ریزی تعلیم وتربیت کودک استان، بنشینیم و جزئیات کار را تا امروز جویا شویم. همان مواردی که هنوز برای همه ابهام دارد.
از سال ۱۳۹۹ اساسنامه سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک شکل گرفت و فعالیت رسمی خودش را از سال ۱۴۰۰ شروع کرد؛ البته اوایل، کارِ پژوهشی انجام میدادند و از ۳۱ خرداد سال ۱۴۰۱ به معاونت آموزش ابتدایی ادارات کل آموزش و پرورش استانهای کشور تفویض اختیار شد. در حدفاصل سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ اختیارات در دست شورای انتقال بود که زیرمجموعه اداره کل آموزش و پرورش استان بود و شامل مراکز غیردولتی و مشارکتها میشد.
رویکرد سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک این است که باید همه افرادی که در گذشته با مجوز بهزیستی یا غیردولتی فعالیت میکردند، خودشان را با شاخصهای سازمان هماهنگ کنند. چرا؟ چون این خواسته رهبرمعظم انقلاب بود. ایشان در سخنرانی سال ۱۳۹۹ گفته بودند: «مهدکودکها را دریابید و آنها را از نگهداشت و مراقبت به سمت تربیت بیاورید.» برای همین سازمان شکل گرفت و کارهای بسیار بزرگی هم در این راستا انجام داد.
معاونت ابتدایی در گام نخست این پذیرش، کار سامان دهی را با نظارت سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک آغاز کرد. سازمان ملی تعلیم وتربیت در گام نخست باید همه مهدکودکها را از هر مرکزی که مجوز داشت وارد فرایند تطبیق مجوز میکرد؛ یعنی آنها در گذشته از بهزیستی مجوز داشتند و کار میکردند و حالا باید مجوز خود را با معیارهای سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک مطابقت میدادند.
کار بسیار بزرگی را در کشور انجام دادیم. مدیران همه آن مؤسسات از نظر سلامت جسم، روان، اعتیاد و نداشتن سوءپیشینه غربالگری شدند. گرچه آن ملاکها و گواهیها را داشتند، اما دوباره معیارهای جدید را طی کردند. دوره توسعه شایستگی را با دانش روز حوزه تعلیم وتربیت کودک گذراندند و در مجموع مراکزی که اکنون زیر نظر ما هستند باقی ماندند و به کار خود ادامه دادند.
دردسرشان بیشتر نشده است. درواقع در طول سه سال هدفمند شده اند و در یک قالب قرار گرفته اند. سالهای گذشته هرطور که خواستند، اداره شدند. در بررسیهای خود متوجه شدیم خیلیها تأییدیه استحکام بنا نداشتند که گرفتند؛ مشکل بهداشت و تأمین فضا داشتند که برطرف شد. تعداد زیادی تأییدیه قیمت گذاری نداشتند که گرفتند. بسیاری اصلا استانداردها را رعایت نمیکردند. مراحل تأیید و مطابق سازی طول کشید، اما در نهایت به نفع آنها شد؛ حالا فعالیت خود را دارند با استانداردهای روز و شاخصهای علمی.
براساس برنامه، ۲۰۲۳ نفر وارد فرایند تشخیص شدند و از این تعداد ۶۸ نفر رد شدند؛ یعنی اکنون ۱۹۹۵ نفر زیرمجموعه ما هستند و بقیه نتوانسته اند امتیاز اولویتها و شاخصهای سازمان را به دست آورند. آنها سالیان سال خدمت کرده و کارهای بسیار بزرگی انجام داده بودند.
ما بازرسیهای دورهای داریم. کارشناسان نظارت بر مراکز به طور مداوم اینها را رصد و محتواها را بررسی میکنند. بازدیدهای میدانی مداوم هم داریم. اکنون هم در حال محاسبه شهریهها هستیم. شاید شهروندان نمیدانند که ما یک سامانه الکترونیک داریم. اگر وارد سایت سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک شوید، بخشی را به نام سامانه «شکوا» خواهید دید؛ سامانهای که از طریق آن، هر پدر و مادر، مربی و مؤسسی میتواند درحوزه عملکردها و فرایندها، شکایت خود را با خیال آسوده اعلام کند و این مسئله پیگیری میشود.
