۷۷ سال از عمر هشتادوسهسالهاش را در راه موسیقی مقامی صرف کرد. مقامهایی که او با دوتارش مینواخت و از زبانش جاری میساخت، حسوحالی متفاوت و منحصر به خود داشت. امروز پنج سالی میشود که مرحوم نورمحمد درپور، جامعه موسیقی را ترک کرده و از این دنیا رفته است. او در روستای «سرخسرا» از توابع باخرز (تربتجام) متولد شد و تا پایان عمر خود در همان خطه در سادگی تمام زیست. همانند بسیاری از بزرگان موسیقی مقامی تربتجام، او هم از کودکی با ساز و آواز عجین بود.
در تربتجام بسیاری میخواندند و مینواختند، اما استاد درپور موسیقی را با ایمان و عرفان درآمیخته بود. او در شیوهای که برای موسیقی پیش گرفته بود، داستانهای حماسی و عرفانی را روایت میکرد و میخواند. استاد نورمحمد همه زندگیاش را وقف موسیقی عرفانی خراسان کرد. از او پنج پسر و دو دختر بهجا مانده است که چهار نفر از پسرانش راه پدر را پیش گرفتهاند.
فاروق درپور، فرزند ارشد استاد نورمحمد، اگرچه خود را از آنچه پدرش بود، بسیار دور میبیند، خرسند است که پا جای قدمهای عارفانه او گذاشته است. خبر خوب این است که دهها ساعت نوارکاست از صدای استاد درپور بهجا مانده است که فاروق درپور وعده میدهد آنها را بهتدریج منتشر کند. در گفتوگویمان با درپور پسر، درباره هنر عرفانی درپورها گفتیم و شنیدیم.
عارف هنر
«قبل از اینکه او هنرمند باشد، یک مبلغ دینی بود.». این جمله، نخستین چیزی است که فاروق درباره پدرش به زبان میآورد و اضافه میکند که مرحوم درپور هرچه میخوانده است، در مدح خدا، پیامبر اسلام (ص)، ائمه اطهار (ع) و بزرگان دین بوده است: «او هرچه میخواند، از عرفای بزرگ بود. منظومهخوانی که بر آیات و روایات تکیه داشت، از اصول کارش بود. او از مولانا، از شیخاحمد جامی و دیگران، اشعاری را روایتگونه میخواند. قبل از اینکه یک اثر هنری خلق کند، یک پند و اندرز را به مخاطبانش ارائه میکرد. همه او را در درجه نخست، عارف میدانند و بعد از عرفانش نام هنرمند را بر او مینهند».
درپور با یک دوتار
فاروق میگوید پدرش تنها هنرمند موسیقی مقامی است که پایش بههالیوود باز شده است. سال ۲۰۰۸ میلادی بوده که مرحوم درپور به همراه تعدادی از خوانندگان و نوازندگان موسیقی مقامی و اصیل برای حضور در بزرگداشت مقام مولانا در سالن ۱۸ هزار نفری «هالیوود باول» لسآنجلس حضور مییابد. کیهان کلهر، موسیقیدان شهیر کشورمان، نیز به همراه گروهش در این رویداد فرهنگی حضور داشته است. در آن مراسم بیش از ۲۰ هزار ایرانی و غیرایرانی حاضر بودند. فاروق میگوید در همان مراسم در قلب آمریکا، پدرم مدح و منقبت پیامبر اسلام (ص) را بهجا میآورد و از حضار میخواهد که بر او و خاندانش درود بفرستند: «بعد از اجرا در مراسم بزرگداشت مولانا، آقای فریبرز رستمی (آهنگساز و پژوهشگر موسیقی)، که همراه پدرم به آمریکا سفر کرده بود، با من تماس گرفت و گفت: افسوس که در این مراسم نیستی تا ببینی درپور با یک دوتار بر روی اجرای کیهان کلهر سایه انداخته است. پدرم جو آنجا را به دست گرفته بود و این جز بهخاطر نفس حقی که داشت، ممکن نبود. اینطور هم نبود که کسی او را برای حضور در مراسم بزرگداشت مولانا معرفی کرده باشد. خود انستیتو موسیقی جهانی به این جمعبندی رسیده بود که از استاد درپور دعوت کند.»
