محمدباقر قالیباف وارد مشهد شد (۳۰ مهرماه ۱۴۰۴) وزیر امور خارجه وارد مشهد شد (۳۰ مهرماه ۱۴۰۴) | عراقچی: زیاده خواهی آمریکا باعث شده به میز مذاکره باز نگردیم سخنگوی وزارت خارجه: دیپلماسی مقاومت، قادر به ایجاد موج و شکاف در صحنه بین‌المللی است هوش مصنوعی با ۴۰۰ سرور داخلی به اپلیکیشن «شاد» می‌آید هدست گلکسی XR سامسونگ همه برنامه‌های اندروید را اجرا می‌کند دبیر هیئت دولت: مصوبه‌ای برای افزایش قیمت بنزین وجود ندارد سخنگوی دولت: رئیس‌جمهور بر کوچک‌سازی دولت و کاهش نیروی انسانی و بودجه دستگاه‌ها تأکید دارد وزیر کشور: وزارت ارشاد موضوع گشت‌های ارشاد را پیگیری می‌کند | ما با ورود قانونی اتباع مشکلی نداریم نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس: استقلال قوا به معنای عدم تعامل با یکدیگر نیست رئیس سازمان اداری و استخدامی: هیچ نیرویی تعدیل نخواهد شد تأمین دارو‌ها با توجه به فعال‌شدن مکانیسم ماشه، چگونه خواهد بود؟ یک نماینده مجلس: دولت مطابق قانون، یارانه ۳ دهک را حذف کرد ویتکاف و کوشنر به ریاض رفتند استاندار خراسان رضوی: «مقررات‌زدایی» از اهداف مهم نشست منطقه‌ای دیپلماسی استان است + فیلم ادامه درگیری خونین میان نیرو‌های جولانی و خارجی توضیحات معاون کنسولی وزیر خارجه درباره برنامه‌های دومین نشست منطقه‌ای دیپلماسی استانی + فیلم سفیر جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه: استان خراسان رضوی ارتباط خوبی با روسیه دارد بقائی: دیپلماسی فعال ایران، اجماع غربی‌ها را در موضوع هسته‌ای شکست دومین نشست منطقه‌ای دیپلماسی استانی در مشهد آغاز به کار کرد (۳۰ مهرماه ۱۴۰۴) + فیلم ستاد انتخابات کشور با انتشار اطلاعیه شماره ۲ شرایط ثبت‌نام از داوطلبان عضویت در شورای اسلامی روستا را اعلام کرد از مرکز تا مرز | دومین همایش دیپلماسی استانی در مشهد کره‌شمالی یک موشک بالستیک به سمت دریای ژاپن شلیک کرد با میانجیگری ترکیه، اعضای خانواده شهید هنیه از غزه خارج شدند روسیه شرایط صلح با اوکراین را به آمریکا داده است ۴۶ سناتور خطاب به ترامپ: با الحاق کرانه باختری به اسرائیل مخالفیم حماس: از منافع مردم فلسطین دست نخواهیم کشید
سرخط خبرها

سخنرانی انتخاباتی، در مهمانی خانوادگی

  • کد خبر: ۲۱۴۱۱۶
  • ۰۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۵
سخنرانی انتخاباتی، در مهمانی خانوادگی
مامان گفت: امشب که همه خونه بابابزرگت شام دعوتیم فرصت خوبیه که بیای و از کاندیدا شدنت بگی.
مهدی محمدی
خبرنگار مهدی محمدی

مامان گفت: امشب که همه خونه بابابزرگت شام دعوتیم فرصت خوبیه که بیای و از کاندیدا شدنت بگی. خودت می‌دونی خانواده پدری من چقدر روشن و منطقی هستن. می‌تونی اونجا برنامه‌های خودتو برای بقیه هم توضیح بدی. می‌دونی اگه پنج نفرشون هر کدوم به پنج نفر دیگه بگن به تو رأی بدن میشن بیست وپنج نفر و اون بیست وپنج نفر هم هر کدوم به پنج نفر دیگه بگن و این زنجیره ادامه پیدا کنه، چند هزار رأی نصیبت میشه.

پیشنهاد مامان عالی بود. خانه بابابزرگ همه آمده بودند. در اولین فرصت مامان همانجا همان طور که برایم اسپند دود کرده بود و داشت دورسرم می‌چرخاند، گفت: بزنم به تخته پسر دسته گلم کاندیدای مجلس شده و قراره به کوری چشم هر چی حسوده سال دیگه این وقت تو مجلس باشه.

همه با خوشحالی برایم کف زدند. مامان گفت: خوب حالا پسرم خلاصه و مفید بگو برنامه هات چیه؟

گفتم: چیزی که در درجه اول باید سرلوحه کارم قرار بدم اینه که تلاش کنم شایسته سالاری رو جایگزین قوم وخویش سالاری کنم!

پسردایی ام با ناراحتی داد زد: واقعا که! الان که داری میری مجلس و بعد یه عمر می‌تونی دست من رو هم یه جای خوب بند کنی می‌گی می‌خوای شایسته سالاری رو به جای قوم و خویش سالاری سرلوحه قرار بدی. اصلا تقصیر من بود. هر وقت اومدم خونه تون از باغمون برات سیب می‌آوردم، می‌گفتم: عیب نداره، قوم و خویشه، بذار گاز بزنه، بخوره، کیف کنه! کاش منم به جای قوم و خویش سالاری همون شایسته سالاری که میگی رو سرلوحه قرار می‌دادم. چون اگه من هم سیب‌ها رو می‌دادم به لبنیاتی سر کوچه مون حداقل یک قالب پنیر و چندکیلو شیر نصیبم می‌شد!

مامانم وقتی ناراحتی پسردایی را دید بحث را عوض کرد و به من گفت: مرغ کیلویی ۸۰، ۹۰ هزار تومن شده پسرم. واسه این چه برنامه‌ای داری؟

گفتم: دقیقا. مرغ که تا همین چند وقت پیش ۵۰، ۶۰ هزار تومن بود الان هم باید دوباره برگرده به همون قیمت!

دو تا پسرخاله هام که مرغ فروشی داشتند ناراحت شدند. پسرخاله بزرگم گفت: مگه ما پت و متیم مرغی که کیلویی ۷۰ هزار تومن بیشتر برامون درمیاد رو بفروشیم کیلویی ۶۰ هزار تومن.

مامانم دوباره بحث را عوض کرد و گفت: پسرم از برنامه‌های خودت برای اشتغال بگو.

گفتم: در این مورد باید به سمتی بریم که هیچ آدم بیکاری تو خونه نباشه و همه سرکار باشند.

این بار شوهر خاله ناراحت شد و گفت: یعنی می‌خوای یک کاری کنی تا حتی من که سه ماهه دیسک کمر دارم و افتادم گوشه خونه و یک دست شویی هم به زحمت میرم، مجبور شم به زحمت و بدبختی برم سر کار. واقعا که دستت درد نکنه. این بار خودم بحث را عوض کردم و گفتم: باید به شعار تنها اکتفا نکرد و به تغذیه مردم توجه کرد.

این بار بابابزرگم که تا آن لحظه ساکت بود گفت: پس تو هم حرف نزن تا سفره رو بیارن و شام بخوریم. چون به قول خودت تغذیه مردم بیش از هر چیز دیگه‌ای در اولویته. یاد حرف مامانم افتادم که درباره خانواده خودش گفته بود: اونا همه شون منطقی هستند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->