به گزارش شهرآرانیوز، ساختن فیلم بیوگرافی درباره شخصیتهای مهم کار آسانی نیست. «علی ثقفی» سال گذشته با ساخت بخشی از زندگی پرویز دهداری یکی از بهترین فیلمهای بیو گرافی تاریخ سینمای ایران را رقم زد.
بیشک جوانهای دهه پنجاه و شصت که علاقه زیادی به تیم فوتبال کشورمان داشتند با دیدن فیلم «پرویز خان» به وجد خواهند آمد چرا که آن قدر طراحی چهره بازیکنها به شخصیتهای واقعی نزدیک است که برایبشان جذابیت داشته و حس نوستالژی دارد. به بهانه اکران این فیلم در سینما و آغاز اکران آنلاین آن با «امید گلزاده»، طراح چهره پردازی این پروژه همکلام شدیم.
چطور به پروژه فیلم «پرویز خان» پیوستید؟
با عطا پناهی تهیه کننده فیلم پرویز خان در سریال «مستوران»همکاری داشتم و بعد از یک تجربه خوب برای این کار دعوت به همکاری شدم.
خود فیلمنامه برای طراحی چهرههایی که مردم آنه را میشناسند و حتی با آنها خاطره دارند، چه کمکی به شما کرد؟
فیلم نامه فوتبالی بود.من اطلاعات چندانی در این زمینه ندارم وفقط فوتبالیستهای جام جهانی ۱۹۹۸ را میشناختم. وقتی فیلم نامه را مطالعه کردم، خیلی منسجم و درست نوشته شده بود و چفت و بست خوبی داشت. هنگام مطالعه، کاراکتر پرویز دهداری خیلی برایم جذاب شد. تمام تلاش خودم را کردم که خود را به آن قصه و دوره و شخصیت نزدیک کنم.
از آنجا که شخصیتهای قصه معاصر هستند به چه مستنداتی رجوع کردید؟
در رابطه با آقایان عابدزاده و زرینچه اطلاعاتی داشتیم که بر اساس آنها کار خود را شروع کردم. از همه مهمتر راهنماییهای کارگردان آقای ثقفی بود. فیلم نامه را خودش نوشته بود و اشراف کامل به ماجرا داشت خیلی کمکم کرد. عکسها و مستنداتی هم وجود داشت به ویژه عکسهای پرویز دهداری کمک کننده بود. اطلاعاتی از ورزشگاه شیرودی گرفتم که عکسها و تصاویری از پرویز دهداری در آنجا بود که در اختیارم قرار دادند. همه اینها مواردی بودند که برای طراحی کاراکترها کمکم کرند.
مثلا درباره گریم عابدزاده و بقیه بازیکنان چه طراحی داشتید که واقعیتر شود؟ یا اصلا دراینباره نگرانی هم داشتید؟
در مرحله انتخاب بازیگران گزینههایی را برای نقش عابدزاده معرفی کردند. من تمام گزینهها را رد کردم و گفتم هیچ کدامشان شباهت ندارند و نشدنی است. به طور اتفاقی یکی از دستیاران کارگردانی که طی این سالها با او همکاری کرده بودم توجهم را بهخودش جلب کرد و دیدم میتواند با طراحی گریم شبیه به عابدزاده شود. فقط فرقشان چاقی، قد کوتاه و هیکل او بود.
به کارگردان پیشنهاد دادم که او را برای نقش عابدزاده ببیند که گفت هیکلش به نقش نمیخورد. اما به آقای ثقفی گفتم در این مدت تا تولید، چون انگیزه دارد میتواند وزنش را کم کند.
به این ترتیب او برای بازی نقش عابدزاده انتخاب شد و تست گریم هم انجام داد. ما برای گریمهای این فیلم خیلی زحمت کشیدیم و سیروس قایقران را گریم کردیم. فردی را کارگردان برای نقش انتخاب کرده بود که هیچ شباهتی به شخصیت اصلی نداشت را هم گریم کردیم.
همان روز آقای کربه کندی از اصفهان رسید و قرار بود گپ و گفتی برای فیلم نامه بزند و در این فیلم بازی کند وقتی داخل اتاق شد به محض دیدن سیروس قایقرانی که گریمش کرده بودیم گفت ایشان نقش سیروس را بازی میکند؟
من تا قبل از این نگران بودم شاید جایی از گریم در نیامده باشد، اما با سخن آقای کربکندی خیلی حالم خوب شد، چون آن دوره را دیده بودند و با سیروس قایقران سالها همکاری داشت. خودش برای کار من مهر تاییدی بود که مطمئن شدم کارم را درست انجام دادم.
تست گریم احمدرضا عابدزاده را هم همینطور تاییدکردند. هم چنین زرینچه را گریم کردیم که مورد قبول بود. گریم پرویز دهداری هم اتفاق خیلی مهمی بود زیرا نقش آن را سعید پورصمیمی که نقش را بازی میکرد و گریم خیلی متفاوتی نیاز داشت که خیلی شبیه شخصیت اصلی شد.
گرچه فکر میکنم در جشنواره فیلم فجر سال گذشته متاسفانه ناداوری کارم شد، یا دیده نشد و شاید هم به عمد به این چهرهپردازیها پرداخته نشد. به هر صورت جشنواره گذشت و به عنوان یک هنرمند خیلی برایم مهم نبود زیرا رسالتم این بود که کارم را درست انجام دهم و تمام تلاش خود را کردم که این اتفاق بیفتد.
