به گزارش شهرآرانیوز «ایدهاش با خرید یک پازل هزارتکه شروع شد، اختصاص دادن میز غذاخوری به میز پازل. یک روز وقتی چشمش به بسته پازلی افتاد که مدتی پیش خریده بود، گفت بیا تکهها را روی همین میز عریض و طویلی بریزیم که بعد از فراگیری کرونا دیگر هیچ مهمانی به خود ندیده است.
ابتدای کار، چیدن گوشهها بود و راحت. جز من و برادرم کسی به پازل اعتنایی نمیکرد، ولی کمکم چیدنش حساس و درگیرکننده شد طوری که گاه و بیگاه پدرم پشت میز مینشست و یک قطعه از پازل را دستش میگرفت و برای جایگذاریاش سخت درگیر میشد.
البته بیشتر بعدازظهرها، خانوادگی در فکر تکمیل پازل بودیم و میزی که پیشتر عادت داشت همزمان پذیرای تعدادی میهمان رودربایستیدار برای وعدههای شام یا ناهار باشد، حالا راه و بیراه کسانی را دوروبر خودش میدید که جاهای خالی پازل دائم ذهنشان را قلقلک میداد و آنها را به حل مسئله وامیداشت.
گاهی صدای بابا و مامان از حوالی همان میز خلاقیت میآمد که بعد از سلاموعلیک صبحگاهیشان درگیر قطعه بالا، سمت چپ شده بودند و گاهی با نشستن برادرم پشت آن میز سکوت و تفکر در خانه حکمفرما میشد.»
اگر پای صحبتهای افراد کارآفرین بنشینیم، از این دست روایتها کم ندارند. روایتهایی که سادهاند و با مسئلهگشاییهای پازلی شروع شدهاند، ولی مسیر را برای رسیدن به جهان بزرگ کارآفرینی هموار کردهاند. از همینرو به مناسبت روز کارآفرین میخواهیم درباره آماده کردن بسترهای کارآفرین شدن کودکان بیشتر بگوییم. اینکه ما بزرگترها از چه راههایی میتوانیم فرزندانمان را به سمت ایده پردازی و خلاقیت سوق دهیم.
مهارتآموزی همان اتفاقی است که به افراد فرصت میدهد استعداد و ظرفیت یادگیریشان را در شاخههای مختلف بیازمایند. برای نمونه نوجوانی که تابستانها را کنار دست پدرش در خیاطخانه کمک میکند، اگر در آینده بخواهد کنار شغل اصلیاش یک کارگاه خیاطی هم راه بیندازد، خیلی باتجربهتر از جوانی است که تازه میخواهد وارد این راه شود. آشنا کردن کودکان با حرفههای خانوادگی سبب میشود در دوره جوانی و زمانی که میخواهند کسبوکاری راه بیندازند، گزینهها و تجربههای شغلی و مهارتی متنوعی داشته باشند.
شاید برخی پدرومادرهای امروزی مایل نباشند فرزندانشان در دانشگاه تجربه دیگران بیاموزند، ولی این تجربهآموزی اگر هدفمند باشد برای آیندهشان بسیار سودمند است. برای کارآفرین شدن، تعیین هدف و برنامهریزی بخش جداییناپذیر ماجراست و به همین دلیل باید به کودکان بیاموزید که اهداف واقعبینانهشان را بنویسند و برای رسیدن به آنها بکوشند.
بهتر است به فرزندانتان اجازه بدهید با پیامدهای کار و تصمیم اشتباهشان روبهرو شوند. برای نمونه در یک بعدازظهر تابستان تصمیم میگیرید با نوجوانتان پیاده به پارک محلهتان بروید. در راه فرزندتان چشمش به وسیلهای میافتد که از شما انتظار دارد آن را برایش بخرید. شما به او توضیح میدهید که این وسیله مورد نیازش نیست، ولی همچنان اصرار دارد که آن را برایش تهیه کنید.
در اینجا با خرید موافقت کنید، ولی بگذارید فرزندتان با پول توجیبیاش وسیله غیرضروری را بخرد. با این شیوه، پساندازش را از دست میدهد و به این فکر میکند که برای خریدهای ضروریاش دیگر پول ندارد؛ بنابراین به انتخاب اشتباهش پی میبرد و برای موقعیتهای بعدی تصمیمهای بهتری میگیرد.
بازیهای ساختنی مانند لگوها را هم در سبد خرید بگذارید تا به هدفتان یعنی تربیت خلاق برسید. بازیهایی در بازار وجود دارند که میتوانند مهارت حل مسئله را در کودکان تقویت کنند. کتابفروشیهای کودک و نوجوان هم یکی از بهترین مکانها برای گذراندن بعدازظهرهایی است که قصد باهم بودن دارید.
