روایتی از آخرین دستاورد‌های مدیریت شهری مشهد در دوازدهمین نمایشگاه تخصصی خدمات شهری | از دستگاه ریشه‌کن تا پهپاد‌های اطفای حریق + فیلم شهرداری مشهد پیشگام در استفاده از فناوری‌های نوین حاجی‌بگلو: مدیریت شهری مشهد نگین تمامی حوزه‌های مدیریت شهری در خاورمیانه است رئیس سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور: بخش خصوصی اصلی‌ترین حامی مدیریت شهری است+ویدئو پارک خطی شش‌هکتاری در محله شهرک شهید رجایی مشهد به بهره‌برداری می‌رسد + تصاویر انعقاد قرارداد مشارکت شهرداری مشهد با کمیته امداد امام خمینی (ره) معاون استاندار خراسان رضوی: برقی‌کردن قطار مشهد- تهران ۲ میلیارد دلار هزینه دارد پلمب کارگاه تولیدی لوازم آرایشی غیرمجاز در کاشمر (یکم آذر ۱۴۰۳) ناصحی: مشهد قطب دیپلماسی شهری در کشور است ورود نخستین اتوبوس برقی به مشهد تا ۴۵ روز دیگر ارتقای پرشتاب زیرساخت‌های حمل‌و‌نقل بار در مشهد عزم جدی شورا و مدیریت شهری مشهد مقدس برای تقویت دیپلماسی شهری برگزاری اولین نشست شهر‌های ایرانی شرکت‌کننده در اجلاس بریکس پلاس در مشهد + فیلم (یکم آذر ۱۴۰۳) اجرایی‌شدن تنها ۳۰ درصد از پروژه‌های عمرانی مصوب شهر مشهد قطار برقی مشهد-تهران روی ریل تحقق | استاندار خراسان رضوی: با حمایت و اعتبار بودجه‌های ملی قرار است این پروژه به سرانجام برسد آغازبه‌کار دوازدهمین نمایشگاه تخصصی مدیریت شهری در نمایشگاه بین‌المللی مشهد از امروز (یکم آذر ۱۴۰۳) رونمایی از پهپاد‌های آتش نشان در نمایشگاه تخصصی خدمات شهری شهردار مشهد: تقویت دیپلماسی، از سیاست‌های اصلی مدیریت شهری است نشست رئیس و اعضای شورای اسلامی شهر مشهد با احزاب سیاسی | گفتگو با فعالین اجتماعی، کلید بهبود مدیریت شهری در مشهد حضور دادپزشک در آرامستان‌های شهرداری مشهد برای تسریع خدمت‌رسانی به خانواده‌های متوفیان تقدیر فرماندار مشهد از شهردار مشهدمقدس (۳۰ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

مهم‌ترین سد در برابر مدیریت زنان باور‌های مدیران مرد است

  • کد خبر: ۲۲۳۶۸
  • ۱۲ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۱
مهم‌ترین سد در برابر مدیریت زنان باور‌های مدیران مرد است
باورهای مدیران مرد از موانع استفاده از ظرفیت‌های زنان در سطوح مدیریتی شهرداری است.
علی قدیری - بتول گندمی را بسیاری به جسارت، شجاعت و البته صراحت لهجه در گفته‌ها و نوشته هایش می‌شناسند چه در زمانی که در شورای اول اسلامی شهر بوده است، چه در زمانی که به عنوان یکی از زنان پیشرو جریان اصلاحات شهر مشهد در برابر جریان رقیب می‌ایستاد و چه اکنون که در شورای پنجم اسلامی شهر حضور دارد. به همین دلیل، گفتگو با او برای هر خبرنگاری جذاب است. اما صراحت لهجه گندمی تنها در خطاب قرار دادن جریان رقیب خلاصه نمی‌شود. او در صورت نیاز، دوستان و همکاران خود را نیز مورد عتاب قرار می‌دهد، چه هنگام انتخاب معاون شهردار و رئیس سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد و چه در انتقاد از شهردار مشهد هنگامی که برای ثبت نام ریاست فدراسیون فوتبال عازم پایتخت بود. در این گفتگو نیز از کمیسیون فرهنگی شورای پنجم به‌شدت انتقاد می‌کند و معتقد است اگر به جای گوش سپردن به جریان رقیب به دغدغه‌های جریان حامی شورای پنجم توجه می‌کرد، می‌توانست متفاوت عمل کند. همچنین منتقد ۲ شهردار مرد برگزیده در این دوره از مدیریت شهری است به سبب آنکه به عهد خود در زمینه به کارگیری زنان توانمند در سطوح میانی و عالی مدیریتی پایبند نبوده اند. گندمی تسلط ذهنیت مردانه بر مدیریت شهری را مهم‌ترین مانع استفاده از ظرفیت‌های زنان می‌داند و به‌جد درصدد رفع این مانع است. همچنین با جلب کردن توجه شهروندان به اینکه شورای پنجم در چه شرایطی مدیریت شهر را برعهده گرفته است و در چه شرایط مشغول به فعالیت است، از کارنامه شورا با قبول نقاط ضعف، تمام‌قد دفاع می‌کند. آنچه در ادامه می‌خوانید خلاصه‌ای از گفتگو با بتول گندمی، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر مشهد، است.

