آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز وقتی صحبت از حضور اثرگذار اجتماعی و مشارکت در فعالیتهای جمعی میشود، خیلی از ما ذهنمان سمت کارهای دانشجویی، حضور فعال در همایشها و نشستها یا مثلا مقابله با آسیبهای محیطزیست میرود و شاید کمتر متوجه باشیم که انتخابهای ما بالاترین سطح از مشارکت اجتماعی است و نهفقط بر آینده خودمان بلکه بر آینده جامعه و دیگران هم اثر میگذارد. در این راستا و در آستانه دوازدهمین دوره از انتخابات مجلس، مرور کردهایم نگاه آموزههای دینی به موضوع مشارکت اجتماعی و سهم انتخابات در آن را.
الگویی که در اسلام برای مشارکت اجتماعی تعریف شده است، اشکالات دیگر الگوهای رایج را ندارد. مطابق اصل تعاون، گسترش فعالیتهای گروهی در کارهای مفید و مشروع، از توصیههای اسلام است. اسلام الگوی خاصی برای مشارکت اجتماعی پیشرویمان قرار داده است که براساس آن، فعالیتهای گروهی داوطلبانه افراد جامعه فقط در چارچوب کارهای مفید و مشروع انجام میشود.
برخلاف این دیدگاه، در دیدگاه غربی، مشارکت اجتماعی باید در امور مختلف گسترش پیدا کند و این امور نباید حتما مفید، سازنده، با اهداف خیرخواهانه و در چارچوب قواعد اخلاقی و مذهبی باشد.
انسان مسلمان، انسان اجتماعی است؛ به همین دلیل هم حضور و مشارکت در عمل اجتماعی نهتنها یک حق بلکه تکلیف عقلانی، عقلایی و شرعی او محسوب میشود. از نظر آموزههای قرآنی، تنها راه رهایی از ضرر و زیان ابدی، ایمان و عمل صالح است که فقط به زندگی فردی مربوط نمیشود، بلکه از جنبههای مهم آن، بروز و ظهور در اجتماع و فعالیتهای اجتماعی است.
کسی که درپی خودسازی و تقویت تقوا و ایمان در خود است، نمیتواند از جامعه جدا باشد و از همکاری و تعاون و مشارکت در بزنگاهها خودداری کند. برپایه آموزههای دینی، مسلمان واقعی فردی است که هم در فکر خودسازی است و هم دغدغه دیگرسازی و جامعهسازی را دارد و اینچنین به آن رستگاری و سعادتی که دوست دارد، میرسد؛ به همین دلیل هم خداوند در آیات سوره مبارکه عصر، ما را به تواصی در صبر و حق، امر میکند.
انسان با پذیرش اسلام، قبول میکند که به عضویت حزبا... (به مفهوم قرآنی آن) درآید. این عضویت همانند عضویت در دیگر گروهها و نهادها، مسئولیتها و هزینههای خاص خود را دارد و باید ادا شود. اساسا نظام هستی بر سیستم حق و تکلیف، استوار است. اگر قرار است از حقوقی برخوردار شویم، باید متقابلا مسئولیتهایش را هم بپذیریم و ادا کنیم.
همانطور که گفتیم، در الگویی که آیین اسلام برای مشارکت اجتماعی مشخص کرده است، این مشارکت باید در اموری باشد که مفید، با اهداف خیرخواهانه و در چارچوب اصول و مقررات اسلامی باشد. ازسوی دیگر، دین اسلام تأثیر بزرگی بر افزایش اعتماد بینگروهی (اعتماد تعمیمیافته) میگذارد و از این طریق، اثرات منفی گروههای اجتماعی را از بین میبرد.
مشارکت اجتماعی در اسلام، همراه با اتحاد و یکپارچگی تمام افراد و گروهها در سایه ایمان و عمل به دستورهای اسلامی است و افراد فقط بهخاطر مشارکت در اموری که همگی مفید و مشروع و با اهداف خیرخواهانه هستند، در گروههای مختلف قرار میگیرند و درنتیجه وجود این گروهها، هیچگونه تأثیر منفی بر روابط افرادی که متعلق به گروههای مختلف هستند، نمیگذارد.
بهعبارت بهتر، مشارکت اجتماعی با الگوی اسلامی، میتواند تأثیر مهمی بر رشد و توسعه جامعه اسلامی بگذارد؛ زیرا اولا اسلام انگیزههای قوی برای مشارکت خیرخواهانه در مسلمانان ایجاد میکند و این مشارکت تنها در امور مفید و مشروع صورت میگیرد و ثانیا در سایه اصول وحدت و اخوت، عضویت افراد در گروههای مختلف اجتماعی، موجب تفرقه و کاهش اعتماد تعمیمیافته نمیشود.
با رجوع به آموزههای دینی درباره وظایفی که انسان مسلمان برای رسیدن به مقام ایمان باید انجام دهد، میبینیم که نمیتوان دربرابر اجتماع و اتفاقاتی که در آن میافتد و بر آن تأثیر میگذارد، بیتفاوت بود. اتفاقاتی مثل انتخابات که اوج مشارکت اجتماعی و نقشآفرینی در آینده را به دنبال دارد، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، مصداق بارز عمل صالح است.
برپایه آموزههای قرآنی، خداوند انسان را خلیفه خود در زمین قرار داده است تا با اوصاف و ظرفیتهایی که دارد، مأموریتهایی مثل اقامه عدل، ظلمستیزی، مبارزه با استکبار و در سطحی کلانتر، تمدنسازی را بر دوش بکشد. اینها کارهایی نیست که انسان در خلوت و عزلت انجام دهد، بلکه باید خود را سربازی از حزبا... (به مفهوم قرآنی آن)، در جامعه ببیند و در بزنگاهها، مسئولیتهای اجتماعی خویش را بهخوبی ایفا کند. اینجاست که عملا مصداق عمل صالح میشود.
