سعیده ساجدی نیا - حالا دیگر شمارش معکوس برای پایان سال ۹۸ هجری شمسی آغاز شده است. نوبتی هم که باشد، وقت آن است که تریبون را در اختیار کسانی بگذاریم که یک سال گذشته را به عشق و امید همراهی شان قلم زده ایم، برای مطرح کردن و پیگیری مشکلات محل زندگیشان دویده ایم و تمام توان خود را برای پیگیری خواستههای بحقشان به کار بسته ایم! حالا به رسم ادب و قدرشناسی از مخاطبان همیشگی و دل سوز شهرآرا، این بار نیز در واپسین روزهای سال به سراغشان میرویم تا نظرات و پیشنهادهای آنها را تحت عنوان «روزنامه شهرآرا یک سالی که گذشت» جویا شویم. اما این بار تفاوتی با سالهای قبل دارد. هرسال این دوستان را به دفتر روزنامه و تحریریه شهرآرا دعوت میکردیم و با حضور مدیران ارشد روزنامه گپ و گفتی میکردیم تا از نظرات آنها استفاده کنیم، اما حالا به دلیل زنگ خطری که ویروس کرونا به صدا درآورده است، ناگزیر شدیم به صورت جداگانه و تلفنی پای صحبتها و گاه گلههای این عزیزان بنشینیم؛ ضمن اینکه به همین دلیل دسترسی به همه مخاطبان قدیمی برایمان میسر نشد و از این بابت عذرخواهیم و امیدواریم در فرصتهای بعدی میزبان همه آنها در شهرآرا باشیم.
دوست دارم همیشه عالی باشید
امین گلکار، مخاطب ۳۵ سالهای است که دست کم ۵ سال از زمان پیوستنش به خانواده شهرآرا میگذرد و تقریبا هیچ یک از صفحات روزنامه از دید او دور نمانده است و درباره بیشتر صفحات، حضور ذهن دارد و علاقه خاصش به ضمیمه «روز نو» است. میگوید: مطالب خیلی خوب و مفیدی در این ضمیمه چاپ میشود، به ویژه در صفحه نخست ضمیمه که به دنیای مجازی میپردازد و هرروز مطالب جالبی به نقل از حجت الاسلام زائری چاپ میکند که برایم جذاب است و علاقه زیادی به خواندن آن دارم.
گلکار از مشتریهای پروپاقرص جدول نیز هست و از اینکه بعضی وقتها به دلیل نبود فضا، جدول حذف میشود و به چاپ نمیرسد، گله میکند. درعین حال میگوید: گاهی اشتباهاتی نیز در جدولها وجود دارد که موارد را به روابط عمومی روزنامه اطلاع میدهم. دوست دارم زحمتی که عزیزان میکشند، با دقت بیشتری به دست مخاطب برسد و اشتباه نداشته باشد.
این مشترک روزنامه درباره صفحه گردشگری نیز میگوید: بارها از مکانهای دیدنی، اما مغفولی که در این صفحه گزارش شده است، استفاده کرده ام و حتی اگر زمان کافی برای مطالعه همه گزارشها نداشته ام، از اینفوگرافی مطلب نهایت بهره را برده ام. به نظرم استفاده بیشتر از اینفوگرافی در صفحات مختلف روزنامه کمک شایانی به جلب مخاطبانی میکند که از نظر زمانی در مضیقه اند یا اساسا حوصله خواندن مطالب طولانی را ندارند، اما درعین حال طالب اطلاعات اند.
«دوست دارم همیشه عالی باشید.» گلکار با بیان این مطلب به برخی اشتباهات در ضمیمه ورزشی روزنامه اشاره میکند و میگوید: با اینکه یک مرد هستم، اما با تمام وجود از مطالبی که در زمینه ورزش بانوان کار میشود لذت میبرم و به صورت ویژه، اخبار فوتسال بانوان را دنبال میکنم. به نظرم این رویکرد برای شهری مانند مشهد عالی و افتخارآمیز است.