شما به صراحت لهجه شهره اید و یکی از انتقادات شما به همکارانتان در دوره جدید مدیریت شهری، لزوم پایبندی به رأی مردم، جریان و گروه‌های حامی است بدین معنا که باید خواست حامیان جریان اصلاح‌طلبی در سیاست‌گذاری‌ها خاصه در حوزه فرهنگی مورد توجه باشد و در اولویت قرار بگیرد. در مقابل، برخی‌ها این دیدگاه را رد می‌کنند و به نوعی توازن و تعادل و البته تعامل در شهر معتقدند. حتی بر این تأکید می‌کنند که حیطه فرهنگی نیز همانند دیگر حیطه‌های شهری به تخصص نیاز دارد و در برگزیدن افراد، نباید صرفا به نزدیکی آنان به خود توجه داشت. کشاکش میان این ۲ دیدگاه چه آسیب‌ها یا دستاورد‌هایی به دنبال داشته است؟
 

لیست امید برای شرکت در انتخابات پنجمین دوره شورای اسلامی شهر مشهد در شورای اصلاح طلبان استان تشکیل شد. اگرچه از یک سال پیش از آن زمزمه‌هایی درباره تشکیل لیست ائتلافی با برخی از جریانات اصول گرایی و اعتدالی وجود داشت، در نهایت اصلاح طلبان به تن‌هایی وارد انتخابات شدند. همین امر باعث شد به تن‌هایی شعار‌های انتخاباتی خود را بر اساس آرمان‌ها و نگاه‌های اصلاح طلبی برگزینیم. اینکه ما شعار «تغییر» را مطرح کردیم به این سبب بود که جریان حاکم و مسلط بر شهر در سال‌های گذشته، خواست همه شهروندان را مد نظر قرار نمی‌داد و در سیاست گذاری‌ها لحاظ نمی‌کرد. شهروندان از این روند ناراضی بودند. در آن زمان برنامه پیشنهادی را در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان به بحث گذاشتیم و ۱۰۰۰ نسخه از آن را در اختیار نخبگان شهر مشهد قرار دادیم تا پس از نقد و بررسی، به مانیفست ما برای حضور در انتخابات بدل شود و در صورت پیروزی در انتخابات، برنامه‌ای برای حوزه‌های مختلف شهری باشد. تغییرات در حوزه فرهنگی و اجتماعی و موضوع نشاط یکی از ۵ محور اصلی برنامه انتخاباتی ما بود و در شعار‌های انتخاباتی مان نیز تجلی و تبلور یافت. در کنار این شعار، شفافیت و فسادستیزی از دیگر محور‌های برنامه انتخاباتی ما بود. مدیریت شهری مشهد بیش از ۸۰ سال قدمت تاریخی دارد. تجربه انجمن‌های شهر قبل از انقلاب و پس از انقلاب نیز از آغاز سال ۷۸ تاکنون ۵ دوره نظام شورایی را تجربه می‌کند. حرکت در راستای فسادستیزی و شفافیت کار ساده و راحتی نیست. پیچیدگی‌های خاص خود را دارد به ویژه به این علت که ستاد اداره شهر در این سال‌ها بزرگ شده و حوزه وظایف و اختیارات آن نیز دگرگون شده است.
 
با وجود این، اگرچه در حوزه شفافیت و فسادستیزی توانسته ایم در شورای پنجم سنگ بنا‌های خوبی بگذاریم، در حوزه فرهنگی و اجتماعی شرایط متفاوت است. کمیسیون فرهنگی ما می‌توانست متناسب با خواست حامیانمان، روندی را در پیش بگیرد که بستر لازم برای مشارکت فعال همه شهروندان اعم از اهالی هنر و چهره‌های فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و ... شهر به وجود بیاید، اما به جای دنبال کردن این سیاست، بیش از آنکه صدای هم فکران و رأی دهندگان خود را بشنود و به آنان توجه کند، نقطه‌نظرات رقیبی را که در انتخابات از میدان خارج کرده بودیم مورد توجه قرار داده است. در واقع، در اجرای هر سیاست و برنامه، همواره این بحث را داشته ایم که اگر عملیاتی شود، چه چالش ها، مخالفت‌ها و نقد‌هایی از سوی جریان رقیب به دنبال خواهد داشت.
 
