سهیل دیبا | شهرآرانیوز؛ هنوز خون تازه از محل زخمهایش جریان داشت. لباسهایش خاکی و پاره شده بود، همه آثار نشان میداد که مورد حمله قرار گرفته است. مرد توی سرش میزد و گریه میکرد. زخمهای صورت و دستانش را به اولین مأموری که از خودرو گشتی پلیس پیاده شد نشان داد و با گریه گفت: «بیچاره شدم، خانه خرابم کردند.» بعد هم بلند بلند گریه کرد و روی زمین نشست.
او به پلیس اعلام کرده بود که عدهای مسلح او را دزدیده و حسابی کتکش زدهاند و بعد از سرقت کیفش، او را در این ناکجاآباد انداخته و با یک موتورسیکلت فرار کرده اند و سوئیچ خودرو را نیز درون بیابان انداختهاند که سوئیچ را ماموران پیدا کردند. همه چیز صحت ماجرا را تأیید میکرد، اما مأموران به کل قضیه مشکوک بودند، چون آثاری از موتورسیکلت موردنظر در آن نقطه دیده نمیشد و وضعیت زخمها طوری نبود که در حالت دفاع ایجاد شده باشد.
مأموران به قصد تحقیقات بیشتر این مرد را سؤالپیچ کردند تا جایی که او به تناقضگویی افتاد و ساعتی بعد درون پاسگاه مشخص شد که سارقان کیف پر از طلایش، کسی به غیر از خودش نیست. مرد چهل و سه ساله، سالهاست که نقش حمال طلا را بازی میکند. او هر چند وقت یکبار از سوی یک طلافروش مشهدی راهی زاهدان میشود و با رابطههایی که دارد، اقدام به خرید شمشهای طلا کرده و محموله را بهصورت چمدانی به مشهد منتقل میکند.
آخرین محموله را او همین هفته از زاهدان میخرد و به مشهد میآید، اما اینبار اتفاق شومی برایش رخ میدهد و عدهای چمدان طلایش را از او سرقت کرده و خودش را در حوالی کمربند سبز مشهد رها میکنند.
مرد با اعلام موضوع به پلیس ۱۱۰ درخواست کمک میکند و با دستور سردار احمد نگهبان، جانشین فرمانده انتظامی خراسانرضوی، گروهی از افسران پاسگاه فردوسی برای بررسی موضوع وارد عمل میشوند. با حضور مأموران در محل، این فرد مدعی میشود که عدهای ناشناس مسلح او را از محدوده بازار اطلس ربوده و بعد از سرقت، در این نقطه رها کردهاند.
مأموران از مرد خواستند تا مشخصات خودرو متهمان را اعلام کند، این فرد اطلاعاتی به مأموران داد به اضافه زمانی که او را به این مکان منتقل کرده بودند. اما افسران با رصد دوربینهای جادهای، خودرویی را که این فرد ادعا میکرد پیدا نکردند. از سویی با نشانههای دیگری که کشف کردند به کل جریان مشکوک شدند و متهم را به پاسگاه منتقل کردند.
بررسی سوابق این فرد نشان داد که او یکبار به اتهام قاچاق دلار دستگیر شده و پروندهای برای او تشکیل شده است. در ادامه وقتی مأموران او را مورد بازجویی قرار دادند، خیلی زود به تناقضگویی افتاد و نتوانست مأموران را قانع کند.
در حالی این فرد مدعی بود که عدهای ناشناس از او ۱۵ کیلو و ۲۵۰ گرم شمش طلا به ارزش ۵۰ میلیارد تومان را زورگیری کردهاند که مأموران پاسگاه فردوسی، موضوع را برای بررسیهای تخصصی به پلیس آگاهی مشهد اعلام کردند. مرد جوان در چند مرحله تحقیقات فنی کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد به ناچار لب به اعتراف گشود و به سناریو ساختگی سرقت طلا اعتراف کرد و مشخص شد که او بعد از اینکه مدتها برای یک طلافروش مشهدی کار میکرده است، قصد داشته با سناریوسازی و حمله ساختگی مهاجمان ناشناس، این محموله را بالا بکشد. با راهنمایی این فرد، مأموران به محلی که ابتدا این فرد اعلام کرده بود رفتند و توانستند محموله طلا را از زیر سنگی که او مخفی کرده بود کشف کنند. متهم پس از تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی روانه دادسرا شد.