افزون بر بازیها، کتابهایی هم در این فروشگاههاست که کودک باید در آن دنبال اشتباههایی در تصاویر بگردد یا تصاویر مخفی را کشف کند. از این کتابها برای فرزندتان بخرید، زیرا مهارت حل مسئله را در آنها تقویت میکند. پازلهایی که تعداد قطعههای آنها متناسب سن کودکان باشد هم برای تقویت مهارت حل مسئله بسیار مفید هستند.
واقعیت این است که از کودکی باید به فرزندانتان در زمینه کارآفرینی آموزش دهید تا آنها بتوانند در آینده فرصتهای مناسبی را برای خودشان ایجاد کنند.
اگر جمعیت زیادی از فارغالتحصیلان بیکار به این اصل توجه داشتند، اکنون همهشان این انتظار را نداشتند که با پایان تحصیلات برایشان دعوتنامه شغلی بیاید، بلکه اینها بودند که برای دیگران فراخوان دعوت به همکاری میفرستادند؛ بنابراین بهتر است پدرومادرها در موقعیتهایی که در زندگی برایشان پیش میآید دنبال راهحل مناسب باشند تا فرزندشان هم رفتهرفته مهارت حل مسئله را از آنها بیاموزد.
آموزش مهارت حل مسئله سبب میشود فرزندتان خلاقتر، در رهبری و مدیریت توانمندتر و در جامعه اعتماد به نفسش بیشتر شود. به گفته فعالانی که در عرصه کسبوکارهای مختلف و کارآفرینی هستند داشتن این تواناییها از نان شب هم واجبتر و لازمه راهاندازی هر کسبوکاری است؛ بنابراین شما باید از نظر روانی محیطی را فراهم کنید که فرزندتان بتواند راهحلهایی که برای برطرف کردن مشکل به ذهنش میرسد را آزادانه بیان کند، بدون ترس از مسخره یا قضاوت شدن.
پدرومادرها باید اجازه بدهند کودکان با مشکلات دستوپنجه نرم کنند. برای نمونه اگر خواهر و برادری در خانه سر مالکیت اسباببازیها دعوایشان میشود، بهتر است والدین دورادور رفتارشان را کنترل کنند و این فرصت را در اختیار بچهها بگذارند تا خودشان مشکلشان را حل کنند.
مداخله پدرومادرها زمانی لازم است که بحث و درگیری بین فرزندان بالا گیرد و آسیبزا شود. پدربزرگها و مادربزرگهای قدیمی باور داشتند نباید لقمه حاضر و آماده دست بچهها داد و همیشه کمی سختی دادن به بچهها مجاز است.
وقتی یکی از کارهای خانه یا تزیین روی غذا را به فرزندتان میسپارید حتما بخواهید خلاقیت و ابتکار عمل داشته باشد. همیشه لازم نیست کارها موبهمو انجام شود، بلکه باید به بهترین صورت انجام شود تا به موفقیت کلی آنها کمک کند.
از همان دوره کودکی، سواد مالی را به کودکان خود بیاموزید.
با زبانی که متناسب سن فرزندتان است درباره اهمیت پسانداز و سرمایهگذاری و راههایی که میتوان کسب درآمد داشت باهم صحبت کنید. همچنین به کودکانتان زمان بدهید تا آزمون و خطا کنند.
پول توجیبی یکی از همین آزمون و خطاهاست. بچهها با پول توجیبی مشخص در طول زمان یاد میگیرند چگونه مسائل مالیشان را حل کنند.
میتوانید با کودکتان درباره کارهایی که میکند صحبت کنید.
برای نمونه وقتی با لگوهایش، سازهای را میسازد از او بپرسید اگر قصد ساختن یک برج را داشته باشیم به چه مصالحی نیاز داریم یا اینکه سازهای که در ذهن دارد چه تفاوتی با سازههای ساخته شده دارد.
این نوع همراهی کردن با کودک در حین بازی میتواند جنبههای خلاقیتش را افزایش دهد و درهای جدیدی را به روی او باز کند.
کودکتان را ترغیب کنید بیشتر بداند. بچهها معمولا پرسشهای زیادی دارند. سعی کنید با حوصله به پرسشهایشان گوش کنید و پاسخهایی بدهید که ذهن کنجکاو آنها را فعالتر کند. اجازه ندهید راهحلهای تکراری برای حل مشکلات داشته باشند. یک راه عملی برای این موضوع اجازه دادن برای حضور فرزندان در اجتماع است. آنها را محدود نکنید. برای نمونه وقتی در پارک هستید بچهها را از رفتن به هر سمتی یا صحبت کردن با دیگران منع نکنید.