من به عنوان یک عضو شورا که رأی ۲۵۳ هزار نفر از شهروندان مشهدی را گرفته و مسئولیت ستاد انتخاباتی شورای اصلاح طلبان را برعهده داشته ام، با علم به اینکه ما نمایندگان همه شهروندان محسوب می‌شویم و باید این اصل را در تمام سیاست گذاری هایمان لحاظ کنیم، معتقدم باید به این مهم هم پایبند باشیم که آنچه باعث شد رأی هشتادوچهارهزارنفری نفر اول شورای چهارم به رأی دویست‌وشصت‌هزار نفری شورای پنجم تبدیل شود، جامعه‌ای است که پیام ما را واضح شنید و واضح هم پیامش را به ما منتقل کرد. باید از خواست و این بدنه جامعه پاسداری و از آن به عنوان یک ظرفیت اجتماعی استفاده کنیم تا بتوانیم عرصه‌های مختلف شهری را پویا نگاه داریم. اما متأسفانه در این حوزه موفق نبوده‌ایم و این یکی از نقد‌های جدی من به شورای پنجم خاصه کمیسیون فرهنگی است. می‌گویند باید تعامل کرد. اما سؤال این است که مرز تعامل کجاست؟ آیا تعامل باید به گونه‌ای باشد که در اذهان عقب نشینی از اهداف و آرمان‌ها تداعی شود یا اینکه با حفظ هویت اصول و ارزش‌هایی که به آن‌ها باور داریم تعامل می‌کنیم برای اداره شهر و حفظ منافع عمومی؟
 
ما هنوز نمی‌دانیم زمانی که مجریان سیاست‌های شهری ما از تعامل صحبت می‌کنند منظورشان از «تعامل» تا چه مرزی است. ما به دنبال آن نیستیم که حقوق و اختیارات قانونی تعریف شده نهاد‌های مختلف را کاهش دهیم بلکه به دنبال آنیم که هر نهادی تنها در چهارچوب اختیارات قانونی خود فعالیت کند. اگر تعامل بر این مبنا باشد بسیار هم خوب است، اما اگر تعامل برای تسلیم در برابر نهاد‌هایی باشد که فراتر از اختیارات قانونی شان در حوزه‌های مختلف ورود پیدا می‌کنند تا خواست خود و احکام فراقانونی را تحمیل کنند، نامش دیگر تعامل نیست. نقد من به این روند است.
 
تعامل نباید به این منجر شود که شهروندان از حق بهره‌مندی حیات شهری شان محروم شوند یا حتی چنین احساسی داشته باشند. ما باید محافظ حقوق همه شهروندان باشیم و تنها با تعاملی درست با سایر نهاد‌ها بتوانیم منافع شهروندان را تأمین کنیم. همان طور که تاکنون با بسیاری از نهاد‌ها در موضوعات مختلف تعامل کرده‌ایم و نسبتا هم موفق بوده‌ایم.

۲ دیدگاه متفاوت در این دوره مدیریت شهری در حوزه‌های مختلفی بازتاب می‌یابد. یکی از این حوزه‌ها جذب نیروی کار و به کارگیری مدیران شهری است. برخی‌ها به اعمال نفوذ در روند جذب نیرو و مداخلات اعضای شورا در عزل و نصب مدیران سطوح مختلف شهرداری مشهد از جمله در حوزه فرهنگی معترض‌اند و معتقدند در حیطه عملکرد، نباید شهرداری را تحت فشار باقی گذاشت و شورا باید فقط به همان قانون‌گذاری و نظارت در شهر اشتغال داشته باشد. نظر شما در این باره چیست؟ زیرا مثلا هنگام انتخاب معاون فرهنگی شهردار، در پستی اینستاگرامی به چرایی انتخاب نشدن آقای خوش‌نیت اعتراض کردید.
اینکه در حوزه اجرا مدیریت یک مجموعه در شهرداری با چه شخصی باشد، چندان مورد بحث ما نیست و ما روی اشخاص بحثی نداریم. ما تنها در موضوع اندیشه افراد بحث داریم. این را هم اضافه کنم که این یک قانون نانوشته است که در تمام دنیا حزب یا جریان سیاسی‌ای در انتخابات پیروز می‌شود، با مدیران هم فکر خود می‌تواند وعده‌ها و برنامه هایش را عملیاتی کند. خصوصا مدیرانی که قرار است در رأس جایگاه‌های سیاست گذاری و برنامه نویسی قرار بگیرند حتما باید با جریان پیروز همسو و همراه باشند. مثلا امکان ندارد که در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شوید و بعد با وزرا یا استانداران دولت پیشین کار خود را ادامه دهید! نه دولت احمدی نژاد و نه دولت خاتمی چنین نکردند و تنها آقای روحانی یک کابینه ۵۰-۵۰ تشکیل داده که آن هم کارنامه اش نشان می‌دهد به شکست رسیده است.
 
این نه‌فقط در ایران بلکه در سایر کشور‌های جهان هم یک قاعده است. در نظام شورایی ما هم چنین بوده است. در ادوار گذشته نظام شورایی جریان پیروز شهردار هم‌فکر و تیم مدیریتی کاملا هم‌فکر انتخاب کرده‌اند. ما نیز وقتی در انتخابات شورای پنجم پیروز شدیم، شهردار خود را با باور و افکار اصلاح طلبانه انتخاب کردیم. آقای تقی زاده خامسی یک مدیر شهری اصلاح طلب بود. آقای کلائی هم یک مدیر شهری اصلاح طلب است. نمی‌توان برنامه‌ای را با مدیران مخالف و منتقد آن برنامه اجرا کرد! اما چند نکته در این‌جا مطرح است. بدنه توانمند شهرداری دارای مدیران تکنوکرات یا حتی مدیرانی است که همان باور‌های ما را دارند و در نتیجه تأکید داشته ایم که باید از این ظرفیت استفاده کرد.
 