صفحه دیگری که این مخاطب پروپاقرص و دل سوز شهرآرا به نقد آن میپردازد «گزارش» است. او میگوید: افتخار میکنم وقتی میبینم خانمهای خبرنگار پا به نقاطی میگذارند که کمتر مردی جرئت رفتن به آن مکانها را دارد. بارها گزارشهای خبرنگاران این صفحه را خوانده ام و به وجودشان بالیده ام. قلم خانم آل ابراهیم و جسارتشان را در پرداختن به سوژههای حاشیه شهر خیلی دوست دارم، حاشیه شهری که متأسفانه ساکنان آن با انبوهی از معضلات دست و پنجه نرم میکنند و باید بیش از این مورد توجه دیگررسانهها و مسئولان قرار بگیرد.
امین گلکار به اراضی رهاشده آستان قدس رضوی اشاره میکند و میگوید: همان طور که تولیت محترم آستان چندی پیش بیان کردند وضعیت موجود مورد رضای حضرت رضا (ع) و خداوند رحمان نیست که نه تنها از این امکانات برای مردم مستضعف استفاده نمیشود بلکه این اراضی به پناهگاهی برای معتادان متجاهر و کارتن خوابها و محلی برای انباشت زباله تبدیل شده است و روزی نیست که پتک سوءمدیریتها و برخی بی تدبیریها بر سر قشر ضعیف شهر کوبیده نشود و خانوادهها از این بابت متضرر نشوند، مسئلهای که خبرنگاران شهرآرا در طول سال ۹۸ به خوبی به آن پرداختند.
او ادامه میدهد: در نهایت به صفحه خودمان یعنی تریبون شهر بازمی گردیم که پیامکهای مخاطبان در این صفحه صادقانه منعکس میشود. نکته خیلی مهم و شایان توجهی که در گزارشهای این صفحه برای من اهمیت دارد، این است که بارها دیده ام بخشهای مختلف شهرداری مورد سؤال و پیگیری قرار میگیرند تا جایی که گاهی این پیگیریها به یک چالش مهم و البته تأثیرگذار تبدیل میشود. خوشحالم که بگویم برخلاف سالهای نخست کاری این روزنامه، حالا شهرآرا دیگر بولتن و روابط عمومی شهرداری نیست بلکه پلی است میان رنجهای شهروندان و بخشهای مختلف شهرداری. این روند بر اعتماد مخاطبان میافزاید.
به چنین مدیریتی و در رأس آن به جناب کلائی، شهردار جوان و محبوب شهرمان، تبریک میگویم و میخواهم در جهت طرح و رفع مشکلات مردم با همین فرمان پیش بـروید. خداقوت.
برای شهرآرا دنبال سوژه میگردم
«وقتی مسائلی که مطرح میکنم پیگیری و منجر به نتیجه میشود، بیشتر به همراهی با شهرآرا تشویق میشوم، به طوری که به هر نقطه از شهر که میروم، در حال یافتن سوژههای مناسب و گاه متفاوت برای خبرنگاران تلاشگر این روزنامه هستم، چون خودم را یکی از آنها میدانم و دوست دارم همیشه در کنارشان باشم.» اینها را نسرین اباذریان، مخاطب دیگر شهرآرا، میگوید. او متولد ۱۳۳۷ است و به عنوان یک شهروند مسئول و حساس، بارها موضوعات مختلفی را به اطلاع روزنامه رسانده است.
مهمترین دغدغه این روزهای خانم اباذریان، کودکان کار و زباله گرد در شهر مشهد است. میگوید: در میان همه توصیهها و هشدارهای بهداشتی، آن هم در زمان اپیدمی کرونا، این قشر از جامعه انگار به فراموشی سپرده شده اند. چند شب پیش با تعدادی از این زباله گردها هم کلام شدم و متوجه شدم بیشتر آنها از قلعه ساختمان و محلههای اطرافش به محدوده هاشمیه میآیند. پرسیدم این وقت شب چگونه به خانه هایتان بازمی گردید؟ گفتند: با اسنپ. این مسئله یعنی آلودگی و بحران بیشتر در کمین مشهدی هاست، اگر مسئولان و رسانهها به حلقههای گمشده در ابتلا به کووید ۱۹ دقت لازم را نداشته باشند.
این مخاطب شهرآرایی معتقد است اگر در سال آتی، برنامه ریزی جدیای برای افزایش اطلاعات عمومی و پزشکی مردم در شهرآرا صورت بگیرد، خیلی مؤثر خواهد بود.
