اعتراف ترامپ به اطلاع‌داشتن از حمله اسرائیل به قطر جمهوری آذربایجان بمباران قطر توسط اسرائیل را محکوم نکرد عراقچی: در کنار برادران قطری و فلسطینی خود ایستاده‌ایم کالاس: توافق ایران و آژانس، گامی سرنوشت‌ساز برای دیپلماسی هسته‌ای است حمله یمن به اراضی اشغالی با موشک هایپرسونیک فلسطین ۲ + فیلم (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) پزشکیان در گفت‌وگو با امیر قطر: ایران در کنار قطر ایستاده است امیر قطر خطاب به ترامپ: حمله اسرائیل را نقض حاکمیت و امنیت‌مان می‌دانیم ترامپ نقض حاکمیت قطر را محکوم کرد هشدار داغ روسیه به اروپا: زمستان سرد و کمبود گاز در راه است! عراقچی: ایران همکاری پادمانی با آژانس را با چارچوب جدید ادامه می‌دهد گروسی پس از دیدار با عراقچی: بر سر جزئیات از سرگیری بازرسی در ایران به توافق رسیدیم با حمله صهیونیست‌ها به قطر، معلوم شد حق با خیبرشکن ایران است کشته و مجروح شدن ۳ شهروند قطری در حمله اسرائیل (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) کاخ سفید: قطر از حمله اسرائیل مطلع شده بود تفاهم ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) عراقچی با رئیس‌جمهور مصر دیدار کرد (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) اولین واکنش حماس به حمله اسرائیل برای ترور رهبران این جنبش در دوحه قطر (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) واکنش انگلیس به حمله اسرائیل به دوحه قطر بیانیه حزب الله لبنان درباره حمله رژیم صهیونیستی به قطر واکنش پزشکیان به حمله اسرائیل به قطر | رئیس جمهور: رژیم صهیونی هیچ مرزی برای جنایت قائل نیست تایید شهادت ۵ نفر بر اثر حمله اسرائیل به دوحه قطر + اسامی و تصاویر شهدا (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) واکنش پاکستان به حمله اسرائیل به قطر (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) عملیات دوحه، سایه سنگین ترور بر خاورمیانه| بررسی ابعاد حمله امروز رژیم صهیونیستی به قلب قطر (۱۸ شهریور ۱۴۰۴) مقام کاخ سفید: ترامپ از حمله اسرائیل به قطر مطلع بود میانجیگری قطر میان رژیم صهیونیستی و حماس تعلیق شد پیام پزشکیان به سران و مردم کشورهای اسلامی | زمانه ما نیازمند اقتدا به «پیام‌آور اخلاق و عدالت و حقوق انسانی» است نتانیاهو بر حمله به نشست سران حماس در دوحه نظارت مستقیم داشت (۱۸ شهریور ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

سخنرانی انتخاباتی، در مهمانی خانوادگی

  • کد خبر: ۲۱۴۱۱۶
  • ۰۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۵
سخنرانی انتخاباتی، در مهمانی خانوادگی
مامان گفت: امشب که همه خونه بابابزرگت شام دعوتیم فرصت خوبیه که بیای و از کاندیدا شدنت بگی.
مهدی محمدی
خبرنگار مهدی محمدی

مامان گفت: امشب که همه خونه بابابزرگت شام دعوتیم فرصت خوبیه که بیای و از کاندیدا شدنت بگی. خودت می‌دونی خانواده پدری من چقدر روشن و منطقی هستن. می‌تونی اونجا برنامه‌های خودتو برای بقیه هم توضیح بدی. می‌دونی اگه پنج نفرشون هر کدوم به پنج نفر دیگه بگن به تو رأی بدن میشن بیست وپنج نفر و اون بیست وپنج نفر هم هر کدوم به پنج نفر دیگه بگن و این زنجیره ادامه پیدا کنه، چند هزار رأی نصیبت میشه.

پیشنهاد مامان عالی بود. خانه بابابزرگ همه آمده بودند. در اولین فرصت مامان همانجا همان طور که برایم اسپند دود کرده بود و داشت دورسرم می‌چرخاند، گفت: بزنم به تخته پسر دسته گلم کاندیدای مجلس شده و قراره به کوری چشم هر چی حسوده سال دیگه این وقت تو مجلس باشه.

همه با خوشحالی برایم کف زدند. مامان گفت: خوب حالا پسرم خلاصه و مفید بگو برنامه هات چیه؟

گفتم: چیزی که در درجه اول باید سرلوحه کارم قرار بدم اینه که تلاش کنم شایسته سالاری رو جایگزین قوم وخویش سالاری کنم!

پسردایی ام با ناراحتی داد زد: واقعا که! الان که داری میری مجلس و بعد یه عمر می‌تونی دست من رو هم یه جای خوب بند کنی می‌گی می‌خوای شایسته سالاری رو به جای قوم و خویش سالاری سرلوحه قرار بدی. اصلا تقصیر من بود. هر وقت اومدم خونه تون از باغمون برات سیب می‌آوردم، می‌گفتم: عیب نداره، قوم و خویشه، بذار گاز بزنه، بخوره، کیف کنه! کاش منم به جای قوم و خویش سالاری همون شایسته سالاری که میگی رو سرلوحه قرار می‌دادم. چون اگه من هم سیب‌ها رو می‌دادم به لبنیاتی سر کوچه مون حداقل یک قالب پنیر و چندکیلو شیر نصیبم می‌شد!

مامانم وقتی ناراحتی پسردایی را دید بحث را عوض کرد و به من گفت: مرغ کیلویی ۸۰، ۹۰ هزار تومن شده پسرم. واسه این چه برنامه‌ای داری؟

گفتم: دقیقا. مرغ که تا همین چند وقت پیش ۵۰، ۶۰ هزار تومن بود الان هم باید دوباره برگرده به همون قیمت!

دو تا پسرخاله هام که مرغ فروشی داشتند ناراحت شدند. پسرخاله بزرگم گفت: مگه ما پت و متیم مرغی که کیلویی ۷۰ هزار تومن بیشتر برامون درمیاد رو بفروشیم کیلویی ۶۰ هزار تومن.

مامانم دوباره بحث را عوض کرد و گفت: پسرم از برنامه‌های خودت برای اشتغال بگو.

گفتم: در این مورد باید به سمتی بریم که هیچ آدم بیکاری تو خونه نباشه و همه سرکار باشند.

این بار شوهر خاله ناراحت شد و گفت: یعنی می‌خوای یک کاری کنی تا حتی من که سه ماهه دیسک کمر دارم و افتادم گوشه خونه و یک دست شویی هم به زحمت میرم، مجبور شم به زحمت و بدبختی برم سر کار. واقعا که دستت درد نکنه. این بار خودم بحث را عوض کردم و گفتم: باید به شعار تنها اکتفا نکرد و به تغذیه مردم توجه کرد.

این بار بابابزرگم که تا آن لحظه ساکت بود گفت: پس تو هم حرف نزن تا سفره رو بیارن و شام بخوریم. چون به قول خودت تغذیه مردم بیش از هر چیز دیگه‌ای در اولویته. یاد حرف مامانم افتادم که درباره خانواده خودش گفته بود: اونا همه شون منطقی هستند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->