ما تأکید کرده ایم از این ظرفیت استفاده شود. این تأکید هم قبل از آن بوده است که آقای تقی زاده و آقای کلائی را به عنوان شهردار انتخاب کنیم. هر ۲ شهردار نیز این دغدغه را در مذاکراتی که پیش از انتخاب‌شان داشتیم پذیرفتند. نکته دیگر آنکه ظرفیت خوبی در جریان اصلاح طلب وجود داشته است. هر جریانی وقتی در انتخابات پیروز می‌شود سعی می‌کند مدیران توانمند و پرورش‌یافته خود را به کار گیرد و آنان را برای ارتقا در سطوح بعدی آماده کند. اگر جریان اصلاح طلب می‌خواهد در انتخابات آینده شرکت کند و پیروز شود باید ظرفیت لازم را داشته باشد و یکی از بزنگاه‌های ظرفیت سازی زمانی است که در عرصه حضور دارید. پس طبیعی است که اگر در جریان اصلاح طلبی ظرفیتی وجود داشته است از آن بهره ببریم و این افراد را برای آینده جریان اصلاح طلبی آماده کنیم. اما نکته مهم دیگر این است که چرا مشورت با شورا صورت می‌گیرد. زمان انتخاب نخستین شهردار، آقای تقی زاده خامسی وقتی برنامه خود را ارائه می‌کردند، اعلام کردند که من با توجه داشتن به معیار‌های شورا یعنی برگزیدن مدیران پاک دست که به برنامه‌های اصلاح طلبانه باور داشته باشند، مدیران شهری را خودم انتخاب می‌کنم. اما پس از انتخاب شدن به عنوان شهردار اعلام کردند که می‌خواهم در انتخاب مدیران شهری نقطه نظرات اعضای شورا را جویا شوم و با آنان مشورت کنم. اگر در خصوص برخی از گزینه‌های مورد نظر ایشان بر اساس معیار‌ها نکات منفی از سمت اعضای شورا ارائه می‌شد، ایشان بررسی می‌کردند. در واقع، آقای تقی زاده خامسی با اینکه پیش از انتخاب شدن برحق خود در برگزیدن مدیران شهری پافشاری کرده بودند، پس از انتخاب، به مشورت با اعضای شورا برای این مهم متعهد بودند. در زمان انتخاب آقای کلائی هم ایشان خودشان بر ادامه روند مشورت با شورا همانند دوره آقای تقی زاده خامسی تأکید کردند. بسیاری از مدیران شهری در زمان آقای تقی زاده خامسی انتخاب شده بودند، اما پس از بازنشستگی ایشان، آقای کلائی نیاز دیدند که برخی از مدیران شهری از جمله در حوزه فرهنگی باید تغییر کنند.
 
در حوزه معاونت فرهنگی، این مشورت تا حدی صورت گرفت و با اینکه شورا نظر مشورتی داد و در روند انتخاب به درخواست شهردار و برای ارائه مشورت کمک کرد، در اواسط کار این روند متوقف شد. گله من از انتخاب نشدن آقای خوش نیت به این بازمی گشت که اگر شهردار از ابتدای امر تأکید می‌کرد که من نمی‌خواهم از نظر مشورتی شورا استفاده کنم، خب دیگر ادعایی طرح نمی‌شد، اما اگر به مشورت با شورا متعهد می‌شوند، باید به این قول پایبند باشند. اگر یک فعالیت تیمی را آغاز کرده ایم، باید به قواعد آن متعهد باشیم. قطعا حوزه اجرایی و حق عزل و نصب مدیران شهری متعلق به شهردار است و شورای شهر چه برای آقای تقی زاده خامسی و چه آقای کلائی تکلیفی را در این زمینه معین نکرده‌اند، اما بنا به درخواست شهردار، نظر مشورتی خود را اعلام کرده است.
 
در نتیجه، نقد من در روند انتخاب معاون فرهنگی مبتنی بر این بوده است که چرا آقای کلائی هنگام انتخاب‌شان به عنوان شهردار، وعده مشورت داده و بعد به آن پایبند نبوده‌اند.

