به گزارش شهرآرانیوز فکرش را بکنید وارد خانه خودتان میشوید و میبینید به جای تلویزیون هوشمند ۵۵ اینچی که سال قبل خریداری کرده اید، یک تلویزیون ایران ناسیونال ۱۶ اینچ سیاه و سفید قرار دارد. تلویزیونی که سالها پیش پدرتان خرید و البته شما ساعتهای زیادی با همان تلویزیون خوش بوده اید و کلی فیلم و کارتون تماشا کرده اید.
تصور کنید دستتان را میبرید داخل جیبتان و به جای تلفن هوشمندتان با همان موبایل دکمهای ساده که سالها پیش برایتان خریده اند، روبه رو میشوید. در نگاه اول شاید این لحظات بیشتر به درد فیلمهای سفر در زمان بخورد، اما درک چنین لحظاتی میتواند به درک واقعیتهای اقتصادی ایران کمک کند. برخی ساز وکارهای اقتصادی در کشور ما در سالیان اخیر به روزرسانی نشده اند، اما در عوض توقع و انتظارات ما از این سازوکارها بیشتر شده است.
بهترین مثال برای نشان دادن چنین عقب ماندگی هایی، بازار سرمایه ایران است. بورس عنوان بزرگی را یدک میکشد، اما نه تنها در سالیان اخیر به روز نشده بلکه توقعات مردم و دولتمردان را نیز نتوانسته برآورده کند. بیایید نگاهی به آمارها بیندازیم. جای دوری نمیرویم و به سهم خراسان رضوی از اقتصاد کشور و بازار سرمایه نگاه میکنیم.
بر اساس آمارهای رسمی سهم خراسان رضوی از تولید ناخالص داخلی کشور ۵.۵ درصد است. اما سهم شرکتهای خراسان رضوی در بورس کمتر از ۱.۶ درصد کل بازار است. امسال شانزدهمین سالی است که رهبر معظم انقلاب شعار اقتصادی برای سال انتخاب میکنند و هشتمین سالی است که به طور متوالی مفهوم تولید ملی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در شعار سال مطرح میشود، به همین بهانه به ظرفیت بازار سرمایه برای تحقق شعار سال نگاهی انداخته ایم.
چهار سال از آن روزهایی که شاخص بورس پرواز کرد و بعد با کله به زمین خورد گذشته است. بهترین توصیف درباره لطمه بورس به اعتماد مردم، آن گزارش معروف صداوسیما از روستای «مال ملا» بود. روستایی که به «مال استریت» معروف شد و خبرنگار صداوسیما با هیجان آن را بورسیترین روستای جهان معرفی کرد. البته بعد از ریزش بازار دوباره پای خبرنگاران به این روستا باز شد و اهالی، سفره دلشان را باز کردند و گفتند که خانه و خودروشان را فروخته اند و بعد سرمایه شان در بازار سرمایه دود شد و به هوا رفت.
سال ۹۹ قبل از ریزش بازار، مردم از سوی مسئولان و رسانهها به سرمایه گذاری در این بازار دعوت شدند، اما وقتی مشخص شد دولت وقت به بازار سرمایه به چشم قلک برای تأمین مالی نگاه کرده است و همین باعث ریزش بازار شده، دیگر کسی پاسخگوی مردم و انتظاراتشان نبود. اتفاق تلخ آن سال باعث شد که همچنان نگاه بسیاری از مردم به بازار سرمایه منفی باشد، ازاین رو اگر قرار است بورس، خود را به روز کند یکی از نخستین پروژه هایش تلاش برای بازآفرینی اعتماد عمومی خواهد بود.
یکی از اصلیترین چالشهای بخش خصوصی، دولت و سیستم بانکی، نرخ سود سپرده است. همین سال قبل بود که با اجازه بانک مرکزی، در بانکهای عامل نرخ سود برای گواهی سپرده به ۳۰ درصد رسید. به طور طبیعی منابع حاصل از این نوع سپرده گذاری برای فعالان بخش خصوصی بسیار گران است.