برای نمونه بسیاری از شهروندان درباره کاشت یک نهال ساده هم اطلاعات ندارند و چه بهتر که رسانه شهرداری این آموزشها را به زبان ساده در اختیار مردم بگذارد؛ مثال دیگر اینکه دستگاههای شارژ من کارت در خیلی از ایستگاههای اتوبوس و قطارشهری نصب شده اند، اما بیشتر مردم نحوه کار با آن را نمیدانند.
اباذریان با اظهار نگرانی درباره بی توجهی و بی تفاوتی برخی شهروندان نسبت به همدیگر، اظهار میکند: این روزها افسردگی بیماری رایج در میان مردم و خانواده هاست و علت اصلی آن هم به رویکرد خودمان به یکدیگر بازمی گردد. روحیه کمک و همدلی متأسفانه خیلی کم رنگتر شده است و همین مسئله جامعه ما را به سوی رواج بیماریهای روانی و برخی اختلالات سوق داده است.
این مشترک شهرآرا همچنین از خبرنگاران درخواست میکند برای ساماندهی دست فروشان شهر پیگیری لازم را داشته باشند تا این افراد هم از بلاتکلیفی و سرگردانی نجات پیدا کنند. وضعیت اقتصادی به گونهای شده است که اگر همین روال ادامه پیدا کند، باید در روزهای نه چندان دور شاهد افزایش تعداد دست فروشان باشیم و این بهداشت روان دیگر افراد را نیز به مخاطره میاندازد و به نظر میرسد مدیریت شهری باید تا دیر نشده است فکری برای این مسئله بکند.
موضوع دیگری که این مخاطب به آن اشاره و به عنوان یک درخواست مطرحش میکند افزایش تعداد سطلهای زباله در شهر است. میگوید: کنار هر ایستگاه اتوبوس، یک صندوق خیریه و کمک نصب شده است، چه میشود اگر یک سطل زباله هم بگذارند که مسافران زبالهها را در اطراف ایستگاهها یا در داخل وسایل نقلیه عمومی رها نکنند؟! رسانهها باید بیش از این به فرهنگ سازی در این موارد بپردازند و مردم را از این موضوعات آگاه کنند.
پیشنهاد دیگری که این شهروند به شهرآرا میدهد، ایجاد ستونی برای راهنمایی و مشاوره افراد در زمینههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، حقوقی و اقتصادی است. اباذریان معتقد است: ایجاد چنین فرصتی برای مخاطبان به ایجاد انگیزه در آنها برای روزنامه خوانی منجر میشود و فضای امنی را برای طرح پرسشها و دغدغه هایشان ایجاد میکند.
«شهرآرا» «ایران آرا» شود
حالا وقت تماس با یکی از قدیمیترین مشترکان شهرآرا رسیده است. فردی که در تمام این سالهای پرفراز و نشیب در کنار شهرآرا بوده و همواره با نظراتش ما را در پیشبرد اهدافمان حمایت و یاری کرده است.
دکتر تقی نفریه نزدیک به ۹۰ بهار را دیده است و همچنان توانمند و پرانرژی مطالب رسانهها را رصد میکند. وقتی با او درباره روند کار شهرآرا از گذشته تاکنون هم کلام میشویم، با قاطعیت میگوید: خوشحالم که بگویم شهرآرا توانست با وجود همه مشکلات و موانع، رو به جلو پیش رود، به طوری که حالا با روزنامههای کثیرالانتشار کشوری رقابت میکند و حتی از بعضی نیز پیشی گرفته است. این مخاطب شهرآرا میگوید: صفحه یک و ۲ روزنامه را خیلی دوست دارم و از اینکه میبینم خیلی وقتها حتی شهرداری را به چالش کشیده اید تا دردی از مردم دوا کنید، خدا را شکر میکنم. معتقدم همین رویکرد باعث پیشرفت شهرآرا و افزایش اعتماد مخاطبان شده است و حقیقتا تحسین برانگیز است. نفریه ابراز امیدواری میکند که شهرآرا در آینده نزدیک با تبدیل شدن به رسانهای کشوری «ایران آرا» نام گیرد.