پس از اقدام آقای کلائی برای ثبت‌نام ریاست فدراسیون فوتبال، توئیتی منتشر کردید با این مضمون که دیگر ایشان از نظر شما حائز ویژگی‌های لازم برای اداره شهر نیست. این به چه معناست؟ به معنای استیضاح ایشان در آینده است؟ اگر بلی، استیضاح بر مبنای چه خواهد بود؟

زمانی که آقای کلائی برنامه خود را برای برگزیده شدن به عنوان شهردار به اعضای شورا ارائه می‌کردند، پایبندی به منصب شهرداری را تا پایان دوره پنجم مدیریت شهری اعلام کردند. ما شهردار را برای ۴ سال انتخاب می‌کنیم و اگر تصویب و اجرای قانون بازنشستگی نبود، آقای تقی زاده خامسی تا پایان ۴ سال شهردار مشهد بودند. آقای کلائی هم از زمانی که انتخاب شدند، تا پایان دوره پنجم شورای شهر، شهردار مشهد انتخاب شده است، اما ایشان تحت تأثیر برخی مشورت‌های نادرست و مسائلی که واقعیت خارجی نداشت، به چنین کاری اقدام کردند. من نمی‌توانم به عنوان عضو شورا بپذیرم که تحت تأثیر شرایطی، کسی که تعهد داده است تا پایان دوره شهردار شهر باشد، وارد فرایند دیگری شود.
 
وقتی فردی به تعهدات خود پایبند نیست، من نمی‌توانم بپذیرم که آن فرد همه ویژگی‌هایی را که برای مدیریت شهر به آن‌ها نیاز است دارد. به همین دلیل، اعلام کردم که از نظر من، ایشان دیگر حائز ویژگی‌های لازم برای اداره شهر نیست. شهردار شهری، چون مشهد بودن با این وسعت و جمعیت و حجم عظیم زائر و گردشگر، کار راحتی نیست. شهردار شهر همانند پدر یک خانواده است. آیا یک پدر می‌تواند هر زمانی می‌خواهد از این مسئولیت شانه خالی کند؟ اقدام اخیر آقای شهردار برای من در حکم شانه خالی کردن از مسئولیت‌های شهر مشهد بود. به همین علت، به آن اعتراض کردم. در جلسه‌ای هم که اعضای شورا با ایشان داشتند، یعنی ۳ روز پس از ثبت نام، به ایشان پیشنهاد کردم که بلافاصله از ثبت نام خود انصراف دهند و با پذیرش این اشتباه، تا پایان دوره مدیریت شهری به کار خود ادامه دهند. این نشان می‌دهد که من هم‌چنان به ظرفیت‌ها و توانمندی‌های آقای کلائی باور دارم، اما به این مدل عملکرد و رفتار اعتقادی ندارم و معتقدم می‌تواند ضربه‌های سختی به پیکره مدیریت شهری بزند. این اتفاق زمانی افتاد که ما در آخر سال هستیم و شاید برای بسیاری از دستگاه‌ها این ایام روز‌های پرتلاطمی نباشد، اما برای خانواده بزرگ مدیریت شهری خاص‌ترین و پرکارترین روز‌های سال است.
 
شهرداری تا لحظه سال تحویل و حتی پس از آن مشغول خدمت رسانی است و این قابل قبول نیست که رأس این مجموعه یک‌باره تصمیم بگیرد به جای دیگری برود. این‌ها من را دچار تردید می‌کند که آیا انتخابم درست بوده است یا نه. قطعا تصمیم آقای شهردار تصمیم نادرستی بوده و آنان که ایشان را در این شرایط قرار دادند تصمیم اشتباهی گرفتند، چون من به این باور دارم که این تصمیم تصمیمی شخصی نبوده و از سوی عده‌ای اخذ شده است که بسیار ناپخته اند. من باید به عنوان نماینده مردم به این تصمیم اعتراض می‌کردم و نمی‌توانستم سکوت کنم، طوری که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. این اعتراضات می‌تواند ضریب خطا را برای آینده کاهش دهد.

بار‌ها بر لزوم انتخاب زنان به عنوان مدیران در سطوح عالی مدیریت شهری تأکید کرده‌اید. زنان نیمی از جمعیت مردم شهر مشهد هستند و نیاز است در عرصه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری حضور داشته باشند تا مبتنی بر اصل سیاست حضور، شرایط زیست زنانه در سیاست‌گذاری‌ها فراهم شود. با وجود این، هنوز شاهد نقص‌هایی جدی در این روند هستیم. علت این کندی تغییر در چیست؟

در این موضوع هم پایبند نبودن ۲ شهردار مردی که تاکنون تجربه کرده ایم یکی از مهم‌ترین علل این نقصان است. هر ۲ شهردار هنگام انتخاب شدن‌شان وعده دادند از ظرفیت‌های زنان در سطوح مدیریت عالی استفاده کنند، اما تحول چندانی اتفاق نیفتاد. اگرچه در هر ۲ دوره در مقایسه با گذشته مسیر‌های بهتری گشوده شده است، اندک‌هایی به دست آورده‌ایم و برخی از مدیران کل و سرپرست شهرداری یکی از مناطق و در سطوح میانی و پایین‌تر مثل معاونان شهردار مناطق و معاونان سازمان‌ها از میان زنان انتخاب شده‌اند، این آن چیزی نبود که دوستان در جلسات دفاع از برنامه هایشان به ما وعده داده بودند. بسیار امیدوار بودم و با اعتماد زیادی به آقای کلائی که بسیار محکم وعده معاون زن را داده بودند رأی دادم، اما چنین نشد. کار‌های انجام شده در حوزه زنان با وعده‌های داده‌شده بسیار فاصله دارد و به این روند انتقاد جدی دارم.
 