اگر این منابع با نرخ ۳۲ درصد هم به فعالان بخش خصوصی ارائه شود باز هم احتمالا کسی از این تسهیلات استقبال نخواهد کرد چراکه نرخ بازده سرمایه در بسیاری از صنایع کمتر از این مقدار است. اگر قرار باشد این رویه مخرب در اقتصاد کشور ادامه پیدا کند و نرخ سود سپرده کاهش نیابد، تنها راه معقول برای تأمین مالی شرکتها ورود به بازار سرمایه و عرضه سهام است.
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی دولتها و سیاست گذاران اقتصادی کشور در طول سالهای اخیر مقوله تورم بوده است. در یک طبقه بندی کلی، ریشههای بروز تورم در این سالها شامل عوامل سمت تقاضا نظیر رشد نقدینگی در سطحی فراتر از نیاز بخش واقعی و عوامل سمت عرضه نظیر رشد نرخ ارز، افزایش قیمت حاملهای انرژی و کاهش سطح بهره وری بوده است.
در کنار این عوامل، شکل گیری انتظارات تورمی در جامعه و در میان فعالان اقتصادی نیز متأثر از عواملی همچون تحولات سیاسی خارجی و داخلی و نوسانات نرخ ارز است. این انتظارات منجر به تشدید نااطمینانیها در زمینه سطح آتی قیمتها میشود. در واقع تورم بالا یکی از اصلیترین دلایل برای ترس از شروع کسب و کارها حتی در مقیاس کوچک است.
اینکه فعالان اقتصادی پیش بینی دقیقی از چند سال آینده اقتصاد ایران ندارند باعث میشود بیشتر فعالیتها به سمت کسب وکارهای غیرمولد و خرد برود و رشد تولید اتفاق نیفتد. بازار سرمایه در طول این سالها نماگر اقتصاد ایران بوده است و در بزنگاههای مختلف رفتار فعالان این بازار نشان داده که جهت گیری مردم در اقتصاد کشور چگونه است.
پیش نیاز هرگونه سیاست گذاری برای جهش تولید، در اختیار داشتن برنامهای مشخص برای توسعه صنعتی کشور است. باوجوداین با گذشت بیش از دو سال از مطالبه رهبر معظم انقلاب درباره تدوین سند توسعه صنعتی کشور، هنوز یک سند لازم الاجرا در این زمینه تدوین و تصویب نشده است. فقدان چنین سند راهنمایی، افت شدید کارایی و بهره وری در هزینهها و سرمایه گذاریهای دولت را به همراه خواهد داشت.
محدودیت منابع ریالی و ارزی کشور ایجاب میکند که منابع در بهترین پروژهها -و نه در پروژههای صرفا خوب- هزینه شوند و این تشخیص، مبتنی بر یک چارچوب راهنما ممکن میشود. در حال حاضر شاهد هستیم که منابع برای پروژههایی نظیر ساخت ورزشگاه و فاز دوم فرودگاه امام خمینی (ره) تأمین میشود ولی برای جلوگیری از افت فشار در میدان گازی پارس جنوبی یا نوسازی ناوگان حمل و نقل ریلی و جادهای با مشکل تأمین منابع مالی روبه رو هستیم.
فرزین آقابزرگی، کارشناس بورس، با اشاره به اینکه باید برای جهش تولید و مشارکت مردم در تولید، اعتماد از دست رفته آنها به ویژه در بورس بازگردد، میگوید: باتوجه به فراخوانی که در سال۹۹ اعلام و حاصل آن بی اعتمادی مردم به بورس بود، همچنین دولت وقت در بورس یکه تازی کرد و انواع بهره برداری لازم را از بورس انجام داد و به یک باره بورس را کنار گذاشت، این موضوع سبب شد از سال ۹۹ تا این لحظه بورس عقب ماندهترین بازار را داشته باشد.
وی ادامه میدهد: اگر یکی از سرمایه گذاران که دولت است، همواره قوانینی را وضع کند و نگاهش جانب داری از سهام داران بزرگ باشد، بی اعتمادی مردم برای سرمایه گذاری در بورس افزایش مییابد و نمیتوانیم اعتماد سرمایه گذار و مشارکت وی را داشته باشیم. وی تأکید میکند: وقتی اعتماد مردم به سرمایه گذاری در بورس بازمی گردد این مسئله میتواند سبب شود تا از بازار سرمایه برای تحقق شعار سال استفاده کنیم.