این فرایند در همه کشور از سوی سازمان ملی ابلاغ و اجرایی شد و استانها آن را اجرا کردند. درعین حال استان خراسان از نظر تعداد مراکز، یک استان بسیار بزرگ است. ما بالاترین مرکز فعال کودکستانی کشور را داریم؛ حتی از تهران هم بیشتر.
در مجموع مراکزی که وارد فرایند تطبیق شدند، یعنی به شکل زیرمجموعه سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک درآمدند، ۱۹۹۵ مرکز هستند. از این تعداد ۱۰۹۱ مرکز مستقل و فقط کودکستان هستند، ۵۹۲ مرکز زمینه دولتی دارند و ۳۸۵ مرکز ضمیمه غیردولتیها هستند؛ یعنی همان پیش دبستانیهایی که کنار مدارس قرار دارند. ازاین پس دیگر عنوانی به نام پیش دبستانی نداریم. عنوان مراکز فقط کودکستان دوره اول و کودکستان دوره دوم است.
درباره روستاها برنامه حمایتی داریم که هر سال انجام میشده است و امسال استان خیلی بیشتر به آن توجه میکند. برخی از روستاهای ما مهدروستا، یعنی همین کودکستان غیردولتی را ندارند. ما طرحی داریم به نام حمایت دولت. برنامه حمایت دولت با مهدروستا تفاوتهایی دارد. مهدروستا یک مؤسس غیردولتی دارد که آن را اداره میکند و شهریه میگیرد.
براساس طرح حمایتی دولت که از تهران ارسال و همه ساله اعلام میشود، میتوانیم تعدادی نوآموز را در قالب حمایت دولت تحت آموزش بیاوریم. حمایت دولت به این شکل است که فردی که در یک روستای محروم معلم رسمی است، میتواند در کنار دانش آموزان ابتدایی خودش، کودکان مقطع پیش دبستانی را هم آموزش دهد. همه اعتبارات و هزینهها را سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک تأمین میکند؛ یعنی نه مؤسسی در کار است، نه شهریه ای؛ یعنی این برنامه در قالب کلاسهای چندپایه برگزار میشود.
به این دلیل که شعار سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک و وزارت آموزش وپرورش «عدالت تربیتی و آموزشی برای همه کودکان» است. این یکی از طرح هایمان است. در تابستان هم یک طرح برگزار کردیم برای کودکان دوزبانه و بازمانده از آموزشهای پیش از دبستان در استان خودمان. ۱۸ هزار نوآموز روستایی و منطقه عشایری بازمانده از آموزش پیش دبستانی یا دوزبانه داشتیم که برای آنها یک دوره یک ماهه در تابستان برگزار کردیم و آموزش دادیم که شامل گروه سنی پیش یک یعنی شش سال تمام بود. این برنامه البته ارتباطی با سازمان نداشت و به طورویژه اختصاصیِ استان خودمان بود.
هدف ما از برگزاری این دوره آمادگی کودکان برای ورود به دبستان بود. چالش بزرگی که گریبان گیر نظام تعلیم وتربیت ما شده این است که کودکان وارد دبستان میشوند، در حالی که آموزشهای قبل از دبستان را دریافت نکره ادند. ما در این دوره یک ماهه فشرده آمادگی برای خواندن، نوشتن و ریاضیات را به کودکان آموزش دادیم که توانمندتر وارد دبستان شوند.
بله، طبق قوانین سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک، آموزش زبانهای بیگانه (اعم از انگلیسی، فرانسه و عربی) ممنوع است. اکنون هیچ کدام از مراکز زیرمجموعه ما این آموزشها را ندارند. این یک رویکرد است. اگر میبینید در شهر اعلام میکنند فلان مرکز آموزش زبان میدهد، حتما زیرمجموعه ما نیست؛ یا خانه بازی هستند یا از سایر ارگانها مجوز دارند. آنها که از ما مجوز دارند باید با قوانین سازمان پیش بروند.