موسیقی نهراسیده
قبل از انقلاب بود که استاد درپور به همراه نظرمحمد سلیمانی و حسین جوهریان به دعوت فوزیه مجد، موسیقیدان و پژوهشگر موسیقی، برای اجرا به تهران رفتند. فاروق میگوید که در آن مراسم و شرایط باز هم پدرش دست از تبلیغ و پند و اندرز برنداشته است. نورمحمد برنامه را با درود بر پیامبر اکرم (ص) آغاز و بعد شروع میکند به پند دادن حضار: «سید کائنات فخر بشر/ که به معجز دو نیمه کرد قمر// گفت ده تن زِ اُمّتم فردا/ ره نیابند به جنّتالمأوا// همه گفتند وا. ندامت آه/ آن کیانند یا رسول ا... // اول آنکس که خم مینوشد/ دوم بد از آن که خمر بفروشد...». این روایتی بوده که مرحوم پدرم در آن جشن خوانده است بیآنکه از چیزی بهراسد.
یادی از او کنید
به گفته فاروق درپور، تربتجام بعد از مرحوم درپور و مرحوم عطایی، در آواز افت کرده است. او میگوید دوتارنوازی در تربتجام پیشرفت کرده، اما در آواز هنوز کسی همانند آن دو را به خود ندیده است. شاید مهمترین رمز دلنشینی صدای مرحوم درپور یا مرحوم عطایی، عشق بوده است، همانطور که درپور پسر میگوید: پدرم همیشه به ما میگفت شما در موسیقی خوب هستید، اما عاشق نیستید. آن عشقی را که او به هنرش داشت، من و برادرانم نتوانستیم درک کنیم و هرچه از نبود او میگذرد، آن را بیشتر میفهمیم. ما که سالها پای مجالس پدرمان نشسته بودیم، با اینکه لحن او را در کارهایمان حفظ کردهایم، هرگز همانند او نیستیم. فاروق، اما گلایههایی هم دارد. او توقع دارد پدرش که به موسیقی مقامی خدمات شایانی کرد، ارج نهاده شود: «من فکر نمیکنم کسی همانند استاد درپور به موسیقی مقامی تربتجام خدمت و تا این اندازه این موسیقی و فرهنگ آمیخته با آن را به جهان معرفی کرده باشد. کمترین توقعم این است که اجازه ندهند نام او فراموش شود. مسئولان شهرستان خودمان حتی یادی از او نمیکنند.»
راه پدربزرگ
احتمالا پدر و پسری را که جامه تربتجامی به تن داشتند و در مسابقه تلویزیونی «عصر جدید» حضور یافته بودند، دیدهاید. آن پدر و پسر، پسر و نوه استاد درپور بودند. مبین یکی از اعضای کوچک خانواده درپورهاست که انگار میخواهد جای خالی پدربزرگش را پر کند. این نشان میدهد که موسیقی نسلبهنسل در این خانواده جریان دارد. فاروق درباره برادرزادهاش چنین میگوید: «مبین از همه ما صدای بهتری دارد و علاقهای که از خود به موسیقی نشان داده، به ما فهمانده است که توانایی ادامه دادن راه پدرمان را در آواز دارد».
با اینکه فضای برنامهای همانند «عصر جدید» در حد و اندازه موسیقی مقامی خراسان نیست، بنا به گفته پسر بزرگ استاد درپور، یکی از دوستان از مبین برای حضور در این برنامه دعوت کرده است: «این موسیقی که ما آن را پی گرفتهایم، عرفانی است و حالوهوای خاص خودش را دارد. در همان برنامه تلویزیونی هم دیدید که مبین، برادرزادهام، کارش را با یاد و نام خداوند متعال آغاز کرد و اشعار عرفانی خواند. ما برای اینکه بخواهیم مخاطب را به خود جذب کنیم، هرگز از ارزش کار خودمان نمیکاهیم.»