حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ از تصویر قدیمی و دلنشین جلسههای قرآن خانگی تا اجتماع مذهبی بزرگ در حرم مطهر یا گردهمایی مجازی برای انس با قرآن، همه نمونههایی از اجتماع دینی است. بهعنوان یک مسلمانزاده، همه ما آموختهایم که وقت عید و عزا گردهم جمع شویم و در ماههای مبارکی، چون رمضان یا محرم و صفر، وقت برگزاری مناسک و مراسم دینی اجتماع کنیم؛ عادت پسندیدهای که از توصیههای ائمه اطهار (ع) و آموزههای دین اسلام است و برکات و فواید بسیار دارد.
اسلام، دینی است که برای زندگی اجتماعی ارزش ویژهای قائل است و این ارزشگذاری تا جایی است که یکی از عبادات شخصی ما یعنی نماز، به جماعت خواندش به ثواب نزدیکتر است و سفارشهای بیشماری درباره برگزاری نمازجماعت به ما رسیده است.
رسول خدا (ص) باهم بودن و مجتمع شدن را برای مسلمانان، باعث خیر دانسته و فرمودهاند: «از جماعت جدا نشوید و از پراکندگى بپرهیزید» (کنزالعمال، جیک، ص ۳۵۸). در روایات اسلامى تأکید فراوانی بر لزوم جماعت و همراهى و همگامى با آن شده است. در ادامه برخی فواید جمعهای دینی و اجتماعات مذهبی را با هم مرور میکنیم.
آموزههای اسلام همیشه مشوق و طرفدار اجتماع است. این طرفداری از دعوت به نماز آغاز میشود. اذان و اقامه، دعوتی دستهجمعی بهسوی فلاح و رستگاری است و ضمیرها در سوره حمد همه بهصورت جمع است و در شکل متکلم معالغیر و در پایان نماز، ما بر همه مؤمنان و عباد صالح پروردگار سلام میفرستیم. نمازجماعت و نمازجمعه و از همه فراتر حج، عباداتى هستند که تنها با حضور جمعیت معنا پیدا میکنند.
شهیدمطهری میگوید: «در سوره حمد که جزء قطعی نماز است، میگوییم ایاک نعبد و ایاک نستعین: خدایا! ما تنها تو را میپرستیم. خدایا! ما تنها از تو کمک و استعانت میجوییم؛ یعنی میگوییم: خدایا! من تنها نیستم. من با همه مسلمانهای دیگر هستم. ضمنا انسان، وابستگی و پیوستگی خودش به جامعه اسلامی را در حال عبادت و بندگی اعلام میکند. خدایا! من فرد نیستم، تک نیستم. من عضوم. جزئی از کل و عضوی از پیکر هستم. «ما هستیم، نه من». در دنیای اسلام، «من» وجود ندارد، «ما» وجود دارد».
مطهری، مرتضی، گفتارهای معنوی، ص۹۴- ۹۵
از مولاى متقیان على (ع) در نهجالبلاغه مىخوانیم: «همواره با سواد اعظم [اکثر طرفداران حق]باشید که دست خدا با جماعت است و از پراکندگى بپرهیزید که انسان تنها، بهره شیطان است؛ چنانکه گوسفند تک بهره گرگ است. آگاه باشید هرکه به این شعار دعوت کند، [اشاره به شعار تفرقهاندازى مملو از فتنه و فساد خوارج است]وى را بکشید؛ گرچه زیر این عمامه من باشد» (خطبه ۱۲۷).
کارشناسان درخصوص تأیید بر این معنا که یاری خداوند با جماعت است، به این اصل فقهی اشاره میکنند که برای رفع خشکسالی و نزول باران و فرود آمدن رحمت الهی از آسمان، به نماز استسقا به شکل جماعت توصیه میکند. گرچه نمازهای مستحبی از جماعت استثناء است، ولی در نماز استسقاء، جماعت را توصیه میکند؛ زیرا میداند که اجتماع دلها و طلب از خدا بهصورت دستهجمعی به اجابت نزدیکتر است».
خمینی، سیدروح ا...، توضیحالمسائل، مسئله۱۴۰۷
رسول خدا (ص) در روایت دیگری، مشابه این مفهوم را مطرح میکنند و با تشبیه شیطان به گرگ، حضور در مسجد و همراهی با جماعت را مانعی بر سر راه طعمه شدن توسط او میدانند. «شیطان، گرگ انسانهاست؛ مانند گرگ براى گوسفند که گوسفندانى را که از گله دور مىشوند یا درکنار قرار میگیرند یا فرار میکنند، میگیرد. از جدایى و فرقهفرقه شدن بپرهیزید و بر شما باد که همراه مردم و جماعت و مساجد باشید!». (المحجهالبیضاء فی تهذیبالإحیاء، فیض کاشانی، ج ۴، ص ۸). ایشان در حدیثی دیگر، اجتماع و باهم بودن را رحمت خوانده و پراکندگی را عذاب دانستهاند.