اول این است که بدانید آیا آن مرکز زیرمجموعه آموزش وپرورش هست؟ همه مراکزی که در فرایند تطبیق وارد شده اند و زیرمجموعه ما هستند، این کار را انجام نمیدهند. در نهایت اگر هم کودکستانی آموزش زبان دارد، از قوانین تخلف کرده است و امکان پیگیری هست. اما بازهم میگویم شاید مجوز سازمان دیگری را داشته باشند؛ سازمانهایی مثل صنعت، معدن و تجارت که به خانههای بازی مجوز میدهند، اوقاف و امورخیریه یا ارشاد. روی تابلوی کودکستانهای مجوزدار ما نوشته است: «کودکستان غیردولتی».
در گذشته سامانه «سیدا» را برای آمارگیری داشتیم، اما به این دلیل که مجوزها تغییر کرده است در آن سامانه ثبت نمیشود. سال گذشته حدود ۷۶ هزار نوآموز داشتیم و امسال هم تقریبا همین تعداد است؛ با احتمال کمی افزایش در همه استان. دوره اول کودکستان از تولد تا دوسالگی و دو تا سه سالگی است. دوره دوم کودکستان هم شامل سه تا چهار، چهار تا پنج و پنج تا شش سالگی است.
درست است. ازاین پس باید بگوییم دوره اول کودکستان و دوره دوم کودکستان.
ما در برنامه رسمی، آموزش زبان نداریم. اعتقاد نظریه پردازان و متولیان تعلیم وتربیت کودک این است که برای آمادگی و قبل از ورود به دبستان، کودک باید مهارتها را آموزش ببیند. آموزش زبانهای دیگر خیلی خوب است، اما باید بروند سراغ مراکزی که تخصص آن را دارند، یعنی آموزشگاههای زبان. ما قصد داریم مهارت آموزی را در سه قالب بازی، اسباب بازی و هم بازی آموزش بدهیم. ما کودک را برای اجتماعی شدن آماده میکنیم. مراکز ما مکانهای آموزش زبان نیستند.
بله. شعار سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک، توانمندسازی خانواده و تعلیم وتربیت کودک است.
بر هیچ کس پوشیده نیست که چهل سال نظام تعلیم و تربیت زیر هفت سال بدون متولی بود و انواع سازمانها و ارگانها به آن ورود کرده بودند. سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک به عنوان یک سازمان نوپا، به صورت زیرساختی کار خود را خیلی خوب شروع کرده و در حال پیش رفتن است.
اینکه قرار باشد ۳۲ هزار مرکز در کل کشور در این یک سال و نیم تحت پوشش بروند و سر و سامان بگیرند، کار بسیار سختی است؛ اینکه فردی با سی سال خدمت تحت پوشش یک ارگان، قرار باشد از سازمان و قوانین جدیدی تبعیت کند آسان نیست. جمع آوری بانک اطلاعاتی و بسیاری موارد دیگر در همین مدت انجام شد. به راحتی میگویم توفیق بسیار بزرگی اتفاق افتاد و این را مدیون سازمان ملی تعلیم و تربیت و تلاشهای معاونت آموزش ابتدایی ادارات کل هستیم.
معاونت آموزش ابتدایی ادارات کل با دست خالی پیش آمد؛ یعنی همه آمدند بدون اینکه هیچ اطلاعاتی از نحوه عملکرد و مجوزها داشته باشند. حتی پروندههای این مراکز را نداشتیم. جمع آوری همه آنها و تأیید سلامت جسم و روان، کار زمان بری بود، اما اتفاقات خوبی افتاد. بهترین نتیجه آن این است که اکنون هر پدر و مادری که دغدغه تعلیم و تربیت دارد، میتواند تلفن همراه خود را بردارد و وارد سایت سازمان ملی تعلیم و تربیت و پس از آن وارد بخش کودکستان یاب شود و آنجا فهرست کودکستانهای معتبر را ببیند و با خیال آسوده فرزندش را ثبت نام کند.