فکر می‌کنم بخشی از مشکل به آن ذهنیت مردانه حاکم بر مدیریت بازمی گردد و این ذهنیت مانع از تحقق وعده آقایان شده است و بخشی به ذهنیت سوء و برداشت‌های منفی برمی‌گردد که به مدیران ما چنین القا می‌کنند که اگر مدیران زن انتخاب شوند، مشکلات و مسائلی ایجاد می‌شود. من به عنوان یک زن که عضو شورا هستم متوجه نمی‌شوم چه تفاوتی میان انتخاب یک مدیرکل زن، شهردار منطقه یا معاون و مدیرعامل زن و مرد وجود دارد. در حوزه شهرسازی، یکی از مهم‌ترین ادارات کل در اختیار یکی از خانم هاست. در حوزه معاونت برنامه ریزی شهری یکی از مهم‌ترین جایگاه‌ها متعلق به یکی از مدیران زن است. در حوزه منابع انسانی نیز مدیرکل یک خانم است. این بخش‌ها چه مشکلی داشته اند؟ در صورتی که ۳ بخش حیاتی اند و این مدیران شبانه روز کار می‌کنند و اگر ساعت کاری و کارکرد آنان با سایر مدیران مقایسه شود، بسیار بیشتر است.
 
همچنین در تقویم مقرر پیشبرد برنامه‌ها بسیار پیشروتر بوده اند، اما متأسفانه فشار‌های جانبی مانع از انتصاب به حق مدیران زن شده است.

برخی‌ها محدودیت‌ها و مشکلات در کُندی تغییرات در استفاده هرچه بیشتر از ظرفیت‌های زنان توانمند را در موانع آموزشی و فرهنگی می‌دانند. روند آموزشی‌ای که از یک سو به سلب اعتماد‌به‌نفس کافی زنان منجر می‌شود و از دیگر سو سبب رشد الگو‌های تبعیض‌آمیز در ذهن مردان می‌شود که اگر زنان خارج از خانه باشند با تعارض نقش مواجه می‌شوند.
 
شما به عنوان یک زن که بیش از ۲۰ سال است در عرصه سیاسی و اجتماعی حضور دارد، نظرتان در این باره چیست؟ با چه موانعی مواجه بوده و چگونه از آن‌ها گذر کرده‌اید؟

شاید جدی‌ترین مشکل من هم مواجهه با مدیران مردی بوده است که به سبب نظام آموزشی و فرهنگی موجود، باور ندارند زنان هم می‌توانند بسیاری از کار‌ها را به خوبی و حتی بهتر از خودشان مدیریت کنند، یا اینکه اگر زنان مسئولیتی بپذیرند، دیگر نمی‌توانند از پس ایفای سایر نقش‌های خود بربیایند، اما مواجهه با چنین مردانی سبب شده است من مقاوم‌تر و به ادامه مسیر مصمم‌تر شوم.
 
من مشکلات دیگر که شاید در ذهن شما باشد مانند حمایت نکردن خانواده، نبودِ حمایت و پشتیبانی از مدیران زنان، تعارض نقش و ... را تجربه نکرده ام و همه این‌ها به شکل مزیت به ادامه مسیر کمکم کرده است. به همین سبب، مهم‌ترین سد در برابر مدیران زن، باور‌های مدیران مرد مافوق و جامعه مردسالار است که خود مشکلات دیگری را سبب می‌شود.

یکی از مهم‌ترین حوزه‌هایی که در آن اولویت‌بندی موضوعات در اذهان اعضای شورا پدیدار می‌شود در بودجه سالیانه است، اما تاکنون به رغم ریاست شما بر کمیسیون بودجه، شاهد بودجه‌ریزی مبتنی بر جنسیت نبوده‌ایم. چرا؟

در این موضوع تاکنون بحث‌های زیادی در کمیسیون‌ها و جلسات مطرح شده است. برنامه ریزی برای اداره شهر در حوزه‌های مختلف باید مبتنی بر نیاز تمامی شهروندان و زائرانی باشد که به این شهر سفر می‌کنند. در برخی از حوزه‌ها تفکیک بودجه بر این مبنا که مثلا مقدار مشخصی از آن به استفاده زنان اختصاص یابد و مقدار مشخصی از آن به مردان، عملا میسر نیست. مثلا نمی‌شود در حوزه حمل ونقل برای زنان به صورت خاص بودجه مشخصی را کنار گذاشت، بودجه این حوزه با توجه به جمعیت ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفری شهر مشهد و ظرفیت مهمان پذیری آن تعیین می‌شود. اما در برخی از حوزه‌ها نظیر در نظر گرفتن بودجه برای عرصه‌ها و فضا‌های اوقات فراغت، بهره مندی از ظرفیت‌های فرهنگی، سلامت یا ورزشی شهر، زنان نادیده گرفته می‌شوند و این نقد درست است.
 