خود بازیکنان برای این فیلم با شما همکاری داشتند؟
نه متاسفانه این اتفاق نیفتاد که بخواهیم از آنها نظر و کمک بخواهیم ولی مثلا آقای کوتی که در فیلم بازی داشت گریم شخصیتها را تایید کرد. برای گریم او هم، چون سن شان بالا رفته است تا حدودی با کمک آقای ثقفی گریمشان را جوان کردیم تا برای مخاطب آن فضا باورپذیر باشد، چون او با زمان جوانی اش خیلی فرق کرده است.
گریم این نقشها به عنوان چهرههای شناخته شده چه ظرافتها و سختیهایی داشت؟
ما حدود ۲۰۰ تا ۲۱۵ بازیگر را گریم کردیم. چهرههایی که همگی مربوط به مقطع زمانی دهه شصت و فضایی متفاوت نسبت یه اکنون است.
به طور مثال اکنون همه جوانان دور موهای شان را خالی میکنن ولی در دهه شصت دور موها بلند بود و حتی در دهه هفتاد پشت مو اضافه شد.
باید باید به این نکتهها دقت میکردیم. از آنجا که ما سه ماه و نیم زمان تا تولید کار داشتیم، در این مدت از تکتک بازیگرانی که قرار بود جلوی دوربین بروند به ویژه بازیگرانی که قرار بود نقش بازیکنان تیم فوتبال را بازی کنند خواهش کردیم در این مدت دست به سر و صورت شان نزنند تا بتوانیم مد را به فضای دهه شصت ببریم که خیلی کار سختی بود ولی موفق شدیم. به نظرم این خودش نمره مثبت فیلم است ولی باز هم اشاره کنم که متاسفانه در جشنواره فیلم فجر دیده نشد. ما تک تک نقشها را شبیه به دهه شصت کردیم.
نکته بعدی حفظ راکورد بازیگران و بازیکنها در تایم سهماه فیلمبرداری بود که در کل فیلم هیچ فاصلهای نیفتاد. حفظ راکورد خیلی مهم بود و خیلی با ظرافت و دقت انجام شد.
در نهایت میتوانم بگویم که «پرویز خان» با چهارچوبهای درست و فراتر از فیلمهایی است که در این سالها درباره بیوگرافی شخصیتها تولید شده است.
بعد از اکران چه بازخوردهایی درباره چهرهپردازی بازیگرانی از جمله عابدزاده گرفتید؟
بازخوردهای زیادی گرفتم. همان گونه که اشاره کردم فیلممان حدود ۲۰۰ بازیگر و بازیکن داشت که تکتک آنها را مطابق با شخصیتهای واقعیشان گریم کردیم. مهمترین آن نزدیکی گریم عابدزاده، سیروس قایقران، زرینچه با شخصیتهای واقعی بود.
این در حالی است که چهرهپردازی ما یک بعد دیگر هم داشت و آن تیم فوتبال کویت بود. که در آن تیم یک سری بازیکن معمولی آورده بودند که ما رنگ پوست و رنگ مو برخی بازیکنها را عوض کردیم تا باورپذیر و شبیه به کاراکتر اصلی کویت شوند.
بعضی بازیکنها سه ساعت تایم گریمشان طول میکشید که ما با یک تیم ۵-۶ نفره هر روز آنها را گریم میکردیم. دو تا تیم فوتبال به همراه کادر فنی، داورها، مربیها هر روز برای صحنههای مسابقات گریم میشدند و رساندن این کار خیلی کار ویژه و سختیای بود که جا دارد از تیم خودم تشکر کنم.
اشاره کردید که کار شما در جشنواره فجر دیده نشد. علت اصلی این مساله را چه میدانید؟
به نظرم کار ما نادیده گرفته شد. آن سالی که من از جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین را برای طراحی چهره دو فیلم «برف آخر» و «شادروان» گرفتم آخرین سال جشنواره فجر بود، چون در آن سال عموما بهترینها به درستترین شکل ممکن جوایزشان را گرفتند. بعد از آن جشنواره خیلی سلیقهای شد.
نقدی که به جشنواره فیلم فجر درباره کار خودم دارم این است که چه کسانی تعیین میکنند که کدام فیلم کار گریمش ویژهتر از دیگر فیلم هاست؟ آن فردی که انتخاب میکند آیا شناختی نسبت به این کار دارد؟ میتوانم بگویم به ویژه در دوره گذشته که گل جشنوارهها بود اصلا کارشناس در این هیچ رشتهای نبود که درست انتخاب کند.
فیلم «پرویزخان» در بخشهای دیگر کاندید شد، اما مطمئن بودیم که در تمام بخشها فیلممان کاندید میشود، چون زحمات تمام همکارانم را دیدم با که این اتفاق نیفتاد.
با این حال ما برای جشنواره فیلم فجر تلاش نمیکنیم. ما آمدهایم کارمان را درست انجام دهیم. خدا را شکر پیش از این جایزهام را از جشنواره فیلم فجر دریافت کردهام که جزو افتخاراتم است ودر آینده هم اگر اتفاقی بیفتد و جایزهای بگیرم هم جزو افتخاراتم خواهد بود ولی وقتی «پرویزخان» را با آن شرایط خاص چهرهپردازی دیده نمیشود جای سوال دارد.