اینکه قرآن کریم، ما را به تواصی به صبر و حق دعوت میکند، به تعبیر رهبر معظم انقلاب یعنی پایداری، یعنی ایستادگی، یعنی خسته نشدن، یعنی خود را در بنبست ندیدن، یعنی صبر به معنای واقعی کلمه، از اینرو وقتی از شرکت در انتخابات به عمل صالح تعبیر میشود، منظور توزیع قدرت از طریق مشارکت سیاسی و انتخابات نیست، بلکه بر توزیع مسئولیتها براساس شایستهسالاری تأکید میکند.
انتخابات در عصر غیبت یعنی انتخاب شایستهترینها در همه عرصهها، برای همه مسئولیتها، ازمیان کسانی که شرایط عمومی را دارند؛ یعنی مردم باید براساس معیارهایی که قرآن کریم و روایات و بزرگان دراختیار آنها گذاشتهاند، افرادی را برای مسئولیت و ایفای نقش انتخاب کنند که شایستگیهای لازم را دارند. این است تواصیای که مردم با حکومت و جامعه برای رشد و اعتلا باید داشته باشند.
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر رفیعی درباره ضرورت مشارکت اجتماعی از طریق حضور پای صندوقهای رأی و کمک به ساخت آینده، میگوید: اصلا بشر با انتخاب زنده است و با انتخاب زندگی میکند، اما گاهی انتخاب غلط است، گاهی درست. اگر انتخاب غلط باشد، هزینه سنگینی دارد. اگر هم درست باشد، پیامدهای مثبتی دارد؛ البته نوع انتخابها اگر غلط باشد، بستگی به کاربردش دارد.
مثلا اگر انسان شغلی را اشتباه انتخاب کرد، فوقش ممکن است عوض کند، اما فرض کنید شخصی دینش را اشتباه انتخاب کند، خب هزینهاش سنگین است. انتخاب چند لحظه است، اما هزینهاش سنگین است.
عضو هیئتعلمی جامعهالمصطفیالعالمیه ادامه میدهد: بعضی انتخابها از روی جهالت است. خیلی از مشرکان، انگیزه بتپرستیشان را جهل اعلام میکردند و میگفتند: «إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّه»؛ یعنی پدرهای ما مشرک بودند، ما هم همین مسیر را میرویم. خب این انتخاب از نظر قرآن، مردود است. انگیزه انتخاب اگر جهل باشد، ارزشی ندارد. بعضیها هم از روی لجاجت رأی میدهند.
افراد بسیاری از روی لجبازی با امیرالمؤمنین (ع) به معاویه پیوستند. ارادتی هم به معاویه نداشتند، ولی میگفتند از عدل علی به ظلم پناه بردیم. انتخابی که از روی لجاجت باشد، بهدرد نمیخورد. بعضیها لجاجت میکنند. در روایت داریم آدم لجوج، رأیش ارزش ندارد.
میدانیم و در روایات هم خواندهایم که انتظار، افضل اعمال است؛ یعنی انتظاری که ما برای فرج و ظهور امامزمان (عج) میکشیم، باید با عمل همراه باشد؛ وگرنه به کار امامزمان (عج) نمیآید، لذا منتظری که میخواهد زمینهساز فرج امام عصر (عج) باشد و در تمدنسازی منتهی به ظهور نقش ایفا کند، نمیتواند به خواندن ندبه صبح جمعه و توسلخوانی سهشنبهها اکتفا کند.
مشارکت حداکثری، قلب امامزمان (عج) را هم خوشحال میکند. همه کسانی که این روزها دارند بر طبل ناامیدی و یأس و رأی ندادن میکوبند، بدانند که با این کارشان، شبکههای دشمن را همراهی میکنند. برای خدا در انتخابات شرکت کنید و رأی بدهید، خدا هم انشاءا... به شما کمک خواهد کرد.
منتظر باید دردمند اجتماع باشد و بداند که این جامعه آماده است و سرانجام، ما را به ساحل ظهور وصل میکند و اینکه بیتفاوت باشیم و برای ما فرقی نکند که دوروبرمان چه میگذرد و به قول معروف چه کسی میآید و چه کسی میرود و تصمیمها و برنامههایش چقدر میتواند ما را به ظهور نزدیک یا از آن دور کند، اسمش انتظار نیست. به تصریح بزرگان، «به من چه؟» با انتظار جور درنمیآید.
اینکه «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» بگوییم و دعای سلامتی و فرج امامزمان (عج) را بخوانیم، اما خود را ملزم به رعایت بایدهای این انتظار ندانیم، کارگشا نیست. وقتی مشارکت اجتماعی در انتخابات، مصداق عمل است و وقتی ظهور، به ایمان و عمل صالح منتظران، نیاز دارد و وقتی شرکت در انتخابات، یکی از انواع عالی مشارکت اجتماعی محسوب میشود، پس بین انتظار و انتخاب اصلح، رابطهای معنادار وجود دارد.
نتیجه آنکه خدای متعال از مؤمنان انتظار دارد در کارهای خیر و آنچه به صلاح جامعه دینی است، مشارکت و از این طریق دوستان را امیدوار و دشمنان را مأیوس کنند، علاوهبر این، اسلام هرنوع گوشهگیری و انزوا را ناپسند میداند و از مسلمانان میخواهد نقش خود در جامعه ایمانی را بشناسند و آن را ایفا کنند؛ وگرنه باید منتظر عواقب منفی آن باشند.