به همین دلیل، در مصوبات جدید خود که جنبه سیاست گذاری برای شهرداری دارد، سعی کرده ایم این ضعف را جبران کنیم. منشور حقوق شهرنشینی یکی از این مصوبات است که در آن لزوم توجه به حقوق بخش‌های خاص جامعه نظیر زنان، کودکان و معلولان که تاکنون از بسیاری از امکانات شهری محروم بوده اند مورد تأکید قرار گرفته است.
 
همچنین مصوبه شهر همگان که در قالب یک اداره ذیل حوزه شهردار شروع به کار کرده است، مشخصا گروه‌های خاص «زنان»، «کودکان» و «معلولان و سالمندان» را هدف قرار می‌دهد. برای معلولان، از گذشته کار‌هایی خاص در زمینه مناسب سازی فضا‌ها در ۲ حوزه عمرانی و شهرسازی انجام گرفته است یا مثلا در حوزه حمل ونقل، دریک سال گذشته، هزینه زیادی صرف آسانسور‌ها و پله برقی‌های خط۲ قطار شهری کردیم، اما این اقدامات هنوز هم کافی نیست. درباره شهر همگان باید گفت در خصوص یکی از این گروه ها، یعنی معلولان و سالمندان، کار‌هایی انجام گرفته است.
 
درباره کودکان هم مدیریت شهری با مصوبه شورا ورود پیدا کرده و برنامه‌هایی را در دست انجام دارد، اما در خصوص یکی دیگر از این گروه‌ها یعنی زنان هیچ اقدامی نشده است. ذیل شهر همگان برنامه‌های عملیاتی در حوزه زنان در حال تدوین است. در حوزه‌های سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرا مدیریت شهری باید در موضوع زنان جدی‌تر وارد شویم. مثلا در حوزه اجرا در حوزه‌های خدمات شهری و فضای سبز، اعتبار چشمگیری در بودجه‌های۹۷، ۹۸ و ۹۹ برای پارک‌های اختصاصی زنان در نظر گرفته شده است. البته تأکید می‌کنم که من به جداسازی زنان و مردان در حوزه‌های شهری معتقد نیستم، اما الزاماتی وجود دارد که باید فضا‌های خاصی را به زنان اختصاص دهیم تا بتوانند آزادانه از ظرفیت‌های گذران اوقات فراغت، تفریحی و ورزشی شهر بهره‌مند شوند.
 
در حوزه حمل ونقل باید زنان ۵۶ درصد از اتوبوس استفاده می‌کنند و مردان ۴۴ درصد، اما بخشی از فضای یک اتوبوس که در اختیار زنان قرار می‌گیرد یک سوم از فضای کل اتوبوس است. در این بخش باید ظرفیت‌ها تغییر کند و متناسب با آن، حتما جایی برای زنان باردار، سالندان و معلولان با برچسب مشخص اختصاص یابد. نباید منتظر آن باشیم که فقط خانواده‌ها در فرایند فرهنگ سازی در قبال این موضوعات اقدام کنند.
 
مدیریت شهری، خود، باید به این زمینه وارد شود. در موضوع امنیت زنان در فضا‌های شهری، مسئله داریم و رفع مشکلات آن تکلیفی بوده که شورا برای شهرداری در نظر گرفته است. معابر و گذرگاه‌های شهری باید امنیت لازم را برای حضور زنان در شبانه روز داشته باشند. هر زمان برای رفع مشکلات موجود به اختصاص اعتبارات نیاز بوده شورا کاملا همکاری کرده است؛ لذا برطرف کردن این مشکلات به عزمی جدی در شهرداری نیاز دارد.

به دوره پنجم شورای اسلامی شهر از صفر تا ۲۰ چه نمره‌ای می‌دهید؟
۱۷ می‌دهم و برای آن دلیل دارم. اگر گاهی نقدی را وارد می‌کنم برای آن است که می‌توانستیم نمره ۲۰ را بگیریم، اما تلاشی برای آن انجام نشده است. عقیده من آن است که باید برای ۱۱۰ جنگید که به ۱۰۰ رسید. مثلا هیچ وقت نباید به ۹۰ رضایت داد. شورای پنجم در سخت‌ترین شرایط مالی و اقتصادی کشور مدیریت شهر را برعهده گرفت و آغازین روز‌ها ما با بدهی بسیار و طلبکاران بی شمار مواجه بودیم که از ما انتظار راهکار داشتند.
 
اینکه در یک سال مدیریت شهری را به یک ثبات رساندیم و بدهی‌ها و طلب‌ها را پرداخت کردیم و در سال دوم به سمت اجرای پروژه‌های عمرانی‌ای رفتیم که بسیاری فکر می‌کردند نمی‌توان به این سرعت به سمت آن‌ها رفت از توانمندی‌های خاص شورای پنجم است. تولید درآمد و پرداخت بدهی‌ها آن هم در شرایط فقدان ثبات اقتصاد ملی که دلار چهارهزارتومانی ۱۲ هزار تومان شده است یا به سبب تحریم‌ها بسیاری از کالا‌ها را نمی‌توانیم وارد کنیم، اقدام بزرگی بوده است. ما بسیار تلاش کرده ایم که بتوانیم اتوبوس، موتورسیکلت، دوچرخه و اسکوتر برقی را وارد و از آن‌ها در فضای شهری استفاده کنیم. توان تأمین مالی آن را نیز ایجاد کرده ایم و مدیران خود را به پشتوانه مصوبات لازم، به انجام این کار مأمور کرده ایم، اما در‌های کشور به علت تحریم‌ها بسته بوده است. با وجود این و در شرایط تحریم، باز هم اقدامات خوبی صورت گرفته است.
 