میزانالحکمه، ج۲، ص ۴۶
مناسک جمعی مانند نمازجماعت یا جمعهای قرآنی، میتوانند موجب تقویت حمایت اجتماعی شوند. وقتی فرد خود را در جمعی همگون و همشکل میبیند، احساس تنهایی نمیکند و اعتمادبهنفسش افزوده میشود. کالدور (۱۹۹۴ م) نیز در تأیید این مطلب میگوید: «افراد مذهبی نزدیکترین دوستان خود را از میان افراد مذهبی انتخاب میکنند و علاوهبر داشتن احساس نزدیکی به خداوند، دید مثبتی به مردم دارند. عبادت و نیایش موجب همدلی، درک، تعهد، انعطافپذیری در روابط، احساس مسئولیتپذیری و استفاده از فن خودمداخلهای برای حل تعارض ازجمله تعارض خانوادگی میشود و در این صورت، شاهد خانوادههایی با تعارض کمتر و شادکامی بیشتر خواهیم بود».
قمری، ۱۳۹۰: ۸۵
یکی دیگر از کارکردهای اجتماع مذهبی، تقویت و بهبود روحیه تعاون و مشارکت در بین مؤمنان است. خداوند در قرآن کریم، تعاون و همکاری در کار خیر و پسندیده را، سفارش کرده و فرموده است: «و یکدیگر را بر انجام کارهاى خیر و پرهیزکارى یارى کنید و یکدیگر را بر گناه و تجاوز یارى ندهید و از خدا پروا کنید که خدا سختکیفر است». (آیه ۲، سوره مائده).
بنا بر بعضی احادیث، تعاونِ مؤمنان در طاعات الهی، از پایههای برادری دینی است و پیشوایان دین بر ضرورت آن تأکید کردهاند. به نوشته شهید ثانی، تأکید بر ایجاد الفت و پیوند دوستی میان مؤمنان در احادیث، به این دلیل است که با تعاون و همکاری افراد در جامعه است که میتوان امور مردم را مدیریت و برای حل مشکلاتشان تدبیر کرد.
همچنین به نظر او، تعاون و همکاری هنگامی بین افراد جامعه بهوجود میآید که دربین آنان، کینه و حسد و عداوت وجود نداشته باشد و از رذایلی مانند غیبت بهدور باشند. این نکته بیانگر تأثیر متقابل تعاون بر تثبیت بسیاری از فضایل اخلاقی در جامعه و تأثیر نامطلوب رذایل اخلاقی بر پیوند همکاری و تعاون است.
زینالدینبنعلی شهیدثانی، المصنفاتالاربعه، ج یک، ص ۸۱ و ص۳۵
با تأمل و تدبر در روایات، درمییابیم که اسلام انزوا و گوشهگیری را حتی در عبادت نمیپسندد؛ بهطور مثال در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (ص) میخوانیم: به مردى که میخواست به کوه برود و گوشه گیرى کند تا به عبادت بپردازد، فرمودند: «صبر کردن یکى از شما به اندازه یک ساعت دربرابر ناملایمات درمیان مسلمانان، بهتر از عبادت چهل سال در انزواست». (میزانالحکمه، ج۶، ص ۳۰۸). خوب است بدانید که آن حضرت حتی سفر بهتنهایی را نهی کردهاند و در حدیثى میفرمایند: «در امت من رهبانیت و سیاحت نیست». (وسائلالشیعه، ج۱۱، ص ۳۴۴).
در حدیثی دیگر از پیامبر اکرم (ص) آمده است: در عصر آن حضرت، فرزند «عثمانبنمظعون»، یکى از اصحابشان، از دنیا رفت و او بهشدت اندوهگین شد، تاآنجاکه گوشهاى از خانهاش را بهعنوان مسجد برگزید و مشغول عبادت شد و همه را ترک کرد و انزوا طلبید. این خبر به رسول خدا (ص) رسید. ایشان او را صدا زدند و به او فرمودند: «اى عثمان! خداوند متعال وظیفه ما را رهبانیت قرار نداده است. رهبانیت امت من، جهاد در راه خداست».
سپس درباره مرگ فرزندش به او دلدارى دادند و فرمودند: «آیا شادمان نمىشوى که روز قیامت به هر درى از درهاى بهشت برسى، فرزندت را در آنجا ببینى که دامان تو را میگیرد و نزد خدا، تو را شفاعت میکند؟». (الأمالی، ص ۶۶). منظور ایشان این بود که اگر بهدنبال ترک دنیا هستی، گوشهگیری روش دین من نیست، بلکه مسلمانان با جهاد در راه خداست که دست از دنیا میکشند.