چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
«برات» نامیده شدن شب نیمه شعبان، حاصل باورها و آیینهای دورههای معاصر نیست، بلکه این نام گذاری بیش از هزار سال قدمت دارد. شاهد این دعوی، گفتار ابوریحان بیرونی است در نخستین کتاب فارسی زبان نجومی و هندسی، به نام «التَّفهیم لِأَوائلِ صناعة التَّنجیم» که آن را در آغاز سده پنجم قمری نوشت. به گفته او، «شب پانزدهم از ماه شعبان بزرگوار است و او را شب برات خوانند و همی پندارم که این از قِبل آن است که هر که اندر او عبادت کند و نیکی به جای آرَد، بیزاری یابد از دوزخ.»
او همچنین در کتاب دیگرش به نام «الآثار الباقیة عن القرون الخالیة»، نوشته است: روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم شعبان، «ایام بیض» [روزهای سفید]خوانده میشوند و شب پانزدهم آن را «لیلة الصک» و «لیلة البرائة» میخوانند و توده مردم میپندارند نامهای کسانی را که در آن سال هنگامه مرگشان فرا میرسد، در این شب به فرشته مرگ میسپارند تا جانشان را بستاند.
باتوجه به ترکیب «لیلة البرائة» در کتاب دوم و واژه «بیزاری» در کتاب اول، بیرونی برات را شکل مخفف «برائت» دانسته و به همین سبب، آن را موجب بیزاری؛ یعنی دوری از دوزخ شمرده است. باری، «صک» در این میان چه معنایی دارد که در کنار برائت نشسته است؟
صَک، معرَب «چَک» است؛ یعنی همان برگه کاغذی که گیرنده اش میتواند با استناد به آن، از صندوق خاصی (مانند بانک)، پول دریافت کند. فارسی زبانان ایران، امروز بیشتر آن را «چِک» (با کسره چ) بر وزن «یِک» میخوانند؛ بنابراین، صَک به معنای نامه، قباله و حواله است. «برات» هم به گفته واژه شناسان (مانند علی اکبر دهخدا)، نوشتهای است که دولت آن را به کسی میدهد تا او آن نوشته (حواله) را به خزانه دار دولت بدهد و وجه دریافت کند.
اگر برات از برائت گرفته شده باشد، معنای شب برات این است که آمرزیدگان از مجازات تبرئه میشوند و به تعبیری، سند آزادی آنان از کیفر دوزخ صادر میشود یا سند ارزاق و میزان عمر مردمان در این شب صادر میشود؛ بنابراین، خداوند شب نیمه شعبان، «برات» یا «چک» صادر میکند؛ زیرا این شب، بر پایه شماری از روایات رسیده از پیشوایان دینی، «شب قدر» است؛ یعنی شب تعیین مقدرات.
برای نمونه، از جعفر بن محمد صادق (ع)، امام ششم شیعیان، نقل کرده اند: «این شب برترین شب پس از شب قدر است. خداوند در این شب، نعمتهای فراوان خودش را به بندگانش میدهد و ازسرلطف، آنان را میآمرزد... خداوند این شب را در برابر شب قدر که برای پیامبر (ص) قرارداد، برای ما اهل بیت (ع) قرار داده است.»
پس «لیلةالقدر» همان «لیلةالبرات» یا «لیلة الصک» است که در آن «برات / چک» بندگان، به ایشان عطا میشود و حافظ شیرازی به همین سبب برات را کنار شب قدر مینشاند: «چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی/ آن شب قدر که این تازه براتم دادند.»
باری، شماری از پژوهندگان با این معنای رایج درباره ریشه شناسی برات مخالف اند و میگویند: «ایرانیان برات یا چک را «ترفتگ» مینامیدند. همین کلمه است که در فارسی امروز به وجه تعرفه (هر چند با آن حرف عین، شمایل عربی گرفته و حال آنکه این کلمه عربی نما در هیچ یک از فرهنگها و قاموسهای کهن عربی فرصت ظهور نیافته و نیز در زبانهای اروپایی (لااقل انگلیسی و فرانسه)، «tarif» به همان معنی برات رایج است؛ همچنان که اروپاییان کلمه چک فارسی را همچنان «Cheque» به کار میبرند.» بر پایه این ادعا، برات از «برائت» به معنای دوری و بیزاری گرفته نشده است.
باری، چرا شب برات یا روز برات با «چراغ» پیوند خورده است؛ یعنی چرا میگویند: «چراغ برات»؟
این پرسش را باتوجه به سرچشمههای ایرانی آیین شب و روز برات میتوان پاسخ گفت. به گفته ئه ایچی ایموتو (۱۹۳۰-۲۰۱۴ م) پژوهشگر فرهنگ و تمدن ایران باستان و سنتها و اعتقادات ایرانیان و روابط تاریخی ایران و ژاپن، ژاپنیان از سیزدهم تا شانزدهم ماه هشتم سال، جشنی با عنوان «اورابون» برگزار میکنند که اروپاییان، این روزها را بیشتر «جشن فانوس» میخوانند، اما بهتر است که «روز همه ارواح» گفته شود.
به باور ژاپنیان، ارواح نیاکان درگذشته در این روزها، به دیدن بازماندگان خود میآیند و به همین سبب محرابی بودایی در هر خانه به احترام درگذشتگان میآرایند و آن را روشن میکنند و میوه و خوردنیهای دیگر برای ارواح در آن میگذارند و در پایان روزهای جشن، فانوسهایی میافروزند و آنها را روی آب روان، و ارواح میهمان را بدرقه میکنند.
به گفته او، سرچشمه این جشن ژاپنی، فرهنگ ایران باستان است؛ زیرا ایرانیان باستان معتقد بودند هنگام نو شدن سال، ارواح بسیاری از درگذشتگان قدیم به این دنیا میآیند و تا ۱۰ روز میمانند. این ۱۰ روز را فروردگان مینامیدند. جشن فروردگان یا جشن هَمَسپَثمَئِدَیَه یا همسپتمدم یا جشن فروهرها یا روان درگذشته، جشنی بود که ۱۰ روز، در روزهای پایان سال برگزار میشد. زرتشتیان بر این باور بودند که ارواح نیاکانشان در این ایام از آسمان فرود میآیند و به بازماندگان خود سرکشی و برای آنان از درگاه خدا درخواست سرور و شادمانی و نیک بختی و تندرستی میکنند.
روشنایی و چراغ افروزی در آیین برات موجب شده است که «چراغ» با «برات» ترکیب شود؛ چنان که آگوست بُنتان افسر جوانی که دویست سال پیش برای سامان سپاه عبّاس میرزا (ولی عهد فتحعلی شاه)، از فرانسه به ایران آمده بود در سفرنامه اش نوشته است: «روز هفدهم [اکتبر ۱۸۰۷]مقارن با شب نیمه شعبان بود. در این شب رسم است که در همه خانهها آتش روشن کنند و به شادی، آتش بازی نمایند.»
بنابراین، آیین کنونی چراغ برات در ایران به ویژه در بخشهای شرقی آن، آمیزهای از هسته و پوسته فرهنگی ایران باستان (آموزه زرتشتی نزول ارواح) و ایران پیش از اسلام (سده هفتم میلادی) در تعامل با کشورهای شرقی (مناسک ریسه بندی، آذین بندی و چراغ افروزی) و ایران پس از فتوحات مسلمانان (آموزه اسلامی شب تعیین مقدرات) است. «چراغانی نیمه شعبان»، هم در ادبیات عامه هم در سطح مناسک مذهبی، از اهمیت بسیاری برخوردار است.