یکی از مهم‌ترین آن‌ها خرید ۲ پلتفرم هفتادوپنج‌متری برای ارتقای سیستم آتش نشانی شهر است که در پی برج سازی‌ها ضرورت آن بسیار احساس می‌شد تا خدای‌نکرده اگر اتفاقی نظیر برج سلمان یا روتانا تکرار شد، امکانات لازم را برای مقابله با بحران داشته باشیم. نباید چشم‌مان را نسبت به این اقدامات ببندیم و باید توجه داشته باشیم که شورای پنجم در چه دورانی این اقدامات را انجام داده است. اقدامات عمرانی و پروژه‌های ما نظیر پل سازی و تقاطع سازی در زمان‌هایی که متعهد شده ایم آغاز و تمام شده است، آن هم در شرایطی که قیمت مصالح ساعت می‌زند. در حوزه خدمات شهری هم کاستی‌های موجود را که بخش عمده‌ای از آن در بخش نیروی انسانی و تأمین تجهیزات بوده است جبران کرده ایم. در حوزه برنامه ریزی و حرکت به سمت هوشمندسازی شهر نیز گام‌های بسیار بزرگی برداشته ایم. در این زمینه، می‌توان اقداماتی را که در این دوره انجام شده است یک طرف گذاشت و همه دوره‌های پیشین را یک طرف.
 
امیدواریم در پایان این دوره با اقداماتی که در زمینه ارتقای زیرساخت‌های شهر هوشمند صورت گرفته است، بتوانیم نیاز‌های شهروندان را در کم‌ترین زمان ممکن پاسخ دهیم. ما تنها شهری هستیم که ۲ شهرداری منطقه الکترونیکی هستند و بخش زیادی از خدمات بدون حضور شهروندان به آنان ارائه می‌شود. در اردیبهشت سال آینده نیز شهر هوشمند مشهد به یکی از بستر‌های جهانی می‌پیوندد و از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته می‌شود. در اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی که به اختصار WSIS نامیده می‌شود، در فروردین ماه پروژه شهر هوشمند مورد پذیرش قرار می‌گیرد.
 
پس من می‌توانم به عملکرد شهری در حوزه‌های مالی، برنامه ریزی و نوآوری، عمرانی و خدمات شهری نمره بسیار خوبی بدهم. همچنین در حوزه منابع انسانی به نظم خاصی رسیده و بسیاری از روند‌ها را شفاف کرده ایم. اینکه موضوعات مختلفی نیز در رسانه‌ها بازتاب می‌یابد ناشی از همین شفافیت ماست وگرنه هم‌چون ادوار گذشته می‌توانست مسائل مطرح شود.‌ای کاش همکاری سایر نهاد‌ها با مدیریت شهری بیشتر بود تا می‌توانستیم زودتر در طرح‌های تفصیلی به جمع بندی برسیم و بر مشکلات ناشی از نبود آن غلبه کنیم. طرح‌هایی که تاکنون به شورای اسلامی شهر آمده است شرایط لازم را برای تصویب ندارد. من نماینده مردم‌ام نه نماینده دولت، پس نمی‌توانم به عنوان یک مدیر دولتی طرح تفصیلی را بررسی کنم و حقوق شهروندان را نادیده بگیرم.
 
همان طور که حوزه مالی با سختی‌های بسیار زیاد این حوزه درخشید، حوزه فرهنگی و اجتماعی نیز اگر به جای توجه به اینکه جریان رقیب چه می‌گوید یا چه می‌کند بر نقد دلسوزان و راهنمایی‌های درون جریانی تمرکز می‌کرد، می‌توانست متفاوت عمل کند.

چشم‌انداز و دورنمای مطلوب شما از شهر مشهد چیست؟
مشهد، شهر امام رضا (ع)، شهر ضامن آهو مشهد و پناهگاه همه امیدواران است. امیدوارم روزی به شهری تبدیل شود که تمام شهروندان با هر تفکر، نگاه و عقیده‌ای، احساس کنند که در این شهر خوشبخت زندگی می‌کنند و آرامش و آسایش دارند. شهروند مشهدی نباید احساس تبعیض و تفاوت کند و به این باور برسد که اگر در شهر دیگری زندگی می‌کرد مشکلات کمتری داشت. احساس بهره مندی از تمام فضا‌های شهری برای تک‌تک از شهروندان و در نتیجه احساس تعلق به شهر و خوش‌بختی آرزوی من برای همه شهروندان در شهر مشهد است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->