آنجا همه مراکز تحت پوشش سیستم یکپارچه دادهها و اطلاعات قرار گرفته اند و از همه مهم تر، محتوای کودکستان در قالب رویداد ملی «یارستان کودکستان» یکپارچه سازی شده است؛ یعنی کودکستانهای ما دیگر نمیتوانند هرمحتوایی را آموزش بدهند. ما یک رویداد ملی داریم به نام «یارستان کودکستان» که هرسال قبل از مهر ماه یک بسته محتوایی معرفی میکند برای همه کشور، و مؤسسات موظف اند این محتوا را اجرا کنند؛ یعنی هرکس نمیتواند به تشخیص خودش عمل کند. این محتوا زیر نظر سازمان و موردتأیید متخصصان و دکترین تعلیم و تربیت کشور است.
همین الان هم تغییرات خوبی رخ داده است. همین آموزش نوآموزهای دوزبانه که در تابستان انجام شد، مؤثر بوده است. امسال در بحث سنجش بدو ورود به مدرسه عملکرد کودکان ما بهتر از سنوات قبل بود؛ چون محتواها در راستای آموزش دبستان بود. پیش ازاین معاونت آموزش ابتدایی، کودک را از کلاس اول در اختیار داشت تا کلاس ششم، اما اکنون از بدو تولد او را در اختیار آموزشهای خود دارد تا دوازده سالگی. در حقیقت ریل گذاریها اتفاق افتاده است و زیرساختها در حال چیده شدن هستند.
شهریهها در حال یکپارچه و واقعی شدن هستند؛ زیرا ما به دنبال شهریههای یکپارچه هستیم. این روند کمی زمان بر شده است، چون کار بزرگ، سخت و کشوری بوده و به قول عزیزان در نظام تعلیم وتربیت انقلابی رخ داده است. معاونت آموزش ابتدایی استانها را درگیر کرده است و اکنون صددرصد امور سازمان را معاون آموزش ابتدایی هر استان انجام میدهد و دبیر شورای نظارت و برنامه ریزی سازمان تعلیم وتربیت کودک در استان شناخته میشود.
smttk.gov.ir آدرس سایت خدمات الکترونیک سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک است که والدین میتوانند برای گرفتن خدمات وارد آن شوند.
ما آموزش مؤسسان را به صورت یکپارچه شروع کردیم. آموزش مدیران مراکز را به صورت تخصصی در قالب دورههای توسعه شایستگی و فردی پیگیری میکنیم و در گام بعدی هم در طرح مرشد، آموزش مربیان مراکز کودکستانی را در برنامه خواهیم داشت. این برنامه هم به احتمال فراوان در فروردین ماه سال آینده اجرایی خواهد شد.
شکایتها خیلی کمتر شده اند، اما به این نکته هم دقت کنید که از ۱۹۹۵ مرکزی که برای ما باقی مانده است، همه مشکل دار نبوده اند. تعداد کمی که نقص داشتند در این فیلتر اصلاح شدند. در گذشته برخی کودکستانها به هرمرکزی شباهت داشتند جز مکان آموزشی. انقلاب در نظام تعلیم و تربیت برای این رخ داد که این به هم ریختگیها را سامان بدهد.
برای اولین بار در بحث آموزش قبل از دبستان میگوییم پدر و مادر عزیز! اگر قرار است کودک در مراحل بعدی رشد موفق باشد، باید قبل از هفت سالگی مهارتها را آموزش ببیند. این سازمان تشکیل شد که فردا کودک در مدرسه دچار مشکل نشود. هم خانواده توانمند بشود، هم کودک؛ در حقیقت قرار است پایه مباحث رشدی کودکان را شکل بدهد.